نقش مثلث «عبری، عربی، غربی» در حادثه اهواز

ایسنا نوشت:‌ از میان چهره‌های مسئول و مطلع در میان اعضای هیئت دولت، شاید پس از سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات، علی یونسی مناسبترین فردی باشد که بتوان با او درباره حادثه حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در اهواز سخن گفت.

گزيده‌اي از گفت‌و‌گو علي يونسي را در زير مي خوانيد:

- حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح خیلی تلخ و وحشیانه است چون به کسانی حمله شده که یا مردم عادی بودند یا نیروهای مسلحی بودند که سلاحی با خود به همراه نداشتند. حمله کردن به این مراسم از نظرم یک کار غیرانسانی، بزدلانه و پلید است. البته اینگونه اتفاقات در همه دنیا رخ می دهد، ارزش عملیاتی و نظامی ندارد و در این سالها هم شاهد مواردی در همه جای دنیا بوده ایم، اما از نظر این‌که تعدادی از زنان و کودکان نیز در این حمله کشته شدند ماجرا غمگینانه تر و رنج آورتر می‌شود.

- مردم به حق انتظار دارند که چنین اتفاقی رخ ندهد، ولی من خدمت ملت ایران عرض می‌کنم که حادثه‌هایی از این دست همواره امکان وقوع‌اش وجود دارد. هم در اینجا و هم در کشورهای مقتدر و قدرتمندی در دنیا - همان‌طور که اخباری از کشورهای غربی می‌شنویم - نیز این اتفاقات تروریستی رخ می‌دهد و متاسفانه مردم عادی از قربانیان اصلی اینگونه ترورهای کور هستند. این پدیده ای است که بدون استثنا تمامی کشورهای مطرح غربی و شرقی هم گرفتار آن شده‌اند.

- در ایران هم، در طول سالهای پس از انقلاب از این اتفاقات فراوان داشته ایم ولی من با اطمینان می‌گویم، برغم وقوع چنین حوادث ناگواری،‌ جمهوری اسلامی دارای سازمان‌های اطلاعاتی قوی از قبیل وزارت اطلاعات است که با ماموریت خود هم به لحاظ نظری و حرفه ای و هم تجربی و عملیاتی آشنا و به کار خود مسلط اند و نیروهای مسلح هم در رده های مختلف،‌ بر امور و ماموریت های خود تسلط کافی دارند. و اگر چنین نبود گروه‌های تجزیه طلب مانند آن گروهی که در خوزستان دست به این کار خشن و کور و ضدمردمی و ضد میهنی و ضد امنیت ملی زده است و نیز گروه‌های ضد انقلاب و ضدملی، ایران را تکه‌پاره و امنیت مردم را در همه جا سلب می‌کردند که البته چنین اتفاقی در جمهوری اسلامی و ایران،‌ امکان وقوعش نیست و این رویایی است که دشمنان خارجی و عوامل داخلی آن در سر می پرورانند. و دلیل‌ اصلی آن جز همبستگی ملی،‌ موفقیت سازمان‌های امنیتی، اطلاعاتی، نظامی و انتظامی ما نبوده است. اگر چنانچه ما از این حیث و همچنین، انسجام ملی و اراده عمومی، ضعیف بودیم آنان ایران را تکه‌پاره می‌کردند.

چیزی که امروز دشمنان بین‌المللی و منطقه‌ای‌مان دنبالش هستند این است که اصل تمامیت ملی و ارضی ایران را هدف قرار دهند و البته این هدف را خیلی هم شفاف و با جسارت بیان می‌کنند. در گذشته آن را پنهان می‌کردند، اما امروز صراحتا آن را مطرح می‌کنند و مسوولان کشورهایی چون آمریکا و عربستان سعودی به زبان می آوردند که باید این اتفاق در ایران بیفتد.

بنده معتقدم که مقامات این کشورها اسیر یک شتابزدگی و توهم هستند که متوسل به چنین اظهاراتی می شوند و اصول روابط بین الملل و اصل استقلال و تمامیت ارضی کشورها را هم رعایت نمی‌کنند، بلکه عجولانه و با صرف هزینه‌های بسیار هر تهدیدی را علیه ایران مطرح می‌کنند و البته خوشبختانه ماهی نیست که دهها مورد از اقدامات توطئه آمیز و تحریکات آنها توسط دستگاهها و نهادهای مقتدر اطلاعاتی ما شناسایی و خنثی نشود.

شیوه هایی که مخالفان جمهوری اسلامی معمولا متوسل به آن می شوند این است که اگر چنانچه در یک منطقه از کشور به طور طبیعی حرکت یا اعتراضی مردمی رخ دهد و مطالبات شان را در آن حرکت مطرح کنند، دستگاههای تبلیغی این کشور ها بلافاصله با بزرگنمایی این قبیل حرکت های طبیعی،‌ سعی بر بهره برداری به نفع مقاصد خود می نمایند و گمان‌شان بر این است که با در دست گرفتن مسیر آن حرکت می‌توانند ایران را به لحاظ ثبات و امنیت با مشکل و چالش رو به رو سازند که تاکنون هم از چنین اقداماتی نتایجی نگرفته اند.

- اتفاق و تروریسم کوری که در خوزستان به وقوع پپوست ارزش و اهمیت نظامی و امنیتی نداشت و کاری ا زپیش نبرد، اما همان‌طور که اشاره کردم از آن جهت که به شهادت جمعی از مردم و به خصوص زنان و کودکان منتهی شد،‌ دردآور و غم‌انگیز است. در عین حال، باز اطمینان می دهم که نیروهای موظف امنیتی و اطلاعاتی کشور بر امور مسلط هستند و تسلط ‌شان نه تنها در داخل کشور که به ریشه های این جریان های تروریستی عامل دشمن در خارج هم تسری یافته و تحت کنترل هستند و بر رفتار آنان مسلط اند.
- مسئله‌ای که در خوزستان رخ داده مسئله جدیدی نیست. این عملیات تروریستی و مسلحانه از قبل از انقلاب معمول بوده است. در زمان جنگ ادامه یافت و امروز هم وجود دارد که البته تروریست های شرور با اسامی وعناوین مختلفی دست به این جنایات می زنند و هدفی جز تجزیه خاک این مملکت را در سر نمی پرورانند،‌ که رویایی بیش نیست. کشورهای مختلف عربی نیز آنان را حمایت فکری و لجستیک می کنند و متاسفانه برخی کشورهای اروپایی نیز آنان را مورد پشتیبانی قرار داد و اجازه فعالیت در خاک خود نیز به آنان می دهند.

- جمهوری اسلامی ایران به خوبی توانسته بر این روند و جریان ها مسلط شود. تا روزی که صدام و حزب بعث، در راس حکومت عراق بود بیشترین حمایت از این جریان های بی هویت و تجزیه طلب را انجام می‌داد، بعد از این‌که صدام از بین رفت و پدیده افراطی جدید مانند القاعده و گروه‌های تروریستی اسلامی - افراطی شکل گرفت، کشورهایی که از آنان حمایت می‌کردند هزینه‌های بسیاری صرف می کردند و تلاش می نمودند تا معدودی از جوانان عزیز عرب ما در خوزستان به سمت این گروه‌های افراطی گرایش پیدا کنند.

-این در حالی است که همه می دانیم،‌ اعراب خوزستانی ما از قدیمی‌ترین شهروندان ایرانی هستند که عده‌ای از آنها حتی پیش از ورود اسلام به ایران در این مناطق زندگی می‌کردند. بین مردم ایران و مردم عراق وابستگی چندجانبه وجود دارد و این وابستگی را شما در راهپیمایی اربعین می‌توانید ببینید. این دو ملت مثل دو برادر دوقلو هستند که یکی شهروند عراق و دیگری شهروند ایران است، تا جایی که این همه جنگ تحمیلی که بر مردم ایران و عراق تحمیل شد نتوانست برادری این دو ملت را کم کنند.

- اکنون که گروه‌های تروریستی چون داعش شکست خورده‌اند ناسیونالیسم افراطی عرب پشت حرکت های تجزیه طلبانه قرار گرفته است و بیشترین حمایت را از آنان انجام می‌دهد و هم اسلام افراطی و هم ناسیونالیسم عربی افراطی هر دو مدیریت‌اش در اختیار اسرائیل است. من معتقدم که این اسرائیل است که مدیریت جهان عرب را برعهده دارد و شواهد هم حاکی از همین امر است. نشانه موفقیت رژیم آپارتاید اسراییل،‌ همین اختلافاتی است که بین همه کشورهای عربی ایجاد کرده و جنگ‌های داخلی و یا اتفاقی مثل جنگ سوریه همه در همین راستا ارزیابی و تحلیل می شود. آمریکا هم که در منطقه همواره حامی و پشتیبان تروریست ها درجهت منافع خود بوده است در واقع و عملا در گروگان اسرائیل است و در راستای منافع اسرائیل عمل می‌کند مخصوصا شخص نتانیاهو نیز بر تصمیمات رییس جمهور نامتعادل آمریکا تاثیر شگرفی دارد.

- در یک جمله از علمیات کور تروریستی که در خوزستان رخ داد و مردم مظلوم و کودکان و زنان را هدف قرار داد،‌همان مثلث عربی، عبری و غربی است که حمایت می‌کند.

- هیچ ملتی دنبال تروریسم نیست بلکه این تروریسم است که بر ملت‌ها چیره شده و تحمیل می‌شود. حالا یا این تحمیل از سوی کشورهای بیگانه یا از سوی گروهک‌های مزدور و مسلح و خشن یا دولت های وابسته می شود. آنچه که در خوزستان اتفاق افتاده اراده تحمیلی خارجی و عناصر افراطی شروری است که در منطقه فعال هستند و هدفی جز ایجاد ناامنی و تجزیه کشور را ساده لوحانه و رویاپردازانه در سر می پرورانند و همواره نیز به سد محکم مردم متحد و منسجم ایران و نهادهای مسلط و قوی اطلاعاتی و امنیتی و نظامی خورده اند.
- در اینجا باید به نکته ای اشاره کنم که حتما مورد توجه مسوولان تصمیم گیر قرار دارد. تنبیه و برخورد قاطع و پیشیمان کننده با تروریست ها و حامیان آنان، قطعا حق طبیعی ملت ایران است و آنان را باید از این رفتار خشن و کور پشیمان کرد. اما در عین حال، دیپلماسی ضد تروریسم و دیپلماسی عمومی و شفاف کردن پشت پرده اینگونه اقدامات ضد امنیت کشورها و امنیت منطقه و جهان، نیز در این مرحله اهمیت بسزایی دارد. و لذا مسوولیت و ماموریت تصمیم گیران و دستگاههای ذیربط در این حوزه را سنگین تر می کند.

- اقدام بجای مدیریت وزارت امورخارجه که احضار سفرای اروپایی کشورهای مرتبط با این گروهک تروریست و تجزیه طلب را به همراه داشت اقدام اولیه دیپلماتیک بسیار موثری و مفیدی است و سازمان های اطلاعاتی و عملیاتی با اقدامات پیشگیرانه در تشدید شناسایی و خنثی کردن عوامل تروریسم، باید باعث تحکیم اعتماد ملی و احساس امنیت ملی کشور شوند.

- همه حاکمیت و دولت و سازمان های اجرایی به شدت باید در جهت محرومیت زدایی از مردم خوزستان و جذب مردم عزیز خوزستان بویژه هموطنان عرب،‌ اقدام کنند و خواسته های طبیعی و قانونی آنها را در ا شتغال و انتصابات و رفع محرومیت و تبعیض،‌ عملا مورد توجه قرار داده و تصریح نمایند. دولت همچنین اقداماتی اساسی را که در خوزستان و بسیاری مناطق مرزی کشور آغاز کرده را معرفی و مردم را در جریان قرار دهد.

- باید مراقب باشیم که در دام بسترهایی که توسط رژیم تروریست پرور اسراییل که هدفی جزناامن نگاه داشتن منطقه و تشدید اختلاف میان کشورهای منطقه ندارد نیز نیفتیم. و به هر شکل اقدامات متقابل و تلافی جویانه باید به شکلی باشد که ضمن حفظ ثبات و امنیت و آرامش و روابط نزدیک با کشورها،‌ برای عوامل و حامیان چنین اقدامات کوری هزینه داشته باشد.