دومینوی تهاجم به مجریان و برنامهسازان تلویزیون
ماجرای انتشار یا به قولی افشای وجود چهرههایی چون مهران مدیری و احسان علیخانی در میان سوءاستفادهکنندگان مالی موسسه مالی و اعتباری غیرقانونی ثامنالحجج؛ که از همان ابتدا به درستی با تردید ارزیابی شد، درنهایت از اینرو که هجمه شدید انتقادات و اعتراضات را روانه ساختمان شیشهای مدیران صداوسیما کرد، میرود تا به یک دستاورد غیرقابل پیشبینی برای حقوق شهروندی افراد بدل شود.
روزنامه شهروند: ماجرای انتشار یا به قولی افشای وجود چهرههایی چون مهران مدیری و احسان علیخانی در میان سوءاستفادهکنندگان مالی موسسه مالی و اعتباری غیرقانونی ثامنالحجج؛ که از همان ابتدا به درستی با تردید ارزیابی شد، درنهایت از اینرو که هجمه شدید انتقادات و اعتراضات را روانه ساختمان شیشهای مدیران صداوسیما کرد، میرود تا به یک دستاورد غیرقابل پیشبینی برای حقوق شهروندی افراد بدل شود.
در واقع افشای این فهرست با وجود اینکه همانگونه که پیشبینی میشد، موجب شد نامهای اصلی این فهرست زیر سایه نامهای سلبریتیها، پنهان از چشم رسانهها در امنیت رسانهای خاصی به سر ببرند، اما از اینرو که درنهایت رویکرد دوگانه تلویزیون را در قبال هجمه رسانهای به افراد به معرض نمایش گذاشت، میتواند واجد کارکرد مثبتی ارزیابی شود.
داستان چیست؟
بعد از افشای نام مدیری و علیخانی که البته با حروف اختصاری نامهایشان اتفاق افتاده بود، همانگونه که پیشبینی میشد، تلویزیون در این مرحله پای ستارگانش ایستاد و با فرصت دفاع یکساعتهای که به علیخانی داد، سعی کرد بار انتقادات را از روی مدیران صداوسیما که با قوانین مربوط به بودجهبندی و اسپانسرینگ ستارهها یا به عبارتی سرمایههای سازمان را در معرض چنین خطراتی قرار دادهاند، بردارد.
به هرحال فراموش نکردهایم که همین احسان علیخانی چندینسال بیشتر هزینههای برنامههای پربیننده مناسبتیاش را با تکیه بر همین موسسات مالی تأمین کرده بود، اما برنامهریزان این فرصت دفاع، شاید فکرش را هم نمیکردند که این اتفاق بدل شود به فرصتی بیهمتا برای منتقدان برای زیرسوالبردن سیاستهای دوگانه صداوسیما در مواجهه با چنین شرایطی.
معیارهای دوگانه
علیخانی که حتی بعد از پاسخگویی نیز از شدت و حجم نقدهای آتشینی که نسبت به او و عملکردش در این ارتباط وارد آمد، کاسته نشد؛ بهانهای شد برای زیر سوالبردن دوگانگی تلویزیون ایران در مواجهه با افراد. در حقیقت درحالی که در یک مرور گذرا نیز میتوان بیشمار نام ردیف کرد که بعد از اتهامی که بهشان وارد آمده، کمترین فرصتی برای دفاع در اختیارشان قرار نگرفته؛ اعطای ضربالاجلی فرصت دفاع به این مجری خود بهترین ادله بود برای وجود مفهوم شهروند درجه یک و درجه دو در نگاه مدیران صداوسیما. بگذریم از اینکه خود علیخانی فرصتش را سوزاند و نتوانست از امکانی که در اختیارش بود، برای مبراکردن خود بهره ببرد.
طوفان علیه تلویزیون
جریانات علیخانی اما به همینجا ختم نشد. درست ٣ساعت بعد از تریبونی که حالا خورشید به احسان علیخانی داد، اخبار ۲۰:٣٠ نیز که بسیاری آن را تریبون یک جریان سیاسی خاص میدانند، با علیخانی گفتوگو کرد. این حجم از بیعدالتی یک طوفان توییتری عجیبوغریب را به وجود آورد. یکی نوشت: حالا نوبت اخبار٢٠:٣٠ است که برای احسان علیخانى شوی تبرئه ترتیب دهد. کاربری دیگر نوشت: آنتن زنده رسانه ملی را برای دفاع از خودت داشته باشی و اخبار ۲۰:٣٠ و سایر بخشهای خبری بخش مهمی از خبر رو برای دفاع ازت اختصاص بده! رانت مگه چیزی جز اینه؟! یکی دیگر از کاربران هم نکته بامزهای نوشته بود: فکر کنم قبل از احسان علیخانى آخرینباری که صداوسیما به کسی فرصت داد تا از خودش دفاع کنه، احمدینژاد بود.
نظر کاربران
شایعه و تهمت کاری غیر از این ندارین خیلی باحاله که بعد از تهمت زدن به دیگران میاین تحلیلش هم می کنین ما اینقدرا احمق نیستیم
پاسخ ها
اینقدر برای این مجریان مفسد و رانتی دل نسوزانید اینها با زد وبند وهمین رشوه ها به این صدا وسیما رسیده اند (ساده لوحی ، بسه !!!!!!!)
دیگه تموم شدن این دو نفر برا ملت کم کم خودشون حذف میکنن
چرا فکر میکنید مردم نفهم و دراز گوشن؟؟؟ کسی که باور کنه این دو نفر انقدر بی عقل و درایتن که برن با اسم و مشخصات خودشون و اسنادی که ثبت شده پول بگیرن و ببرن بخورن یه آبم روش قطعا آدم سطحی نگر و نفهمیه!
یه موقعی دلمون خوش بود به مدیری که از مردم است ولی حالا که ثابت شده از خورندگان اموال مالباختگان است و دم برنیاورد تا لو رفت . حالا که عکسش را جایی میبینم بلافاصله یه لعنت نثارش میکنم.