تریاکهایی که از میان سنگ بیرون آمد!
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر استان البرز از توقیف یک دستگاه کامیون و کشف ۵۲کیلوگرم ماده مخدر تریاک در پوشش بار تجاری سنگ و دستگیری یک نفر سوداگر مرگ در گرمدره کرج خبر داد.
خبرگزاری ایسنا: رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر استان البرز از توقیف یک دستگاه کامیون و کشف ۵۲کیلوگرم ماده مخدر تریاک در پوشش بار تجاری سنگ و دستگیری یک نفر سوداگر مرگ در گرمدره کرج خبر داد.
سرهنگ علی عسگری گفت: در پی رصد اطلاعاتی پلیس مبارزه با مواد مخدر استان البرز، ماموران این پلیس از حمل محموله مواد مخدر توسط یک دستگاه کامیون بنز در محور گرمدره مطلع شدند، بر همین اساس رسیدگی به موضوع در دستورکار ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر استان قرار گرفت.
این مقام انتظامی افزود: ماموران بلافاصله به محور مذکور اعزام و پس از پایش خودروهای عبوری موفق به شناسایی خودرو مذکور شده و با رعایت موارد حفاظتی و مراقبتی خودرو را متوقف و راننده آن دستگیر شد.
سرهنگ عسگری در ادامه گفت: در بازرسی از خودرو مقدار 52 کیلو گرم تریاک با لفافه که در پوشش بار تجاری سنگ از استانهای جنوبی کشور وارد استان البرز شده بود کشف شد.
وی خاطر نشان کرد : متهم به همراه پرونده مقدماتی جهت سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضائی شدند.
نظر کاربران
آخه این چه جور جا سازکردن است...طرف خیلی مطمن بوده که گیرنمی افته...حداقل تریاک خیلی بهتراز شیشه وهروین است...دیگه لااقل خانواده ات را سرنمیبری..
چی میشد همه این تریاک ها مال من بود.
پاسخ ها
ماجنوبیها توکف 100گرمشیم اونوقت میبرن البرز داداش چراغی که بخونه رواست..به...حرام صدملیون اینجا پولشه حیف شدشایدم دوباره بیفته توچرخه سابقه داره اینکار..
15/47مگه چقده هست؟؟ شصت و دو کیلو دوسوم اون اشغال واشتغال است تا درست اشغال اونو بگیری بیست کیلو، ارزشی نداره عزیز دل برادر،
15/47مگه چقده هست؟؟ شصت و دو کیلو دوسوم اون اشغال واشتغال است تا درست اشغال اونو بگیری بیست کیلو، ارزشی نداره عزیز دل برادر،
خدالعنتشون کنه جوونامون بیچاره شدن
پاسخ ها
تراک داروست عزیزدل برادراعتیادش خوب نیس ولی تفریحی گفتن اشکال ندارداکربقدری که رفع دردشودگردوشیشه اخه اخ
جوان اگر جوان با ش معتاد نمیشه حرف حساب سرت نمیشه
کاربر نادم 03/31چند سال پیش یک کوه هست پشت خونه مون است البته یک کیلومتر فاصله داره می دیدیم دو نفر، سه نفر باهم قدم زنان با مقداری میوه و نان و آب و کیسه پلاستیکی مشکی می رفتند، ساعت ده صبح شروع میشد پنج عصر برمیگشتند من هم با دوستم که وسرعموم بود یک روز قبل از اونها رفتیم و دیدیم که میرن تریاک می کشند فردای آن روز رفتیم این بنده خداها همانجا یک یا دو متر از جای آتشی که درست کرده بودند دورتر وافور و تریاک و انبرشان را گذاشته بودند که هرروز میرفنیم بالاتر از اونها وقتی می رفتن ما می رفتیم سراغ وسایل اونها شروع میکردم از اوسط فروردین تا اواخر مهر کار ما شده بود هر عصر یک روز رفتیم که همه وسایل شون را جمع کرده بودند و نبود اون وقت متوجه شدیم که هردو داریم خماری می کشیم تا دوسه هفته توسط داداشم که از ما چند سالی بزرگتر بود با مکافات ترک کردیم، اما این را بگم در حقیقت دست و دل باز بودند و ماهم در این چندماه هر روز سراغ یکی از آنها رفته و یکی دویاسه بس میزدیم ببخشید طولانی شد
مگه اولین بارش بوده؟ حالا هم گزارشش را داده اند که گیر افتاده