توافق «ژنو» ظاهرا توافق است اما در باطن...
متنی که توافق ژنو در آن پدید آمد به یک معنا از خود متن توافق مهمتر است یا دستکم به همان میزان اهمیت دارد. بیانیه ژنو در واقع توافق هست و نیست. ظاهرا توافق است اما در باطن، بیان رمزآلود یک روند است؛ روندی که بیشتر به تک و پاتک شبیه است و به احتمال قریب به یقین ادامه پیدا خواهد کرد.
کیهان در ستون یادداشت روز خود نوشت: بیانیه ژنو حتی آتشبس موقت هم نیست چرا که بوی زورگویی و تعدی و تکبر میدهد؛ همان گونه که برخی مضامین فریبکارانه و مبهم آن حکایت از بیصداقتی دارد. خوشبینانهترین احتمال آن است که این توافق اگر از سوی آمریکا و غرب نقض نشود، ۶ ماه دیگر تمدید شود اما دو چالش اصلی یعنی محترم شمردن حق تصریح شده ایران در معاهده NPT (غنیسازی و چرخه سوخت هستهای) و لغو تحریمهای غیرقانونی وضع شده به بهانه همین موضوع سر جای خود باقی بماند.
سابقه بیانیه ژنو به بیانیههای ۱۳۸۹ و ۱۳۸۲ تهران بازمیگردد. البته در باب آیندهپژوهشی و غایتشناسی توافق ژنو حتما باید به این پرسش گریزناپذیر پاسخ گفت که چرا دو توافق تهران (به فاصله ۷ سال) و نیز توافقهای پاریس و بروکسل به سرانجام نرسیدند و بنا براین چه تضمینی برای توافق سوم وجود دارد؟ برای هویت ملی و روح جمعی ایرانیان اهمیت دارد که بدانند چرا جماعتی آلوده به فتنه سال ۸۸، توافق به مراتب متعادلتر سال ۸۹ را ترکمانچای دانستند- و البته برخی از نمایندگان آنها پنهانی از غرب خواستند با ایران توافق نکند و بر فشار اقتصادی بیفزاید تا شاید معادلات در ایران به هم بخورد- اما توافقی به مراتب ضعیفتر و نامتوازنتر را توافق بزرگ قرن، بزرگترین دستاورد چند دهه گذشته و بالاتر از نهضت ملی کردن نفت معرفی میکنند؟
سؤال مهمی است که چرا از دید این حلقه سیاسی بدکاره نباید غرب ۳ سال پیش با ایران توافق میکرد، حق غنیسازی ایران را به رسمیت میشناخت و مبادله سوخت ۲۰ درصدبا اورانیوم ۳/۵ درصد را میپذیرفت؟ و چرا به تصریح گزارش ۲۱ مهر ۱۳۸۸ لسآنجلستایمز نمایندگان همین جریان به دولت آمریکا مشورت دادند که اکنون وقت کاهش تحریمها یا تدریجی کردن آن نیست بلکه باید تحریمها را «به شکل فلجکننده و نه واکسنگونه تشدید کرد»؟
توافق سوم آذر ۱۳۹۲ (۲۴ نوامبر ۲۰۱۳) در متن یک روند تاریخی پرفراز و نشیب که قدمت آن را میتوان به ۱۰ یا ۱۶ یا حتی ۲۰ سال پیش برگرداند پدید آمده است. «متن تاریخی» مورد اشاره به ویژه در ۷-۸ سال اخیر و از جمله ۳-۴ سال گذشته، غیر از قوت و ضعف و روحیه و اراده تیم مذاکرهکننده در حوزه چانهزنی و امتیازگیری است. آنچه به سهم مردم ما از این متن تاریخی برمیگردد، چه در سال ۷۶ و ۸۴ و چه ۸۸ و ۹۲، همان روحیه خلق حماسه است که قطعا میتوانسته برگ برنده دیپلماسی کشور باشد. اما کشور ما در سالهای ۷۸ و ۸۸ به فاصله ۱۰ سال دو شبیخون بزرگ از دشمن مترصد خورد چون پیشاپیش خواب بر سر طیفی موثر از سیاستمداران تاخته بود.
این حکمت خللناپذیر از امیر کلام امیر مؤمنان علیهالسلام است که فرمود «لاتجتمع عزیمهًْ و ولیمهًْ.» عزم و اراده نیرومند با تنپروری و سفرهطلبی و عافیتخواهی و تنآسایی جمع نمیشود. خودخواهی و خودبرتربینی و خشم و شهوت- رضایت و نارضایتی-های نوک دماغی، باندی و قبیلهای چنان پلک برخی سیاسیون با سابقه در طیفهای مختلف را سنگین کرده بود که نتوانستند ۲ شبیخون بزرگ را به فاصله ۱۰ سال ببینند چه رسد به این که در برابر حریف مهاجم سینه سپر کنند؛ بماند که برخی حتی پشت به دشمن دادند تا سواری بگیرد و سریعتر و مُشرفتر شبیخون بزند. حماسه انتخابات چهار سال پیش با مشارکت ۴۰ میلیون نفری مردم یک حماسه اقتدارآفرین و الهامبخش در مقیاس جهانی بود که به اعتبار انحطاط و اسارت شخصیت برخی نخبگان، اسباب تضعیف قدرت ملی شد و به اعتبار خیانتها و گراهای بعدی، از جمله به بدعهدی دولت آمریکا با متحدان برزیلی و ترک خود بر سر توافق ۸۹ تهران انجامید.
شبیخون بعدی که حتما در بیانیه ژنو موثر بوده، از متن شبیخون سیاسی سال ۸۸ طراحی شد. طیفی از حلقه نفاق با مشاهده سقوط شدید فتنه سبز در روز قدس (اواخر شهریور) در تعامل با اتاق عملیات آمریکایی- انگلیسی- صهیونیستی که از جمله مایکل لدین مشاور امنیت ملی بر فعالیت این اتاق اذعان دارد، به این جمعبندی تدریجی رسید که اگر کاریکاتوری از «جنبش» در حال خلق است و این عملیات فریب بزرگ مدام از عقبه اجتماعی و روح یک جنبش واقعی (مردم) تهیتر میشود، به این اعتبار است که حرکت صرفا سیاسی و روشنفکرانه شده و ادعای تقلب ۱۱ میلیون رأی نیز تاب تحمل و تامین انرژی آشوب را ندارد.
پس چه باید کرد؟ باید به زندگی و معیشت مردم در حد فلجکننده و گزنده و آزاردهنده ضربه زد. این گونه بود که ایده تحریمهای فلجکننده در اواخر سال ۸۹ پرورده شد و از پاییز سال ۱۳۹۰ یعنی ۳-۴ ماه مانده به انتخابات مجلس نهم در اسفند همان سال تدریجا به اجرا درآمد. جریان رسانهای آلوده در داخل به همراه شبکههای ماهوارهای و اینترنتی عضو جبهه ناتوی فرهنگی نیز آماده بودند پیشاپیش واقعیتها به تورم انتظاری دامن بزنند.
ارسال نظر