فائزه هاشمی: به جای تدریس پسته داری می‌کنم
فائزه هاشمی می گوید: «قبل از اتفاقات اخراج با خانواده درباره باغ‌های رفسنجان صحبت کردیم. چون زمینهای مامان در رفسنجان است. محسن گفت به زمینهای رفسنجان نرسیدیم و اگر موافق باشید همه را بفروشیم. من مخالفت کردم و گفتم من به آن رسیدگی می‌کنم. بعد از اخراج از دانشگاه آزاد فرصت خوبی شد که بروم به باغ پسته رسیدگی کنم.»
روزنامه ایران: فائزه هاشمی می گوید: «قبل از اتفاقات اخراج با خانواده درباره باغ‌های رفسنجان صحبت کردیم. چون زمینهای مامان در رفسنجان است. محسن گفت به زمینهای رفسنجان نرسیدیم و اگر موافق باشید همه را بفروشیم. من مخالفت کردم و گفتم من به آن رسیدگی می‌کنم. بعد از اخراج از دانشگاه آزاد فرصت خوبی شد که بروم به باغ پسته رسیدگی کنم.»
گزیده‌ای از گفت‌وگو با فائزه هاشمی را با هم می‌خوانیم:
- ایده تبدیل خانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به «خانه موزه» تصمیم خانواده بود. می‌خواستیم این خانه در معرض نگاه مردم قرار بگیرد تا خاطره آقای هاشمی برای مردم زنده باشد. اینها کمک می‌کند افراد ماندگار شوند.
- دو جا بود که بابا ملاقات‌هایش را در آنجا انجام می‌داد؛ یکی اینجا (اتاق پذیرایی) و یکی حیاط؛ چون بابا به فضای باز علاقه داشت. بهار، پاییز و تابستان کنار استخر ملاقات داشتند. در این اتاق هم مسئولان و هم افرادی از فامیل می‌آمدند و ملاقات داشتند. جای بابا همیشه ثابت بود و ملاقات کنندگان روی صندلی کناری می‌نشستند؛ مثل ملک عبدالله، آقای روحانی، حسن آقا (خمینی) و آقای خاتمی.
- معمولاً وقتی کسی می‌آمد اینجا، ما فالگوش می‌ایستادیم ببینیم چه حرف‌هایی زده میشود.
- غیر از فالگوش ایستادن، دفتر خاطرات ایشان هم مورد علاقه همه بود. دفتر خاطرات کنار کشوی پاتختی بود و همه اعضای خانواده و فامیل، اول از همه سراغ دفتر خاطرات می‌رفتند تا ببینند چه نوشته است.
- مامان بیشتر فالگوش می‌ایستاد. دوره‌هایی خیلی سرفه می‌کرد. بیماری پیدا کرده بود. یک بار بابا که آمد از اتاق بیرون، گفت: «فالگوش ایستادی حداقل سرفه نکن! آبروریزی است ببینند کسی پشت در گوش میدهد.» گاهی هم ملاقات کننده یک دفعه خداحافظی می‌کرد و تا می‌آمدیم بجنبیم، داستان درست می‌شد.
- (خودتان هم فالگوش می‌ایستادید؟) بله. هر کس در خانه بود. بیشتر فالگوش‌ها انتخابات سیاسی و این خبرها بود.
- بابا آرام بود و کارش به جدل با کسی نمی‌رسید. البته اختلاف نظر طبیعی بود و آدم‌ها با همدیگر بحث می‌کردند.
- همه آدم‌ها با خشم فراوان از کلیه مشکلاتی که بود، می‌رفتند پیش آقای هاشمی و آرام و امیدوار و شاد برمی‌گشتند. وقتی یک روز می‌گذشت، ارزیابی و تجزیه تحلیل می‌کردند که «چه شد شاد و آرام شدیم؟» آقای هاشمی آرام بود و به بقیه هم آرامش می‌داد.
- بابا زمانی که رئیس‌جمهوری و رئیس مجلس بود، بیشتر محل کارشان بودند. من آن موقع دختربچه بودم و خیلی موضوعات را دنبال نمی‌کردم. زمانی که رئیس مجلس بود، خیلی شب‌ها همان جا می‌خوابید، چون برای حفظ امنیت گفته بودند صلاح نیست در راه این همه رفت و آمد کنید. زمان ریاست جمهوری هم تا آخر وقت پاستور بودند. بیشترین ملاقات‌ها مال زمانی بود که سمت اجرایی نداشت و این گونه نبود از صبح تا شب سر کار باشد و ملاقات‌ها بیشتر در خانه بود.
- ترور در دزاشیب پایه آمدن بابا به اینجا (جماران) شد. بعد از ترور گفتند آنجا امنیت ندارد. حتی بابا از بیمارستان به آن خانه برنگشت و در خیابان دولت خانه‌ای اجاره کرده بودند و آنجا رفتند. بعد امام اصرار داشتند به خاطر امنیت بابا، بابا بهشان نزدیک باشد لذا اینجا را پیشنهاد دادند. جزو خانه‌های مصادره شده هم نبود و خریدند. ظاهراً اینجا عده‌ای زندگی می‌کردند و به خاطر گشت و محافظت‌ها خیلی دچار عذاب شدند. اگر اشتباه نکنم، مامان با خانم صاحبخانه هم صحبت کرد. برایش مهم بود خانه را به زور نگرفته باشند و مالک با رضایت، خانه را می‌فروشد.
- اگر مؤمن باشیم، این مسائل مهم است. می‌خواستند نماز بخوانند. اگر با فشار گرفته باشند، نمی‌شود اما خانم صاحبخانه یعنی همسر مالک از ماندن در اینجا به خاطر مشکلاتی که در رفت و آمدها ایجاد شده بود، ناراحت بودند. بعد از نقل مکان به اینجا بابا اجاره داد.
- در ژن بابا که به بعضی از ما منتقل شده، دلهره وجود ندارد. نوقی‌ها خونسردند؛ بر عکسِ مامان. ژنِ مامان خیلی دلشوره‌ای است. همیشه بوده. الان هم هست. ژن مرعشی‌ها بر عکس است. هر چه نوقی‌ها خونسردند، مرعشی‌ها سر هر چیز عجیب و غریب دلشوره دارند.
- یکی از چیزهایی که میشود به آن پرداخت، جمعه‌هاست. سنت بود همیشه همه بچه‌ها جمعه‌ها اینجا بودیم. میز بود ولی غذا را روی میز نمی‌خوردیم. وسط هال سفره می‌انداختیم. همه خانواده، بچه‌ها، نوه‌ها و فامیل‌های نزدیک که می‌دانستند جمعه‌ها همه هستند، برای ناهار می‌آمدند. فامیل‌های مامان بیشتر می‌آمدند. سن‌ها که بالا رفت، نتوانستند روی زمین بنشینند و روی میز غذا می‌خوردیم. جمعه‌ها روز خوبی بود. معمولاً هم بحث‌ها سیاسی بود.
- خیلی عادت به هفت سین چیدن آنچنانی و مسائل سنتی اعیاد نداشتیم. دورهم بودیم. اما از قدیم عیدها سفر بودیم. قبل از انقلاب رفسنجان یا جاهای دیگر می‌رفتیم.
- بابا همیشه اهل خانواده بود. اگر زندان نبود ما را زیاد سفر می‌برد یا برنامه‌های دسته جمعی زیاد داشتیم.
- تحلیل من این است و شاید درست هم نباشد اما به نظرم بابا کارهایش از عمد بود. بعد از انقلاب، زن و خانواده یک جور تابو شد که نباید اسمش بیاید. من فکر می‌کنم بابا میخواست با این روش‌های غلطی که ارزش شده بود، مقابله کند. در خاطراتش ببینید؛ عفت، فائزه، فاطی یا بقیه خانم‌ها را نام می‌برد. به نظر می‌رسد با برنامه و هدف انجام شده تا تابوهای ساختگی را بشکند. خانواده‌های خیلی سنتی فکر می‌کنند نام بردن از زنان بد است. بابا میخواست فرهنگ‌سازی کند. بابا اصرار داشت در سفرها همراهش باشیم؛ بخصوص ایام عید. البته اجبار نمی‌کرد. اصرار نمی کرد بچه‌ها مشتاق بودند این اتفاق بیفتد. بعد چون بابا گرفتار بود و کمتر در خانه بود سفرها فرصت خوبی بود تا دور هم باشیم.
- اصلاً همسایه نداشتیم. یک طرف که حسینیه است. طرف دیگر و پایین‌تر هم نگهبانی بود.
- سیدحسن خمینی با یاسر و مهدی بازی می‌کردند. فکر می‌کنم حسن با یاسر و مهدی مدرسه نیکان می‌رفتند و در یک مدرسه بودند. همبازی بودند. اینجا به خاطر حسینیه و دیدار با امام خیلی شلوغ می‌شد. یک کار جالبی که حسن آقا کرده بود با یاسر و مهدی از ساندویچی اینجا ساندویچ می‌خریدند و به آدم‌هایی که برای ملاقات می‌آمدند، می‌فروختند. فکر می‌کنم پسر آقای جمارانی و شاید پسر آقای کروبی هم بود. مردم نمی‌شناختند اینها چه کسانی هستند. کسی هم منع‌شان نمی‌کرد. آنها هم بچه بودند و فکر اقتصادی و معاش داشتند.
- همسایه ما خانواده امام بودند همین افرادی که الان هم جمارانند. آقای جمارانی هم بود. آقای توسلی بودند. فهیمه خانم دختر امام هم بودند. خانم اشراقی همین نزدیکی بود. مرتب با هم رفت‌وآمد داشتند. به مرور زمان افراد دیگر هم مثل آقای بجنوردی، آقای خاتمی وآقای علیخانی هم آمدند. با اینها رفت‌وآمد داشتند.
- زمانی که آقای هاشمی فوت کرد، جمعیت عظیمی می‌آمدند و همه هم تعجب می‌کردند. می‌گفتند: «کاخی که می‌گفتند، این بود؟ آقای هاشمی اینجا زندگی می‌کرد؟»
- وقتی آقای ولایتی با آن سرعت منصوب شد، بلافاصله تغییرات شروع شد. مدیران منصوب بابا برکنار شدند؛ بسیاری از اساتید واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد تغییر کردند. سعی شد سیاست‌ها و تفکرات بابا را حذف کنند و مسیر دانشگاه تغییر کرد. حذف و نبود ما هم جزو همین سیاست‌هاست. خیلی عجیب و غریب نیست.
- دو سه ماه قبل پرونده‌های من را گرفته بودند. آن موقع می‌گفتند این روند جذب درست نبوده است. بازرس هم فرستادند و پرونده را کامل بردند. گزارشی که به آنها داده شده بود روند جذب را کامل توضیح می‌داد و مشخص بود روند جذب مشکلی ندارد. زمانی که من جذب شدم، فراخوان نبود و سیستم با الان متفاوت بود. من با دستور آقای جاسبی مشغول به کار شدم. بعد از فراخوان هم در مصاحبه علمی و عمومی شرکت کردم اما چون پرونده را گرفته بودند، انتظار اخراج را داشتم.
- از طرف واحد دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند دیگر به دانشگاه آزاد نیایم. من هم گفتم این موضوع به صورت شفاهی قابل پذیرش نیست و به صورت کتبی اعلام کنند. آنها گفته بودند کتباً اعلام نمیکنیم. روند جذب مشکل دارد و یک ماه دیگر نامه را می‌زنیم. بعد واحد به من نامه داد. بعد از آن هم یک نامه منتشر شد که در آن مدعی موارد تخلف جذب من شدند. پاسخ آنها را دادم و گفتم لازم باشد در کنفرانس مطبوعاتی تمام این موارد را اعلام می‌کنم.
- الان در رفسنجان پسته‌داری می‌کنم. البته قبل از اتفاقات اخراج بود که با خانواده درباره باغ‌های رفسنجان صحبت کردیم. چون زمینهای مامان در رفسنجان است. محسن گفت به زمینهای رفسنجان نرسیدیم و اگر موافق باشید همه را بفروشیم. من مخالفت کردم و گفتم من به آن رسیدگی می‌کنم. بعد از اخراج از دانشگاه آزاد فرصت خوبی شد که بروم به باغ پسته رسیدگی کنم.
- من زمین را بعد از پسته‌چینی تحویل گرفتم. امسال یک دانه پسته هم نبود. به خاطر گرمای شدید همه پسته‌ها سوخته بود.
- پلاکارد برنامه طلاب و حوزه علمیه یک سری ابهامات را (درباره فوت آیت‌الله هاشمی) افزایش داد و انتظار ما این است که بعد از آن قضیه باید دوباره بررسی مجدد انجام شود. یک سرنخی آمده حالا واقعی است یاغیر واقعی است، باید بررسی شود.
نظر کاربران
سفره انقلاب بزرگ بود برای مسئولین . کارگر طفلک دنبال نون حقوقش باید بدوه
پاسخ ها
اشکال نداره من حاضرم جای تدریسمو بدم به شما شماهم باغ های پسته تونو بدین به من پسته داری کنم!
حالا حال کسانیکه دوره پدرش پاکساری شدن و درک میکنه
بیا برو بی سواد
همتون کلهم اجمعین بی سوادید
منم با مدرک فوق لیسانس دارم میرم نصابی آسانسور(کارگری)
بچه های ما هشت سال در جنگ بودن ولت وپار شدن اونوقت شماها در کشورهای خارج صفا میکردین وبابات هم که سر ملت گرم جنگ بود مملکت رو داشت می چاپید
حالا فائزه خانم زاده بوده امامواقعی بوده از مردم هم حمایت کرده
باباش اواخر روشنفکر شده بود اینم احتمالا بخاطر فاطمه فائزه پسرا بوده بچه ها لزوما مثل پدر فکر نمیکنن
امام فرمودند ما مایملک مردم را تعدیل می کنیم. هنوز اینها باغات پسته دارند؟ ازشون این باغات را مصادره کنید.تا درد و رنجی که به مردم دادند را درک کنند! در اسلام همچی هست خودشان را هم مصادره کنید
پاسخ ها
باغ پسته ارثیه ای بوده که به مادرشون رسیده واز قبل از انقلاب بوده.چون خانواده مرعشی از قبل از انقلاب زمین داشتن وکشاورزی میکردن.
باغ پسته را قبل از انقلاب داشتند
انتظار داری ارثیه مردم رو غصب کنن بدن بقیه؟ چنین کاری هم غیر اخلاقیه هم حرام
عجب طنزی داشت تو کلامش .مردمو ایسگا کردی خانم؟
تو باغ پسته کارکر لازم نداری
پاسخ ها
توی باغ خودش کار کردن خوبه
بله برید پسته کیلویی 150هزاره
پسته الان حکم طلارو داره کاش منم باع پسته داشتم والا
پاسخ ها
خوبه باغ پسته داره پس اون کارگر و مهندس تعدیل نیرو شده که بیکار شده چیکار کنه اون کارگری که چند ماهه حقوق نگرفته چیکار کنه باغ پسته هم که نداره
ازقدیم گفتن علم بهتراست یا ثروت ،پول تو پسته است ،الان هم که کیلویی 10 دلاره ،حالشو ببر،زانوی غم مردم باید بغل بگیرن که میرن کارت ملی شونو برای نیم کیلو گوشت گرو میذارن!!!
پاسخ ها
خاک بر سر مملکتی که تو را بایک مدرک جعلی ،استاد دانشگاه کرده اند
کار پدر گرامیت هم باغداری بود،اشتباهی وارد سیاست شده بودن و تاوان اشتباه شما و امثال شما را ما مردم ایران میپردازیم!
پاسخ ها
پس مجمومعه غذایی بوف و ..... مال ایشان نیست؟؟؟؟
الان خلع وجود مرحوم هاشمی احساس میشود خدا رحمتش کند
اتفاقا پسته خیلی گرون شده،، پول خوبی مثل پولهایی که در این ۴۰ سال تو جیب تو و امثال تو رفته،، میتونی به جیب بزنی
کی بشه از همتون راحت بشیم
پسته داری هم خوبه فاعزه جان
کیلوچند
رفسنجانی و روحانی با برجام کشور را به چنین حال و روزی انداختند.
پاسخ ها
میشه بگی برجام چطوری کشور رو به این حال و روز انداخت؟خدایی بگو؟ مطمینا جوابی نخواهی داشت و تا حالا حتی بهش فکر هم نکردی ؛ فقط شستشوی مغزی دادنت ؛
اتفاقا برجام ۵ سال تحریما رو عقب انداخت ؛ وگرنه همون ۵ سال پیش تحریم شده بودیم و به
جای الان اون موقع کشور به خاک سیاه نشسته بود
همین که خلاف نمیکنی عالیه
اره ماهمه جمعه ها ازخجالت وبی پولی میرم پارکی. جای که مهمان نیاد و تصمیم گرفتیم گوشوارهای خانمم که یادگاری مادر خدا بیا مروزش هست بفروشیم به زخم زندگی بزنیم خیلی ممنون که با ما همدردی کردی
خوش به حالتان اخراج هم که بشوید شغل بهتری دارید میدانید حتما میدانید الان پسته کیلویی چند ه
پاسخ ها
پس مجمومعه غذایی بوف و ..... مال ایشان نیست؟؟؟؟
روح هاشمی شاد... تنها مرد جمهوری اسلامی که واقعا به مملکت خدمت کرد ولی....
پاسخ ها
خدمت!!!!
:))))))
خدا رحمتش کنه جای خالیش الان کاملا احساس میشه
شیوه 50 سال اول زندگیت که پر از بدجنسی، دروغ، دورنگی و کلک و کینه بود. حال در نیمه دوم زندگیت برو به سمت کشاورزی شاید انسانیت را پیدا کنی.
شاید با این راه عاقبت به خیر شوی
اصلا تدریس بکنی چه خدمتی به دانشجو و مملکت میکنی با اون مدرکت همین بهتر که خودتو با درخت مشغول بکنی اینجوری یکم درآمدت حلال میشه ، یادمون نمیره بابات چطور بدبختمون کرد زمانی که در اوج قدرت بود تصمیمات احمقانه برای ملت گرفت و خیانت بزرگی در حق ملت ایران کرد ، خیانتش سوء استفاده ار اعتماد ملت بود که آیندشون رو سپرده بودن دست اون ، حالا بفرما نه خودش آینده خوشی پیدا کرد نه ملت
پاسخ ها
دقیقا ، هیچوقت خیانتی که به ایران وایرانیان کرد حلالش نمیکنیم وخدا از پدرت وخانواده اش نگذره حالا باز روز خوشی تونه صبر کن
آفرین از اول باید می‌رفتی دنبال این کار وضعت هم بهتر بود دیگه به پول انگلیس و سرمایه گذاری تو کانادا و هیچ چیز دیگه احتیاج نداشتی!
پاسخ ها
پس مجمومعه غذایی بوف و ..... مال ایشان نیست؟؟؟؟
هاشمی راتاریخ قضاوت خواهدکرد....اوتربیت یافته مکتب قرآن بود.
پاسخ ها
کمتر بزن تا تااشتباه نکنی جنایتهای اونها توی تاریخ بیشتر ثبت شده برو جغرافی بخوان تا از تاریخ چیزهایی حالیت بشه چخبره...هههههه
چی میزنی
این چرت ودریوری چیه میگی کجایی قرآن گفته با پولهایی بیت آلمان فرزندان را میلیاردر کن کاری که در دوران مسولیت کرد ثروت آن چنانی
همشون از یه قماش بودند
برو بچه داری کن. ...
واسه خودشون تو جماران ی امپراطوری درست کردن وبامردم عادی هیچ مراوده ای ندارن واونوقت ادعاشون میشه درد مردمو میفهمند
خوش به حال شما که اگه یه کاری ازتون کم بشه ده ها کار آماده تحویل دارید ثروت بابا زمین های مامان و .......
طفلک بچه های ما در انتظار یه فرصت شغلی ؟
پاسخ ها
دیگه یه چیزایی شانسین شکیبه جان؛
بچه ای که پدر و مادر ثروتمند داره و ثروت بهش ارث میرسه گناهی نکرده که؛نمیشه کسی رو بازخواست کرد که چرا والدینت و آیا و اجدادت ثروتمند بودن
همتون مثل همید. کی گفته فقط نکبت زاده ها باید رئیس دانشگاه و غیره باشن حالا اینو ورداشتن قالیباف زنش رو گذاشته.. همه بیسواد هستن فقط اینا خوبن
پاسخ ها
دقیقا ، سگ زرد برادر شغال
اینکه روند جذب نیرو صحیح نبوده کاملا واضح و مشخص هست، هیچ کدوم از فرزندان مسولین به روش صحیح استخدام نشده اند و پست و مقامهاشون به دلیل رانت و جایگاه پدرانشون بوده و هست. کاش بقیه این افراد هم اخراج می شدن
از اول باید همین کار رو می کردی.
از کجا اوردین این همه باغ و ثروت رو.
سلام همولاتی،
والا بلا، همون پینه پاک کنی برات بهتره،
قدیمی گفته ،کار هر..... نیست خرمن .،، (حالا ولش کن)
بجسب به زندگیت، پدر من،
روزی یک من پسته پاک کن، دوقرون گیرت بیاد،
کارت به کار بزرگترها نباشه، با مدرک قلابی هم نخبه ها رو نا امید نکن،
خیر ببینی ایشالا ،
نونش تو روغنه
خوشبحالتون چقدر پول مفت زدین به جیب کاش بابای من هم عقایدش میزاشت زیر پا الان ما هم کلی پول مفت داشتیم
پاسخ ها
دقیقا ، همینه که همه جوانان دین گریز شدن اونایی هم ه تظاهر به دینداری میکنن حتما منافع مالی زیادی براشون داره
باز این دهنش رو باز کرد
از جون این مملکت چی می خواید؟؟ کم بهتون رسیده؟؟
به من هم پسته بیاری خوب؟
روح پدررررررت شاد چه بچه هایی تربیت کرده یکی از یکی گل تر دست عفت خانم درد نکنه
وقتی بعد از انقلاب خلبانان هواپیماهای جنگی و هزاران نفر دیگر را بی کار کردید ،به فکر معاش زن و فرزندانشان بودید؟؟؟
خدا بیامرزه آقای هاشمی رفسنجانی رو
واقعا دوران ایشون دوران طلایی مملکت بود. با وجود سختیهای پس از جنگ خبری از گرونی و بدبختی مردم نبود. مرد بزرگی بود..
خانوادش هم دارن که دارن حقشونه...
اونا از اصیلها و پولدارهای رفسنجان بودند. حداقل اگه خودشون داشتن مردم هم در رفاه بودند...
برخلاف دزدی و غارتهای فعلی مسئولین
پاسخ ها
آره خیلی تورم ۵۰ درصدی دوره اون بود بی برو برگشت هیچکدوم از روسای جمهور خوب نبودن همون شاهم که الان طرفدار پیدا کرده سال ۵۶ که تورم ۲۶ درصدی داشت من نبودم اون زمان ولی همش نتیجه عملکرد غلط هویدا بود که بعدها تو دادگاه به خودکار بیک استناد کرد و بقیه رو نگفت فقط اون زمان آزادی پوشش و ...بود و تحریم نبودن مردم وگرنه قبل و بعد از انقلاب هیچ دوره ای خوب نبود و این خاصیت سیاستمداران بی لیاقت خاورمیانه است که هیچی از خودشون ندارن حتی اون کشورهای با رفاه مثل امارات درسته رفاه دا ن ولی چیزیشون از خودشون نیست از ما بهتره وضعشون ولی اونام خام میفروشن و تکنولوژی وارد میکنه بی هیچ نوآوریی
شما قبل انقلاب نبودی
بلیط اتوبوس دوزار بود
تو فقط باید گاو داری کنی چون نسل تو جز لکه ننگ چیزی به ارمغان نمی آورد
پاسخ ها
حیف گاو که اینا نگه دارن
گاوداری که خیلی وقته می کنن
یه حسابی اعلام کن که همراه با زلزله زده ها برای تو هم پول بریزیم تا از گشنگی نمیرید.خانم هاشمی رفسنجانی فقیر
بنده خداها چه قدر سختی کشیدن..ً....
خب برو پسته داری را تدریس کن .
پس بگوچرا اینقدرپسته گران شده؟؟؟؟؟؟
تو سواد تدریس را نداری
تو سواد تدریس را نداری بهتره به باغت برسی.
پاسخ ها
سواد باغداری هم نداره
بابا من فکر کردم رفته پسته کاری بیل دستش گرفته و کشاورزی میکنه
یک باحرف مردم که به خیروصلاحت بود گوش کردی ورفتی به باغ پسته.فتنه78.
در عجبم از مردم این مملکت که در تمام زمینه ها اظهار نظر می کنن و باعث بدبختی بیشتر همدیگر می شوند.
لطفا قبول کنیم ما از سیاست و اقتصاد چیزی سر درنمی آوریم.
و یاد بگیریم طوطی وار در همه زمینه ها نظر ندهیم.
پاسخ ها
نکنه تو هم از قماش این خانواده ای
طوطی واقعا پرنده خوبیه
آخه کسی نیست از این حاج خانم بپرسه تو که پدرت تو خاطراتش علنا نوشته درسال1354وقتی میخواست همراه منتظری به شمال بروند و استراحتی بکنند و ماشین نداشتند بالاخره با قرض کردن چهار هزار تومان و گذاشتن آن روی سه هزار تومان خودشان توانستند یک پژو404دست دوم بخرند و سفر کنند. حالا این حاج خانم بفرمایند باغ های پسته را از کجا آورده اند؟ علاوه براین اساسا مدرک تحصیلی این حاج خانم چیست از کجا گرفته چطوری گرفته> از همان دانشگاه تحت تسلط بی قید و شرط پدرش؟ بابا شما هم ملت را اسکول فرض میکنید و روزی با فرح ملاقات و روز بعد با بهائی ها همدم شده و همه را هم فقط بخاطر طنازی برای ملت و باز بودن میدان چپاولتان میکنید...باید گفت برو جاج خانم برو خدا روزیت را در غرب میدهد ولی اقلا خیال ملت از تو و امثال تو آسوده میشود. ....
باز این بنده خدا انقدر صادق است که هر آنچه دارایی دارند شفاف بیان می کند دیگران هم همین طور عمل می کنند
از اولشم بچه هاي اين جماعت بدرد كشاورزي و گاوداري ميخوردن نه سياست نه اينكه كشاورزي بده ها ولي اينا شعور سياسي ندارن
فایزه خانم پسته بخور غصه نخور..یکی دیگه رفت سرکار درست با همون شرایط که خودت رفتی
روح پدر بزرگوار شاد
آخی دلم کباب شد لابد به جای نون هم پسته می خوری
درودبراقای رفسنجانی ایش
ان نیازی به دزدی ندارند چون خودشان پولداربودند.برعکس بقیه مسولی. ..اقای رفسنجانی فقط به فکرپیشرفت ایران وایرانی بودندومرد بزرگی ومعتدلی بود.
پسته داری هم ازت نمی آید/میراث شما خانواده برای این ملت فقروفسادوفحشابودخدانبخشتتون
پسته موووووخوااااامممممم
ای بابا،شماها نیاز به پسته نداريد
دیدید حرف مردم درست بود واین خا نواده با ثروتی که بعداز انقلاب بدست آوردند زمینهای زیادی را از دست مردم خارج وبه تیول داری در استان کرمان می پردازند
قطعا موفق میشوی و به کار آفرینی سطح بالایی میرسی چون هدف شما خیر است و در موقعیت اجتماعی حد اعلایی قرار دارید و بی شک این تصمیم شما باعث تحول درشیوه ی باعداری مدرن میشود چون این خانواده محترم هرجا بوده اند باعث افتخار سربلندی و منفعت مردم بوده اند و ثابت شده اند و بهتر است هرموضوعی را از زاویه سیاسی نبینیم به واقعیتها و باورهای قلبیمان احترام بگذاریم
چه ادایی هم در میاره که خانم صاحبخونه راضی بوده. نصف زمین ها رو غضب کردند، حالا چه ننه من غریبم بازی در میاره.
حالا کارت را پیدا کردی اهمیت وارزش شش ماه این کار تمام دانشگاه قلابی ودست ساز دانشگاه بی ارزش آزاد را می ارزد
این ها توی سیاست و اقتصاد همیشه دنبال منافع هستند نه حقوق مردم