شک قاتل شيشهایي به دختر عمو
مريم داخل اتاقش بود. سراغ وي رفته و از او درباره رابطه پنهانياش سو ال كردم. او همان پاسخهاي قبلي را داد و من كه از جواب او قانع نشده بودم اسلحهاي را كه گوشه خانه بود برداشته و چند گلوله به سمت وي شليك كردم.
اواخر هفته پيش ماموران پليس شهرستان سپيدان فارس از دفن غيرقانوني جسد دختري جوان در گورستان اين شهر باخبر شدند.
آنها موضوع را به بازپرس جنايي اين شهر خبر داده و وي به نيروهاي پليس آگاهي دستور رسيدگي به اين موضوع را صادر كرد. ماموران آگاهي پس از مراجعه به محل دفن جسد با داشتن حكم قضايي ترتيب نبش قبر را داده و جسد تازه دفن شده را كه متعلق به دختري جوان بود از دل خاك بيرون آوردند. با انتقال جسد به پزشكي قانوني هويت وي به نام مريم ۲۳ ساله شناخته و مشخص شد وي بر اثر اصابت چندين گلوله كشته شده است.
ماموران بلافاصله به سراغ خانواده وي رفته و در آغاز تحقيقات دريافتند مريم سالها قبل اعضاي خانواده خود را از دست داده و به همين خاطر تحت سرپرستي عموي خود زندگي ميكند.
كارآگاهان در حين پرس و جو از عموي مقتول به يكي از پسران وي به نام جواد مشكوك شدند. آنها در تحقيقات محلي دريافتند جواد از مدتها پيش به مخدر شيشه آلوده شده و با افراد نااهل و اشرار دوستي و مراوده داشته و در كل آدم خوش نامي نبوده است.با اين سرنخ ماموران بهطور نامحسوس جواد را زير نظر گرفته و پس از چند روز كنترل او به تماسهاي تلفني وي مشكوك شده و او را بازداشت كردند.
مظنون در جلسه بازجويي با خوب خواندن روابط خود با مقتول گفت: مريم بعد از فوت عمويم به خانه ما آمد و با هم رابطه خوبي داشتيم و من او را مثل خواهر خود ميدانستم اما كارآگاهان به اين گفتههاي وي با ترديد نگاه كرده و مظنون را بار ديگر مورد بازجويي قرار دادند. جواد سرانجام در بازجويي دوم لب به اقرار باز كرده و مسئوليت قتل دختر عمويش را برعهده گرفت: از مدتي پيش به مريم مشكوك شده بودم و حدس ميزدم او با يك پسر در ارتباط است. از وي در اين باره سوال كردم اما منكر اين ماجرا شد. من هم او را زير نظر گرفته و به تماسهاي تلفني وي مشكوك بودم.
اين موضوع مرا عذاب ميداد تا اينكه روز حادثه وقتي شيشه زيادي كشيدم به خانه آمدم.مريم داخل اتاقش بود. سراغ وي رفته و از او درباره رابطه پنهانياش سو ال كردم. او همان پاسخهاي قبلي را داد و من كه از جواب او قانع نشده بودم اسلحهاي را كه گوشه خانه بود برداشته و چند گلوله به سمت وي شليك كردم. خانوادهام با شنيدن صداي گلولهها از اين جنايت با خبر شدند اما براي اينكه آبرويمان در محل نرود و پليس هم مرا دستگير نكند با من همكاري كرده و تصميم گرفتند جسد را شبانه به گورستان شهر برده و همان جا دفن كنند.
همين كار را هم كرديم و شبانه به گورستان رفته و جسد را همانجا چال كرديم ولي گمان نميكرديم كسي اين جنازه را پيدا كندو گير بيفتيم. ساعتي بعد از جنايت وقتي نشئگي شيشه از سرم پريد به شدت از كرده خود پشيمان شدم و فهميدم اين قتل را به خاطر توهمات ناشي از مصرف شيشه مرتكب شدهام.
متهم پس از بازجويي روانه محل جنايت شده و صحنه را بازسازي كرد. تحقيقات تكميلي درباره اين پرونده ادامه دارد.
منبع: تابناک
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر