دام جوان شیطان پرست برای پسر عموی ۱۵ ساله
پسر نوجوان که تحت تأثیر وسوسههای پسرعمویش وارد یک گروه شیطان پرستی شده بود با شکایت پدر و مادرش دستگیر شد.
روزنامه ایران: پسر نوجوان که تحت تأثیر وسوسههای پسرعمویش وارد یک گروه شیطان پرستی شده بود با شکایت پدر و مادرش دستگیر شد.
زن میانسال کنار شوهرش ایستاده و در انتظار نوبت رسیدگی به پروندهشان بود. چادرش را روی صورت کشیده و سعی داشت کبودی دور چشمانش را پنهان کند. دقایقی بعد با قدمهایی سنگین وارد اتاق افسر تحقیق شدند. بغض و تردید مانع حرف زدنشان میشد.
سرانجام زن میانسال مهر سکوت را شکست: «۲۰ سالی میشد که به خاطر اختلافی قدیمی با خانواده برادرشوهرم رفت و آمد نداشتیم. آنها را گهگاه در مراسم رسمی و فامیلی میدیدیم. این وضعیت برای همهمان عادی شده بود. تا اینکه چند ماه قبل «شاهین»، پسر برادرشوهرم بیخبر به خانه ما آمد. میگفت از روی دلتنگی برای دیدن عمویش آمده اما شوهرم خیلی حرفهایش را باور نداشت.
«شاهین» چند هفتهای پیش ما بود. احتمال دادیم از خانه شان قهر کرده باشد با این حال زیاد پیگیری نکردیم اما نکته عجیبش این بود که مدام با شوهرم درباره مسائل اعتقادی و مذهبی بحث میکرد اما چون او زیاد توجهی نمیکرد بیشتر وقتش را با پسر ۱۵ سالهام میگذراند.
چند روزی از آمدن شاهین گذشته بود که متوجه رفتارهای عجیب پسرم شدم. «شاهین» هر روز ساعتها با او در اتاق مینشست و بحث میکرد. کمی نگران شده بودم. به همین دلیل یک روز پشت در ایستادم و به حرفهایش گوش دادم. در کمال ناباوری شنیدم که او همه اعتقادات ما را نقض میکرد و حرفهای عجیب و غریبی میزد. آنقدر روی ذهن پسرم اثر گذاشته بود که تلاشهای من و همسرم برای تغییر دیدگاههایش نتیجهای نداشت. «شاهین» بعد از دو هفته از خانه ما رفت.
اما ارتباطش با پسرم تلفنی ادامه داشت و من متوجه تغییر رفتار پسرم میشدم. بشدت پرخاشگر شده بود و سر هر موضوع کوچکی با من و همسرم درگیری لفظی پیدا میکرد. پسری که تا آن سن جز احترام و ادب و متانت کسی رفتار دیگری از او ندیده بود گاهی حتی به ما فحاشی میکرد. دست آخر هم یک روز من و پدرش را کتک زد و خانه را ترک کرد.
چند هفتهای از او بیخبر بودیم و همه جا را دنبالش گشتیم. تا اینکه چند روز قبل یکی از آشنایان دورمان با ما تماس گرفت و گفت پسرم را با «شاهین» در حال فروش مواد دیده است. نمیتوانستیم حرفش را باور کنیم اما او آدرس و نشانی پسرم را به ما داد. وقتی به نشانی مورد نظر رفتیم فهمیدیم اوضاع بدتر از آن است که ما تصور میکردیم. پسرم و شاهین در یکی از مناطق حومه شهر خودشان را پزشک معرفی کرده بودند و به بیماران بهجای دارو، کپسولهای مواد مخدر میدادند و پول میگرفتند.
خیلی با پسرم صحبت کردیم اما حاضر به بازگشت نشد. وقتی بیشتر بررسی کردیم دریافتیم شاهین که از اعضای یک باند شیطان پرستی بوده پسرم را نیز ترغیب کرده تا به این گروه بپیوندد و او را به کارهای خلاف کشانده است. من از عاقبت شومی که در انتظار پسرمان است میترسم حالا به اینجا آمدهایم تا از شما برای نجات او کمک بخواهیم و بیشتر از این شاهد نابودیاش نباشیم.
با پایان اظهارات این زن و شوهر، پرونده به پلیس امنیت عمومی ارجاع و دستگیری متهمان در دستور کار مأموران قرار گرفت.
نظر کاربران
برو کم خالی ببند.
بچه هاتون افتادن تو هچل، حالا گفتید چیکار کنیم که این یکی زندان نره.
بذار کاسه کوزه رو بشکنیم سر بزرگتره.
پاسخ ها
نکنه به تو هم از اون موادها دادن و الان توهم زدی داداچ؟؟
برو کم خالی ببند.
بچه هاتون افتادن تو هچل، حالا گفتید چیکار کنیم که این یکی زندان نره.
بذار کاسه کوزه رو بشکنیم سر بزرگتره.
پاسخ ها
صبح شده بیدار شو داداش
اون ادما چقد ابله و احمق بودن که ی بچه ۱۵ ساله خودشه پزشک جا زده و اون گاوام باور کردن
چقد ناراحت شدم. بخصوص برای مادرش:((
خبرهارو کلیشه یی کردید و تماما مشابه و یه چند تا کلمه جابجا ونوع جرم و فقط ماست مالی مردم هم یاد گرفتن ؛ صورتش پنهان بود زیر چادر تا نمایان نشودکبودی.......!!!! سبک خبر به چهل سال پیش رفته .دیشب دختری اومد داروخونه یه طرف صورت متورم وکبود و درست میگفت اثار بوتاکس بود ...ولی رفتار این خانم عادی وکبودی هم نمایان و مهمتر کسی از ش نپرسید.حالا یه جوری میزنید داخل کلانتری که مردم کسی رادیدن به رسم فضولی بگن مشت خوردی اره!؟
پاسخ ها
کاربر 16/12اگر اغراق نکرده باشم متن سرکار خوبتر و جا افتاده تر از تخیل نویسنده خبر بود، تنها در مورد مجهول بودن فاعل که آیا با مشت زده یا شی دیگر، از بابت شوهر خیالتان آسوده باشد که اوشان نبوده، اما متعجب از اینم که در این کلانتری یا پاسگاه حتی یک کلمه کسی نگفته بود، اصلاً معلوم نبود که بلی یا خیر گفتن یکی از مامورین آدم را غلغلک میداد و اگر هم نگیم فضولی بوده، یا دخالت شوهره آیا لال بود اوهم چیزی بگه که آدم نمیدونه چی بگه، پسر پانزده ساله هم که پدرش را کتکاری کرده بود، بد نبود ولی به باور من که نشد که بشه،
فقط اعدام