«ارگ بم» ۱۰ سال بعد از فاجعه
ده سال گذشت از روزي كه ارگ ۲۵۰۰ ساله بم، به لرزه درآمد، روزي كه خشتهاي بزرگترين بناي خشتي جهان ترك خورد و پكيد. سپيده دم ۵ دي ماه سال ۱۳۸۲ هجري شمسي بود، هنوز آفتاب نزده بود كه زمين لرزيد و هرچه خانه و آدمهايش بود را بلعيد. ارگ كهن شهر هم جز خشت چيزي نبود و قطعا برجا نميماند. ترك خورد و فرو ريخت و پودر شد و خاكش به هوا رفت.
ارگ بم، قلعهيي در شهر فرهنگي بم كه در سال ۱۳۴۵ در فهرست ثبت شدههاي ملي جا گرفت، و بعدها در فهرست جهاني يونسكو هم به ثبت رسيد، هنگام زلزله بيش از ۸۰ درصد ارگ از بين رفت. ارگي كه در قلب دژي بزرگ بنا نهاده شده، اما به دليل ظاهر پرابهت ارگ، كه پر ارتفاعترين قسمت مجموعه نيز به شمار ميآمد، كل بناي دژ به عنوان ارگ بم ناميده ميشود، قلعهيي كه هنگامي كه دروازه ورودي شهر بسته بود هيج حيوان يا انساني نميتوانست وارد شود.
ساكنان ميتوانستند زندگي خود را در دورههاي طولاني ادامه دهند زيرا به چاه آب، باغها و حيوانات اهلي در داخل ارگ دسترسي داشتند. هنگامي كه شهر نظامي ساخته شده بود ساكنان ميتوانستند در شهر بمانند و سربازان ميتوانستند از آن دفاع كنند زيرا ارگ توسط ديوارهاي بلند و برجها محصور بود.
ارگ در سال ۱۳۵۰ تحت حفاظت آثار باستاني وقت قرار ميگيرد و از سال ۵۱ به بعد سالانه براي آن اعتباري در نظر گرفته ميشود. از سال ۷۲ هم كه تبديل به يكي از پايگاههاي ميراث فرهنگي ميشود. ارگ مديران مختلفي به خود ديد، از زمان زلزله تاكنون، ابراهيمي سومين مدير اين مجموعه تاريخي فرهنگي است، مديري كه چهار سال است به اين سمت برگزيده شده و در جريان بازديد از ارگ در سالروز زلزله، توضيحاتي درباره مرمت ده ساله اين مجموعه و خروج آن از مجموعه آثار در خطر خروج از ثبت ميدهد، توضيحات از زبان مديري كه خودش در شب زلزله در خانه سيستاني، يكي از مجموعههاي ارگ، زير آوار مانده بود و شش ماه در بيمارستان بستري بوده است.
ابراهيمي، كه كارشناس مرمت است درباره حفاريهاي ملي و بينالمللي ارگ ميگويد، همكاريهايي كه از كشورهاي گوناگون براي بازسازي هرچه سريعتر اين بناي تاريخي رسيده بود: «۱۷ تيرماه سال ۸۳ بود، شش ماه بعد از وقوع زلزله كه بم و منظر فرهنگي آن در فهرست ميراث جهاني در خطر به ثبت ميرسد، بيانيهيي تهيه ميشود كه ميشود سند راهبردي پايگاه و نقشه اصلي راه. از سويي ديگر طرح جامع مديريت بم و منظر فرهنگي آن در سال ۸۸ ايجاد ميشود، كه آن هم گوشهيي ديگر از نقشه راه پايگاه را شكل ميدهد.»
منظر فرهنگي بم، اما مجموعهيي كاملتر از ارگ است، مجموعهيي شامل بناهاي تاريخي، محوطههاي باستاني، قنوات، نخلستانها و حتي آيينهاي باستاني همه و همه تحت حفاظت قرار گرفتهاند و از مجموع آنها، منظر فرهنگي بم ايجاد شده كه از نگاه مدير پايگاه ارگ، همه اين مجموعه است كه ارزشمند است و بايد تحت حفاظت قرار گيرد، آيينهايي چون آيين شكرگزاري خرما، عزاداريهاي محرم و از مناطقي سخن ميگويد كه مرمت شدهاند، كوشك رحيم آبادي، پل دختر، چهارطاقي، مجموعه وكيل كه شامل مسجد، مدرسه، بازار و حمام است.
او همچنين از نمره ۹يي ميگويد كه كارشناسان و بازرسان يونسكو از ده نمره به مجموعه دادهاند و آن هم به علت پمپ بنزيني كه روي گسل واقع شده بودو شهرك زاغه نشينهايي كه بايد جمع ميشدند. ابراهيمي از جمع شدن پمپ بنزين به طور كامل و زاغهنشينها تا حدودي سخن ميگويد، آنچه مشخص است اين است كه هنوز ۷۰ زاغه نشين در شهرك به سر ميبرند كه بايد با كمك استانداري و فرمانداري فكري به حال آنها كنند.
او همچنين از روند مرمت بنا خبر ميدهد، روندي كه شامل بازسازي، آواربرداري، ايمنسازي و نجاتبخشي است. او معتقد است ۹۸ درصد كار آواربرداري در ارگ به اتمام رسيده است، اما اين ميزان درباره بناهاي خارج از ارگ صدق نميكند، ايمنسازي مسير باز را تا ۸۵ درصد به پايان رساندهايم و حفاظت اضطراري را كه شامل خانهسازي و بازسازي تست به ۷۵ درصد رساندهايم. اين بازسازي را درباره جاهايي كه هدف دادن كاربري داشتند، انجام داديم كه زندگي درون ارگ جريان يابد و از آن مردگياش خارجاش كنيم. مسجد پيامبر يكي از بناهايي است كه درون ارگ است و از بناهاي قديمي بوده، بازسازي شده و قابل استفاده قرار ميگيرد.
اما در جريان بازسازي بنا، كشورهايي چون ژاپن، فرانسه، آلمان و ايتاليا كمكهاي فراواني به بازسازي ارگ كردند، خانه سيستاني كه به دوره صفويه متعلق است با همكاري آلمانيها ترميم شد، خانهيي كه پيش از زلزله يكي از دفاتر ميراث فرهنگي بود و امروز اتاقهايش هر كدام به نمايشگاهي از ابزار مقاومسازي و نقشههاي كار تبديل شده است، خانهيي با دو نخل بزرگ در ميان باغچهاش و حوضي مستطيل شكل در وسط كه معلوم است روزگاري كه اين خانه برو بيايي داشته، آبي هم در حوض روان بوده است. دور تا دور خانه را اتاقهايي با درهاي چوبي پر كرده، اتاقهاي پنجدري هم در ضلعهاي شمالي و جنوبي خانه جاخوش كردهاند. در اين مجموعه نمايشگاه ماكت، عكس، بانك سفال، آزمايشگاه خشت و بخشي از اصطبل مورد مرمت قرارگرفت و دوباره احيا شدند.
زلزله بخشي از تاريخ ارگ است
اما هزينههايي كه در اين سالها خرج مرمت ارگ شد را بايد از تك تك مديران اين ده سال پرسيد، ابراهيمي از چهار سال مديريتش ميگويد: «سالي يك تا يك ميليارد و ۲۰۰ ميليون تومان اعتبار پايگاه بود، به واسطه عملكرد خوب ده ساله مان در تير ماه ۹۲ در اجلاس كامبوج از فهرست ميراث در خطر خارج شديم.» او معتقد است مرمتها به گونهيي نيست كه به دوران پيش از زلزله بازگرديم، ما قسمتهايي از تخريبها را برجا گذاشتيم كه رد زلزله و خرابيهاي ارگ هم برجا بماند، زلزله بخشي از تاريخ ارگ است. كسي كه وارد ارگ ميشود بايد بداند اينجا زلزله اتفاق افتاده است.
يكي از كارشناسان مرمت ارگ ميگويد: «بعضي از مديران و كارشناسان ما بعد از زلزله با مرمت ارگ مخالف بودند. آنها معتقد بودند بايد آثار بعد از زلزله همانطور باقي بماند و چيزي درست نشود تا همهچيز رنگ واقعيت داشته باشد. اما هنوز بعضي قسمتها به شكل تخريب زلزله باقي مانده تا مشخص شود كدام قسمتها مرمت شده و كدامها عوارض زلزله است.
اما كشورهاي كمككننده هر كدام به نوعي دست ارگ در حال مرگ را گرفتند، كشوري چون ژاپن با وارد كردن تجهيزات و تقويت كارگاهها كه ازسر لطف ژاپنيها مجهزترين كارگاه كشور به ارگ بم تعلق دارد، آلمانها با بازسازي خانه سيستاني، ايتالياييها با بازسازي برج شماره يك و فرانسويها هم قرار است دروازه دوم ارگ را تكميل كنند. روزي كه موسسه عالي مرمت ايتاليا كار مرمت برج شماره يك را به پايان رساند، يك ساعت بعد از جشن، قرارداد دومي را امضا كردند كه به واسطه آن ادامه همكاري درباره مرمت كاروانسرا پيش رود.
مدير پايگاه معتقد است روند مرمت ارگ هيچگاه قرار نيست به پايان برسد، اينكه بعد از ده سال موفق شديم بنا را از فهرست آثار در خطر خروج از ثبت برهانيم، كار بزرگي است و اين اعتماد را به اين راحتي به دست نياورديم كه به راحتي آن را از دست بدهيم، بايد احتياط كنيم و به اين اعتماد جهاني پاسخي مناسب بدهيم، پاسخي كه با حفاظت مداوم و رسيدگي به نكات مدنظر بازرسان تامين ميشود.
ارسال نظر