عقد زورکی دختر دانشجو با پسر بی سواد
باور اینکه در این دوره فرزند سالاری، ازدواج اجباری هنوز هم وجود دارد دشوار است. اما واقعیت این است که متأسفانه سطح فرهنگ در همه جای جامعه ما به طور یکنواخت رشد نمیکند و بزرگترین دلیلش هم نبود آموزش است.
روزنامه ایران: باور اینکه در این دوره فرزند سالاری، ازدواج اجباری هنوز هم وجود دارد دشوار است. اما واقعیت این است که متأسفانه سطح فرهنگ در همه جای جامعه ما به طور یکنواخت رشد نمیکند و بزرگترین دلیلش هم نبود آموزش است.
تا زمانی که پدرانی هستند که برای دخترانشان خدایی میکنند و سطح فرهنگ و شعور پایین است کاری از دست قانون بر نمیآید.
عاطفه با حال خراب به دفتر آمده. به پهنای صورت اشک میریزد. آرام و قرار ندارد. زندگی برایش زهر شده. سال اول دانشگاه است. از روستایی دور دست برای درس خواندن به تهران میآید. برای خودش در زندگی برنامههای خوبی دارد. ادامه تحصیل تا مدارج عالی. کار و توانمندی در جامعه اما آنچه هنوز در برنامهاش نیست ازدواج با یک جوان ساده روستایی است؛ اتفاقی که الان برایش افتاده و روزگارش را سیاه کرده است.
دور از خانه
من ساکن یکی از روستاهای دور از پایتخت بودم. از روزی که به عقل رسیدم و دست چپ و راستم را شناختم بهدنبال درس خواندن بودم. آن هم در خانوادهای که هیچ دیدی نسبت به تحصیل دختران نداشتند. از دید پدر من، دختر در خانه کمک کار مادر خانه بود تا زمانی که از آب و گل دربیاید و شوهرش بدهند. برادرانم هم با همین دید بزرگ شدهاند و مادرم هم طفلی که چیزی جز این ندیده است. عمری در خانه پدر خودش همین بوده و حال هم که به خانه شوهر آمده دقیقاً وضع همین است. اما من انگار با همه اینها فرق داشتم.
از همان روز نخست که به اجبار و اصرار شورای روستا به کلاس اول رفتم انگار زندگی ام تغییر کرد. همه چیزم زیرو رو شد ناگهان انگار دری روبه رویم گشوده شد؛ دری که هیچ گاه به روی برادرانم باز نشده بود. البته بگویم که پدر و برادرانم از هیچ کاری در دلسرد کردن من و محروم کردنم از اولین و مهمترین حق هر آدمی که همان تحصیل است فروگذار نکردند. اما خدا خیر بدهد به معلم ده و اعضای شورا که آنقدر پیگیری کردند و به خانه ما رفت و آمد کردند تا من دیپلم گرفتم.
اما بدبختی واقعی من زمانی شروع شد که در رشته پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شدم. آوردن چنین رتبهای در کنکور برایم غیر قابل باور بود. یک شبه شدم چشم و چراغ روستا، همه خانم دکتر صدایم میکردند. همه البته بجز پدرم که در برابر همه این اتفاقها فقط سکوت میکرد. زورش به شورای ده نمیرسید و نمیتوانست مانع تحصیل من شود اما روزی که بار و بندیلم را جمع کردم تا برای ترم پاییز به تهران بیایم گفت ان شاءالله زود بر می گردی خانه. همین حرفش بدجوری توی دلم را خالی کرد.
شوهر زوری
عاطفه یک ترم در تهران درس خواند و تعطیلات میان ترم به روستای خودش بازگشت: «فکرش را هم نمیکردم که پدرم چه خوابی برایم دیده. حالا که شش ماه از سال گذشته بود و تب و تاب دانشگاه و قبولی من فروکش کرده بود. پایم را که توی خانه گذاشتم از سکوت حاکم بر خانه و حال و روز مادرم فهمیدم که اتفاقاتی در جریان است.
انگار در تدارک میهمانی هم بودند؛ میهمانی عقد من بخت برگشته. البته پدرم سپرده بود که به من چیزی نگویند من هم که بیخبر از همه جا بودم و حدس نمیزدم که پدرم چنین معاملهای با منی که دخترش بودم بکند. خلاصه اینکه شب تازه فهمیدم چه بلایی سرم آمده. میهمان از اهالی روستای پایین و خواستگار قدیمی بود که برای پسرش چندین بار مرا خواستگاری کرده بود. پسرش سواد پنجم دبستان داشت که همان هم به کارش نمیآمد.
دنیا پیش چشمم تیره و تار شد. باورم نمیشد چه اتفاقی برایم افتاده. عاقد را هم از روستای پایین با خود آورده بودند. نه اینکه فکر کنید مقاومت نکردم. مقاومت کردم. جیغ و داد کردم و کتک خوردم اما زورم به پدر و برادرهایم نرسید، به زور مرا پای سفره عقد نشاندند و مجبورم کردند ازدواج کنم در حالی که یک لحظه هم دلم راضی نبود... بعد از مراسم پدرم که خیالش راحت شده بود دست از سرم برداشت.
من هم شبانه از خانه فرار کردم و به خانه رئیس شورا رفتم که همیشه حامی ام بود، بنده خدا خیلی ناراحت و عصبانی شد. هیچکس باورش نمیشد مردی این گونه زندگی دخترش را آتش بزند خلاصه اینکه رئیس شورا بزرگی کرد و مرا به تهران خانه خواهرش فرستاد و گفت همانجا بمان تا با وکیلی صحبت کنیم ببینیم چگونه میتوانیم طلاقت را بگیریم. این شد که الان اینجا پیش شما هستم. پدرم هم از جا و مکانم بیاطلاع است.
نظر کاربران
حیف اسم پدر روی اون بی شرف بزارین انقدر نفهمن که نمی دانن این ازدواج شرعا باطله ....
خدایا خودت دخترهارو از شره پدرها و برادرهای نفهم و نادان درامان بدار....
پاسخ ها
آمین
لعنت خدا برکسانی که سنت خدا را زیر پا گزاشتن وتحصیل را واجب
پاسخ ها
شرم بر تو...
لعنت بر خودت عقب مانده متحجر بیسواد
مردک بیسواد نفهم
پیامبر اسرای کفار را به شرط ارائه سواد به ده نفر آزاد میکرد
امام علی گفته هر کس به من چیزی بیاموزد تمام عمر بنده او هستم
خوبی داعش جان
اخه بی سواد بی فرهنگ درکجا ودرکدام کتاب امده که علم ودانش عیب هست ،کی گفته که سنت خدا بی سوادی و نفهمیست،مطمعنن خودت خیلی بی فرهنگ و نفهم هستی که همچین نظری دادی از خودت خجالت بکش
خیلی وقته زور رو از بابا ها گرفتین دادین دست دخترا (بچه ها)
حالا چند وقت دیگه بجای ازدواج زورکی از ازواج سفید و هم خونه شدن دختر و پسرا حرف میزنید چند وقت دیگه هم از بچه هایی که معلوم نیست باباشون کیه و زنا زاده هستن حرف بزنید
این یعنی سطح بالای آگاهی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ ها
....ذهن های پوسیده ای که هنوز نفس میکشن......
احسنت به تو و لعنت بر ....و بچه های که با پول حرام ( ارتشا ، رشوه ، بیتالمال خور و کم فروش و گران فروش و محتکر ، بعضی از دکتر مهندس های مفت خور و ... ) بزرگ و توانمند و قلم فرسا شدن و به همه مقدسات مردم و آیین های گذشتگان مردم توهین ، ریشخند می زنند. نمونه اش در فضای مجازی به وفور دیده میشود زنای ( محسنه و محارم و لواط ... ،
بازم خداروشکر که کسی به دادت رسید
باز به معرفت این دختر کوشا وفهیم که رفته به خانواذه ش سر زده واونام این بلارو سرش آوردن.من بودم انگار میکردم اصلا خانواده ندارم وهرگز به روستا بر نمیگشتم
الان دیگه براساس قانون کذایی ما واون چنتا امضای زورکی که ازش گرفتن شوهربیسوادش خودشو مالک اون میدونه ومیتونه شاکی بشه
نباید زیر بار بره وامیدوارم باکمک وکیل وشورای روستاشون اون شوهر زورکی وبیسواد وپدر عهد قجریش برن به درک
اینجور پدرها از دشمن بدتر هست خداوند کمک کند از دست این ادمها بی سواد نجات پیدا کنی
جعل خرافه شعور کم بی سوادی تعلقات مذهبی خشک و هزاران درد و مرض دیگر که صدها سال است برذهن و فکر و عقل مردمان این آب و خاک چنبره زده اند و ظاهرا راه گریزی هم نیست در دنیایی که تا چند سال دیگر اولین گروه پیشگامان انسانی برای زندگی و یافتن نادیده ها راهی مریخ میشوندتا اولین گلونی انسانی را در کرات دیگر شکل بدهند بعد اینجنین در اوج تباهی و فلاکت فکری جوانان و استعدادهای آینده ما را به باد فنا میدهند واقعا این جامعه با چنین نگرشی شایسته زندگی خوب و مرفه و برتر میباشد قضاوت با خود ماست ...
من خودم پدر هستم این پدر رو باید آویزان کرد
اون پدر نیست که ... .آخه .... تو که نمی خوای زندگی کنی .بیشعور .
پاسخ ها
این ازدواج دوام ندارد
ازدواج سخت شده . توقعات بالا رفته . شرایط سخت . ناگزیر فعلا از ازدواج دوری می گیرند . چون حق هم همین است .
نه دختر ۴۵ ساله . دیگر اجازه می دهد . نه پسر توان مالی و توقعات دارد .
باز معرفت رییس شورا
خدا خیرش بده
خب حالا من با فوق لیسانس با یه دختر کاملا بی سواد ازدواج کردم چیزی از ارزشهای من کم شده و یا لطمه ای به شهصیت و کار و کاسبیم برخورده ؟ نه هرگز درسته از لحاظ اطلاعات علمی و عمومی سطحش پایینه ولی چیز مهمی نیست عوضش کم توقع و ساده و بی ریا خیلی هم راضیم ازش مهم اینه طن زندگی باشه و با وفا.از زن اولم که لیسانس داشت خیلی هم بهتره
پاسخ ها
شما تصمیم خودتون بوده ایشون چنین تصمیمی نداشتن البته امیدوارم منظورتون از بی سواد دیپلم نباشه
تو چه ... هستی دیگه که زنتو اینجوری کوچیک میکنی. یعنی واقعا باید گل گرفت در اون دانشگاه رو که تو فوق لیسانس گرفتی ولی ذره ای احترام و فرهنگ نداری
حالا پسره مثلا لیسانس داشت خوشبخت میشدی مهم عقل و شعور و بعدش پولِ بعدشم ارزششو داشت که بری خونه مرد غریبه مخفی بشی و اونم تو این دور زمونه که ادم به پیغمبرش نمیشه اعتماد کرد چه به این ادمای...یه بلایی وقتی سرت اوردن ولی ازت سواستفاده کردند بعدا قدر پدر و برادرت رو خواهی فهمید حتی اگه ظالم و بد تینت باشند
دو روز رفتی دانشگاه دوتا پسر ژیگول شهری دیدی قول زرق و برق رو خوردی فک کردی خبریه وقتی ...تقت رو زدن اواره کوچه خیابان شدی میفهی خانواده یعنی چی
پاسخ ها
مطمئنی شما با سواذ هستی. یکم شعور و فهم نداری..نگاهت مرد سالارنست...دختر خودش بایستی حق داشته باشه شریک زندگی شو انتخاب کنه.....واقعاً خوب من برادر و پدر امثال ذهن پوسیده تو ندارم
لابد زن اول دومت رو هم اونقدر با افكار متحجرانه ت عاصي كردي كه با اولين قربون صدقه كه از ابرام اقا خياط يا اكبر قصاب ميشنون تقشون زده شده يا زده ميشه ! بريز دور اين افكارو ! در ضمن تو از تو خونه ت و كنار زن دومت با يك كلمه كه خوندي داماد بيسواد و دهاتي بوده خيلي سريع پي بردي كه داماد پسري ساده دل و صميمي و بي ريا بوده ؟؟؟ هركي دهاتي و بيسواده ساده دل و بي رياست ؟؟؟؟
در جواب همه دوستان
درک و شعور و فرهنگ و سواد دیگه جایی نداره تو هزاره سوم فقط پول پول
خاک برسرت این پدر نادان پدر بودن که فقط بچه پس انداختن نیس
مگه مدرک نشانه آدمیت است . تازه الا کسی هم مدرک داشته باشد از میان هزاران تخصص آدمی فقط یکی را آن هم در ایران بصورت فرمالیته میباشد . خیلی از بزرگان مدرک دانشگاهی نداشتند ( رضاخان ) ولی دزدی و ارتشا کلاسیک نمی کردند . و تاثیرات مادی و معنویشان پس از حدود ۹۰ سال بر همه گان نمایان شده است . ولی دانشگاهیان و تحصیل کرده هایی ( حوزوی ) بودند که تسخیر سفارت آمریکا به انجام رساندند و پست هایی گرفتند که تا ابد در هردو زمینه کاریشان مردم ایران را در مخمصه انداختند .
واقعآ متأسفم برای این پدر نفهم
مهم نیست چه تحصیلاتی دارند آیا هردو انسانیت متناسب به هم دارند چه بسا همه انسانها ازکثیف ترین ماده درست میشوند وبعداز حیات به خاک سپرده می شوند آیاتاکنون بوی تعفن یک مرده رابرده اید یا حتی بوی تعفن بک جمعیت زنده دریک فضای بسته
هیچ وقت دیگران را با آگاهی کم قضاوت نکنیم
طفلی چقد بدخداکمکش کنه
قرن 21 واینهمه تحجر وبی شعوری
اخه ماراچه شده است
لعنت خدا بر این پدر
دختران حسن و جمال پدرن و پسران نعمت
روز قیامت در برابر هر حسن و جمالی پاداشی الهی است و در برابر هرنعمت سوال و جواب و بازخواستی...
دختران چشم پدران ایران زمیناند
دختر عشقهو نفس باباشه