به رگبار بستن مرد جوان و کودک با کلاشینکف
جوان ۳۵ ساله ای که قصد میانجی گری در نزاع به خاطر اختلاف در بازی والیبال را داشت در حالی با شلیک گلوله از سلاح کلاشینکف به قتل رسید که مهاجم مسلح در بازسازی صحنه جنایت مدعی شد هیچ وقت قصد کشتن دوست قدیمی ام را نداشتم و تنها می خواستم دیگران را بترسانم! و از آنان زهر چشم بگیرم!
رکنا: ماجرای این پرونده جنایی نوزدهم بهمن گذشته هنگامی روی میز قاضی ویژه قتل عمد گشوده شد که چند تن از جوانان روستای شورک ملکی از توابع مشهد، به دلیل بروز اختلاف هنگام زدن سرویس در بازی والیبال با یکدیگر درگیر شدند.
در این نزاع خونبار که به ابتدای روستا کشیده بود ناگهان شلیک های متعدد از سلاح جنگی، لحظات وحشتناکی را به وجود آورد اما جوان ۳۰ ساله ای به نام مسعود که سلاح کلاشینکف را در دست می فشرد، بی محابا به شلیک های بی هدف به سوی افراد مقابل ادامه می داد.
در اثنای این درگیری هولناک که با ترس و وحشت همراه بود یک جوان ۳۵ ساله به نام مصطفی و کودک ۱۱ ساله دیگر بر اثر اصابت گلوله خون آلود نقش بر زمین شدند. دقایقی بعد سر و صداها خوابید و با فرار عاملان شرکت در نزاع دسته جمعی مسلحانه، دو مجروح این حادثه تلخ به مرکز درمانی انتقال یافتند اما طولی نکشید که جوان ۳۵ ساله بر اثر شدت عوارض ناشی از اصابت گلوله جان خود را از دست داد و کودک ۱۱ ساله نیز در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امدادی بستری شد.
با گزارش این جنایت مسلحانه وحشتناک به نیروهای انتظامی، بلافاصله تحقیقات گسترده ای از سوی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی علی اکبر احمدی نژاد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) آغاز شد.
بررسی های میدانی کارآگاهان نشان می داد که انگیزه این جنایت مسلحانه، به دلیل اختلافی بود که بین دو گروه از جوانان روستا به خاطر بازی والیبال رخ داده است. با آن که در چند عملیات هماهنگ و ضربتی شش تن از عوامل این نزاع مرگبار با راهنمایی های قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دستگیر شدند اما عامل اصلی این جنایت مسلحانه همچنان فراری بود تا این که با درایت اعضای شورای روستا و ریش سفیدان و بزرگان محلی، در نهایت متهم فراری نیز خود را تسلیم قانون کرد و به تشریح چگونگی وقوع این حادثه خونبار پرداخت.
مسعود که به همراه چند تن دیگر از متهمان پرونده و تحت الحفظ کارآگاهان اداره جنایی به محل وقوع قتل هدایت شده بود، پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی احمدی نژاد مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت و در تشریح این ماجرا گفت: ساعت 6 تا 8 شب سالن ورزشی در بخش مزداوند به صورت اجاره ای در اختیار ما بود تا والیبال بازی کنیم.
آن روز عصر هم قرار بود به سالن ورزشی برویم اما قبل از آن من به همراه دوستم غلامرضا به یک پارک رفتیم و مقداری مشروبات الکلی نوشیدیم. متهم این پرونده جنایی ادامه داد: وقتی بازی شروع شد در واقع ما حالت طبیعی نداشتیم تا این که در میانه بازی سرویس را که زدیم مورد اعتراض «رحمت» (یکی از بازیکنان طرف مقابل) قرار گرفت او مدعی بود ما هنوز حاضر نبودیم که سرویس زده شد و یک امتیاز از دست دادیم! همین اعتراض به مشاجره لفظی بین ما انجامید طوری که موضوع به توهین وفحاشی کشید.
بعد از اتمام بازی زمانی که در رختکن بودیم ناگهان «رحمت» از پشت سر چند ضربه با مشت به سروصورتم کوبید. او قبلا به باشگاه بوکس رفته بود و مشت های محکمی می زد با وجود این آن جا نزاع با دخالت دیگر دوستان مان خاتمه یافت و همه ما به طرف روستا حرکت کردیم.
متهم به جنایت مسلحانه در ادامه اعترافات خود گفت: ابتدای ورودی روستا دوباره مشاجره ها آغاز شد و به درگیری با چوب و چاقو انجامید در این لحظه من که قبل از آن کتک خورده بودم به خانه رفتم و سلاح کلاشینکف را برداشتم سپس به همراه غلامرضا هنگامی به طرف های مقابل رسیدیم که رو در روی یکدیگر قرار گرفته بودیم! من قصد کشتن کسی را نداشتم و تنها می خواستم با ترساندن آن ها زهر چشم بگیرم!
به همین دلیل هم به صورت هوایی یا به در و دیوار شلیک می کردم که ناگهان گلوله به مصطفی خورد! او دوست قدیمی من بود و فقط در این نزاع نقش میانجی را داشت! من نمی خواستم او را بکشم ولی گلوله به او خورده بود!
شایان ذکر است، در آغاز بازسازی صحنه قتل، ابتدا سرهنگ علی بهرامزاده (افسر پرونده) به تشریح بخشی از محتویات این پرونده جنایی و اعترافات متهمان در مراحل بازجویی پرداخت و پس از آن نیز هرکدام از عاملان شرکت در نزاع دسته جمعی مسلحانه، نقش خودشان را در این ماجرای هولناک شرح دادند.
بنابراین گزارش، با پایان یافتن اعترافات متهمان با صدور دستوری از سوی قاضی احمدی نژاد، آنان روانه زندان شدند تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.
نظر کاربران
باز هم مشهد این شهرررر زیارررتی
پاسخ ها
زر نزن ،خودت اهل کدوم جهنمی هستی
چه ربطی داره ؟
بله اکثر جنایتها و فسادها تو مشهد و قم اتفاق میافتد.
مشهدی ک من توش زندگی میکنم مثه قبل نیست.
حالا انگار بقیه شهرها خیلی پاکند مشهد و قم مهاجر پذیرند
امان از بی فرهنگی !
مسئولین تمام این سالها چه غلطی می کردن که اوضاع فرهنگی در بیشتر نقاط کشور اینجوریه!؟
ادعاها طبق طبق .... ولی دریغ از فرهنگ سازی درست... صد سال دیگه هم بگذره ، تا زمانی که نه اراده ای از بالا برای بهبود هست و نه تک تک افراد همتی برای پالایش خودشون نداشته باشن، وضع همینه !
نامرد می رفتی چند تا از این اختلاس گرای بیشرف میکشتی تا رئیس های نامردشون حساب بیا دستشون
راست میگه... چه ربطی داره؟؟؟؟؟؟؟ بیشترین فساد مشهد و قم....خخخخخخخ
وای خدایاخودت رحم داریم به کجاکشیده میشیم ادم کشتن براشون شده مثل اب خوردن
راستی چرا بیشتر این جور خبرا از مشهد نوشته میشه، بی انصافیه، همه شهرا این بد بختی ها را دارن
پاسخ ها
مال مشهد بیشتر تره. من قبلا تو شهرای همدان کرمان شیراز و بجنورد زندگی کردم انقد ک تو اون شهرها خیلالم از بابت امنیت راحت بود وقتایی ک بابام نبود. از وقتی ک اومدیم مشهد وقتایی ک بابام نیست خیلی میترسم. با اینکه محلمون محلهی خوبیه.
سلام..اینها حاصل دست رنج سهلنکارها ی است که قبل از جنایت اتفاق می افتد الان اراذل اوباش در روستاها هم تشکیل یافته دردسر سال ها نچندان دور
مشهد به چه روزی افتاده است.اکثراخبارمنفی را به خود اختصاص داده
قتل.تجاوز.سرقت و.....؟؟؟؟#₩
آدمهای بد ذات حرومزاده کثیف دیگه والیبال بازی کردن مشروب خوردن نداره بله زده یک جوان وکشته ویک نوجوان را مجروح کرده آقا را زندان کردند این زندانها یک جور پنهان کردن مجرم که بدست آن خانواده تکه تکه نشه تا چند سال دادگاه را لفت ولاب میدند بهد هم ریش سفیدان ومعتمدان واسطه بله آقا تشریف می آورند بیرون وبه ریش آن خانواده داغ دار میخندند وخوش می گذرانند این چیزهایی که شاهدش هستیم در جامعه
11 ساله میشه کودک حضرت عباسی خودت میدونی چی نوشتی کودک گفتم 4 الی 5 سالش بوده
وای ملت روانی شدن به خدا