۸۲۵۲۹۸
۴ نظر
۵۰۲۵
۴ نظر
۵۰۲۵
پ

قتل برادر زن به سبک فیلم‌های پلیسی

پسر جوان با تغییر چهره و همچون فیلم های جنایی در اقدامی خونین دست به قتل برادرزنش زد.

خبرگزاری رکنا: متهم این پرونده جنایی که «مجتبی» نام دارد، در حالی که انگیزه اصلی خود از این جنایت وحشتناک را «طلاق همسرش» می دانست با تفهیم مواد قانونی از سوی قاضی «کاظم میرزایی» که مواظب اظهاراتش باشد، در خیابان طلوع ۱۳ (محل ارتکاب قتل) مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت و در تشریح چگونگی وقوع این جنایت هولناک گفت: همه بدبختی های من از سال ۸۹ آغاز شد چرا که آن زمان به خاطر اعتیاد شدید به مواد مخدر و برای آن که همسرم از من طلاق نگیرد، وکالت بلاعزلی را به همسرم دادم تا در صورت تکرار چنین خلافکاری هایی به صورت یک طرفه از من طلاق بگیرد.

با وجود این او تا سال ۹۶ با من زندگی کرد ولی از زمانی که برای تامین هزینه های اعتیادم دست به سرقت زدم، دیگر خانواده او از من رویگردان شدند و سال گذشته همسرم با همان وکالت طلاق گرفت. بعد از این ماجرا خیلی تلاش کردم که او را به زندگی ام بازگردانم ولی پدرزنم اجازه نمی داد.

آن ها دختر هشت ساله ام را نیز نزد خود برده بودند و من ۱۰ ماه بود که نتوانسته بودم دخترم را ببینم! حتی مادرزنم را تهدید کردم که روی او یا همسرم اسید می پاشم ولی باز هم نتوانستم کاری بکنم تا این که تصمیم گرفتم برادرزن ۲۵ ساله ام را با چاقو بترسانم چرا که پدر زنم تک پسرش را خیلی دوست داشت.

قتل برادر زن به سبک فیلم‌های پلیسی

متهم به قتل 34 ساله در ادامه اعترافاتش افزود: خانه ای را در بولوار میرزاکوچک خان اجاره کرده بودم چرا که پدرم نیز از من رویگردان بود و در واقع اهمیتی به من نمی داد.

من که دیگر به فکر انتقام از خانواده همسر سابق ام بودم، از یک ماه قبل هر روز صبح به محل زندگی آن ها می رفتم تا برادرزنم را تنبیه کنم! ولی شرایط فراهم نمی شد یکی دو بار هم که فرصت مناسبی پیش آمد من خودم ترسیدم به او حمله ور شوم تا این که روز حادثه (اول آبان) ساعت 5 صبح از خانه بیرون آمدم به صورت پیاده به طرف منزل آن ها حرکت کردم.

وقتی به حدود 15 متری منزل پدر زنم رسیدم، کنار درختی روی زمین نشستم کلاه لبه داری را سرم گذاشته بودم و یک عینک به چشمانم زده بودم با وجود این برای آن که شناسایی نشوم یک برگ روزنامه را هم جلوی صورتم گرفتم تا همسایگان مرا نشناسند.

حدود ساعت 6:30 صبح وقتی برادرزنم با خودرو از حیاط بیرون آمد و پیاده شد تا در حیاط را ببندد من به سرعت به طرف او قدم برداشتم ولی یک لحظه او مرا شناخت و با دست به عینک ام زد که عینک از چهره ام افتاد. چاقوی اول را به بازویش زدم که درگیری شروع شد پریدم و با لگد به شکم اش زدم که دور خودش چرخید و در این هنگام چند ضربه دیگر هم با چاقو به نقاط مختلف بدنش زدم. وقتی روی زمین افتاد، تیغه چاقو را به قفسه سینه اش فرو بردم.

او سرش را از روی زمین بلند کرد و به سینه خون آلودش نگاهی انداخت و دوباره سرش روی زمین افتاد. با خودم گفتم او فقط زخمی شد ! بلافاصله از آن جا گریختم و به اطراف خیابان طبرسی رفتم. بعد از ظهر به صورت مخفیانه به محل بازگشتم. هیچ پارچه سیاهی نصب نبود. فهمیدم که او زنده است ولی روز بعد وقتی دوباره به محل زندگی آن ها بازگشتم تا اطلاعاتی کسب کنم پارچه های سیاه را دیدم و متوجه شدم که او را کشته ام!

بعد از آن بود که به کانکس پلیس در اطراف میدان طبرسی رفتم و درحالی که چاقوی خون آلود را نشان می دادم گفتم من با این چاقو برادر زنم را کشته ام ! ولی آن ها موضوع را جدی نگرفتند و به من گفتند به محلی که قتل کرده ای برو! من پولی همراهم نبود گفتم حداقل به گشت زنگ بزنید تا مرا به کلانتری ببرد ولی باز هم کاری انجام ندادند تا این که مجبور شدم با پیک موتوری تا کلانتری رسالت بروم. پیک موتوری هم پولی نگرفت!

در بازسازی صحنه قتل که سرهنگ سلطانیان (رئیس دایره قتل پلیس آگاهی خراسان رضوی) نیز حضور داشت، ابتدا سرگرد نجفی (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و سپس قاضی میرزایی با صدور قرار بازداشت موقت، متهم را روانه زندان کرد.

گفتگو با قاتل جوان

چند کلاس سواد داری؟

تا پنجم ابتدایی درس خوانده‌ام.

علت اصلی اختلاف شما با پدر زنت به خاطر طلاق همسرت بود؟

البته به جز این اختلافات دیگری هم داشتیم، آن هم به خاطر یک قطعه زمین بود که از او خریده بودم!

چگونه همسرت با یک آدم معتاد، بیکار، دزد و مشروب خوار زندگی می کرد؟

من بیکار نبودم این اواخر هم در پیک موتوری کار می کردم. همه لوازم خانه ام را عوض کرده بودم! حتی 10 میلیون برای رهن خانه پرداختم و ماهیانه 250هزار تومان هم اجاره می دادم!

چرا به خاطر اختلاف خانوادگی برادرزنت را کشتی؟

چون او را خیلی دوست داشتند و از سوی دیگر هم نمی خواستم او را بکشم. او دوست من بود فقط می خواستم او را بترسانم! ولی آن ها تهدیدهای مرا جدی نگرفتند!

پشیمانی ؟

خیلی، کاش این اتفاق نمی افتاد!

شکل جنایتی که انجام دادی شبیه فیلم های جنایی بود؟

نه! من فیلم نگاه نمی کنم یعنی اصلا وقتی برای این کار ندارم!

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    این ک روانی بوده کاری ندارم.فقط خاک بر سر اون پلیسی ک قاتل اومده جلوش و هیچ کاری برای دستگیریش نکرده ننگ بر شما.

  • مهسا

    این روانی را قصاص کنید آشغال بی ناموس

    پاسخ ها

    • بدون نام

      بی شرف حیوون، انگل اجتماعن این آدماااا، زودتر اعدامش کنید

  • leo

    این داستانو سه بار تو همین اخبار داغ خوندم
    هر ماه یک بارررررررررررررررر

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج