وصیت یک شهید درباره آخرین عکسش
همسر یک شهید میگوید در مدت زمانی که فرزندمان به دنیا آمده بود، ایشان چند بار برای مرخصی به تهران بازگشت. در جریان یکی از این مرخصیها، از ایشان درخواست کردم که تعدادی عکس با بچهمان بگیرد اما اصلا قبول نکرد.
ایسنا نوشت: همسر یک شهید میگوید در مدت زمانی که فرزندمان به دنیا آمده بود، ایشان چند بار برای مرخصی به تهران بازگشت. در جریان یکی از این مرخصیها، از ایشان درخواست کردم که تعدادی عکس با بچهمان بگیرد اما اصلا قبول نکرد.
یکصد و سی و هفتمین نشست در کوی نیکنامان با حضور خانوادههای معزز شهیدان احمد اوریات و رضا کشوریپسند، صبح امروز پنجشنبه در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
در بخشی از این برنامه، همسر شهید اوریات در سخنانی بیان کرد: «همسرم در سال ۱۳۶۵ و در عملیات کربلای هشت به شهادت رسید. از ایشان یک فرزند به یادگار مانده است که اکنون ۳۲ ساله است. وقتی که احمد به شهادت رسید، پسرم ۹ ماه بود. او همیشه میگوید که هیچ وقت پدرم را نفهمیدم اما وجودش را در تکتک کارها و اعمالم احساس میکنم. خود من هم اینگونه هستم، همیشه در تمام سختیها و خوشحالیها، حضور احمد را در کنارم احساس میکنم. ما نباید هیچ وقت شهدا را فراموش کنیم. فرزندان ما باید بدانند که چه کسانی برای آرامش امروز آنان، جانشان را فدا کردند. این که امروز میتوانیم سرمان را بالا میگیریم، از صدقه سر شهدا است.»
این همسر شهید، خاطرهای نیز روایت کرد: «در مدت زمانی که فرزندمان به دنیا آمده بود، ایشان چند بار برای مرخصی به تهران بازگشت. در جریان یکی از این مرخصیها، از ایشان درخواست کردم که تعدادی عکس با بچهمان بگیرد اما اصلا قبول نکرد. یک حلقه ۳۶ تایی عکس گرفته شد بدون آن که ایشان در کنار فرزندش ایستاده باشد. جالب است که ایشان در آخرین وصیت خود به یکی از بستگان، سفارش کرده بود که آخرین عکسش را بعد از شهادت در کنار فرزندش بگیرند. ما هم براساس وصیت ایشان عمل کردیم و آخرین عکس ایشان قبل از تدفین، در کنار فرزندش گرفته شد؛ پدر شهید در کنار نوزادی ۹ ماهه.»
نظر کاربران
بمیرم برات که جانش را فدا کرد
آقازاده ها در حال کیفن
زیاد بودن مانند فرمانده شهیدم محمد عبدالهی که بچه ش بدنیا امد بیست وچهار ساعت رفت و برگشت والان عکس نوزاد در اغوش شهید با همان لباس رزم بر تابلوی مزارش هست . ویا دوستانی دیگری که عکس نوزادشون را پست کردن و در منطقه بدستشون میرسید و بقول خودمون جشن میگرفتیم و افسوس نیستن و الان بیشرمانه عده یی نردبان کردن و دارن .......
رحمت خداوند براوباد
خدارحمتش کنه شایدبااین کارش خواسته بگوید.ایثاروازخودگذشتگی رااینگونه بیاموزدومسیرهای دیگرغیرازشهادت درراه خداواسلام راانتخاب نکند.
روحش شاد ویادش گرامی.
لطفا وصیت نامه و خاطرات زیادی ازشهدا بگذارید.
ممنونم.
الهی بمیرم حیف