خرید از «تاناکورا» برای گریز از گرانی!
پالتو پوست حناییرنگ و خوشطرح، جا خوش کرده است میان ردیف پالتوهای گرم و ضخیمی که برای دومینبار به فروش میروند. فروشنده راضی بهنظر میرسد و برای فروش پالتو پوست روباه، بازارگرمی میکند: «این را یکمیلیون میدهم. مفت است. نو آن را زیر سهمیلیونتومن پیدا نمیکنی.»قیمت بالای لباسهای زمستانی، بازار دستدومفروشیها را گرم کرده است.
دلیل خرید لباس دستدوم به وسیله او چیست؟ دستش را به کمرش میگیرد و سرخوشانه میگوید: «این جنسا خیلی کیفیت داره. درسته دستدومه اما میارزه.»
پالتوهای مارکدار خارجی دستدوم، روی «رگال» فشرده شدهاند و اگر چشمهایت را نیمهباز بگذاری و بههم فشار دهی، تنها هاله رنگهای بیحال زمستانی و پاییزی را میبینی. گویی هیچ لباسی در این ردیف، شخصیت مستقلی ندارد. اما صاحب مغازه، از تنوع و فراوانی اجناس تازهوارد زمستانیاش کیفور است.
چندجا زنگ میزند: «سلام. اگه جنس خوب میخوای، همین الان بپر بیا مغازه که تا شب هیچیش نمیمونه.»
دو فروشنده، انگار دنبالشان کرده باشند، مشغول جادادن بقیه لباسها روی رگال هستند و از تمام قدرت خود برای جادادن آنها استفاده میکنند. صاحبمغازه داد میزند: «نه! آن را برای مشتری خودمان نگهدار و فروشنده یک پالتوی چرم خرماییرنگ را جدا میکند و روی پیشخوان میگذارد.»
آفتاب رنگپریده زمستان از در شیشهای و شیک مغازه لباس دست دوم فروشی، خودی نشان میدهد و محو میشود. کاغذی روی شیشه چسباندهاند که روی آن قیمت اجناس را نوشتهاند: «کاپشن: ۳۰هزارتومان، پالتو: ۲۰هزارتومان، بافت: ۱۰هزارتومان.»
زن جوانی، کاپشن قرمزرنگی را برمیدارد و جلو صورت دخترش که ششساله بهنظر میرسد، میگیرد. یکی از فروشندگان به سمتش میآید: «خیلی بهش میاد.» زن جوان نگاهی به دخترش و بعد نگاهی به کاپشن میکند: «چند است؟» فروشنده بهنرمی پاسخ میدهد: «۲۰ تومن.» زن پرخاش میکند: «شبها همین را دستفروشهای دور میدان امام ارزانتر میدهند.» کاپشن را ۱۵هزارتومان میخرد.
وقتی از او پرسیده میشود چرا از اینجا خرید میکنی، پاسخش قابل پیشبینی است: «لباسهای نو خیلی گران شدهاند و کیفیت هم ندارند. اگر وسعم میرسید نو میخریدم.»
مشتریان دیگر مشغول «پرو»کردن و خریدن پیراهنهای مردانه، شلوارهای مارکدار جین و پالتو و کاپشن هستند.
گوشه فروشگاه لباس دستدوم که برخلاف تصور قبلی بوی مواد شیمیایی و پاککننده نمیدهد، صاحب مغازه با اکراه بهدنبال پاسخدادن به سوالهای پیدرپی خبرنگار است: «حدود پنجساله که بازار اروپا از بین رفته و بیشتر اجناس از چین و تایوان و کره میاد.»
میگوید لباسها را اینجا نمیشویند چون برای هر لباسی حدود هفتهزارتومان باید خرج کنند تا شستوشو و ضدعفونی شود. چشمانش برقی میزند و تاکید میکند که مشتریانش در فصل زمستان از سههزارنفر بیشترند. بسته به کیفیت، مارک، جنس و مدل، قیمت پوشاک دستدوم هم فرق میکند و از 800تومان برای پیراهن و شلوار شروع میشود تا به قیمتهای میلیونی برای پالتوهای خاص و مارکدار میرسد. لباسهای ارزانتر، روی هم سوارند و مشتریان باید در میان آنها بگردند تا به نتیجه قطعی برای خرید برسند.
چشمهای دوربین مداربسته مغازه «تاناکورا»فروشی، هر حرکت مشتریان را تعقیب میکند. مشتریان ثابت آمدهاند و سراغ اجناس سفارشیشان را میگیرند. یکیشان خود را مریم معرفی میکند و میگوید: «قیمتهای اجناس نو عادلانه نیست. جنس 40تومانی را میفروشند 400تومان و توقع دارند بخریم.»
مریم که با پوشش مد روز و خلاف عرف مشغول جداکردن لباسهای مجلسی زنانه است، دقایقی بعد پولهایش را میشمارد و 150هزارتومان به صاحب مغازه میدهد. بیرون از فروشگاه عرضه لباسهای تاناکورا، چند فروشگاه بزرگ کفشهای دستدوم، چکمههای چرمی دستدوم و چند کارگاه رفوگری است. چکمهها و کفشهای فراموششده دستدوم، در روزهای سرد سال، دوباره مشتری پیدا کردهاند.
در میان اجناس دستدوم، وجود لباسها و کفشهای بچگانه قابلتامل است. فروشنده در مورد مشکل بهداشتی پوشیدن این کفشها و لباسها برای بچهها، با بیقیدی میگوید: «چه مشکلی؟ وقتی یکی از متخصصان پوست و مو مشتری دایم ماست، این سوال معنی ندارد.» دکتر محمود فرشچیان، متخصص پوست در مورد پیامدهای استفاده از لباسهای دستدوم میگوید: اگر این لباسها بهخوبی شستوشو شوند و سپس به اتوشویی داده شوند، پوشیدنشان مشکلی ایجاد نمیکند.
بهگفته او، بهدلیل شرایط نامناسب نگهداری، ممکن است لباسهای تاناکورا حاوی تخم کک و حشرات موذی باشند که با شستوشو و اتوشویی از بین میروند.
خریداران کفشهای دستدوم، وسط بازار سرگذر همدان، در یک مغازه فروش کفش و لباس دستدوم، سعی دارند از مصاحبه طفره بروند و حرفی نمیزنند. در حرفها و عمق نگاه آنهایی که از ناچاری و دستمزدهای ناچیز به اینجا آمدهاند و خرید میکنند، رضایتی دیده نمیشود. اما آنهایی که دنبال مارک و مد روز و تنوعند، اهمیتی نمیدهند که لباسی را میخواهند بپوشند که قبلا فرد دیگری آن را پوشیده و دور انداخته است.
دکترمحمد احمدپناه، روانشناس میگوید: «پوشیدن لباس دستدوم خصوصا برای کسانی که بهخاطر شرایط بد اقتصادی تن به این کار میدهند، حس خوبی ندارد و عزتنفس انسان را پایین میآورد.» بهگفته او، تعداد محدودی از خریداران این لباسها بهدنبال مد و پوشیدن لباسهای مارکدار هستند و سایر خریداران این لباسها بهخاطر شرایط اقتصادی بد، راه دیگری ندارند.
بیرون از محوطه فروش اجناس تاناکورا، مردمی هستند که طور دیگری فکر میکنند. چند قدم آنطرفتر وقتی از مرد بازنشستهای پرسیده میشود بقیه فروشگاههای تاناکورا کجاست، با اضطراب، خواهش میکند که سراغ این لباسها نروید و بهجای جنس مارکدار، جنس معمولی اما مطمئن بخرید. اما دو گروه خریداران و مخالفان خرید اجناس تاناکورا بر عقیده خود پافشاری میکنند و به خود اطمینان دارند.
نظر کاربران
یه بار از کنار یه تاناکورا رد میشدم پالتو زده بود ده هزار تومان سرشم نسبتا شلوغ بود