کامیار شاپور: نمیتوانستم گریههای فروغ را درک کنم
فروغ به من گفت برويم سمت حافظ. آن زمان يك كافهتريايي بود، در همين خيابان حافظ كه محل جمع شدن روشنفكران آن دوره بود. آن زمان من از ديدن فروغ بسيار متعجب بودم و نميتوانستم گريههايش را درك كنم؛ و به همين خاطر همراهياش نكردم و به خانه برگشتم.
روزنامه اعتماد: شايد به جرات بتوان كاميار شاپور را معروفترين فرزند طلاق در ايران معاصر ناميد، فرزندي كه در يكسو مادرش فروغ فرخزاد، شاعر برجسته موج نو ايران قرار داشت و در سوي ديگر پدرش پرويز شاپور، نويسنده صاحبنام نشريات آن دوران. كاميار باآنكه خود شاعر و نقاش صاحبسبكي بود اما هميشه زير سايه حواشي زندگي خانوادگياش قرار ميگرفت. قسمتی از مصاحبه ای منتشر نشده از او را در ادامه می خوانید:
خيلي از مخاطبين دوست دارند تصاوير عيني و روشني از فروغ فرخزاد را از توضيحات شما ببينند. اگر خاطرات خاص يا صحبتي داريد كه تابهحال بازگو نشده است، ممنون ميشوم براي ما تعريف كنيد؟
خاطرات من از فروغ بسيار مختصر هستند؛ اما خاطره فراموش ناشدني كه در ذهنم مانده اين است كه زماني كه پدر و مادرم از هم جداشده بودند من ديگر فروغ را نديدم تا دوره دبيرستان كه در دبيرستان فيروز بهرام بودم يك روز كلاس تعطيلشده بود و من در حياط با يكي از همكلاسيهايم در حال دعوا كردن بودم كه يكي از دوستانم ميان دعوا آمد و گفت شاپور مادرت آمده و كنار در منتظر توست! من خيلي تعجب كردم چون مادر من تابهحال چنين كاري نكرده بود... تا كنار در رفتم و فروغ را ديدم. خيلي حرف نزديم با همقدم زنان به سمت خيابان جمهوري رفتيم، سمت خيابان حافظ، صحبتهاي فروغ را به خاطر ندارم فقط گريههاي فروغ را به ياد ميآورم و اينكه رسيديم به چهارراه يوسفآباد كه فروغ به من گفت برويم سمت حافظ.
آن زمان يك كافهتريايي بود، در همين خيابان حافظ كه محل جمع شدن روشنفكران آن دوره بود. آن زمان من از ديدن فروغ بسيار متعجب بودم و نميتوانستم گريههايش را درك كنم؛ و به همين خاطر همراهياش نكردم و به خانه برگشتم. خيليها كه اين خاطره را ميشنوند، از من ميپرسند درباره ديدارتان با فروغ به پدرتان چيزي گفتيد يا نه؟! نه... من با پدر راجع به اين موضوع صحبتي نكردم تا بعدها كه اين خاطره را درجاهاي مختلف تعريف كردم و ايشان متوجه شدند... اين تنها خاطره من از فروغ بود!
روزي كه پدر خبر از دنيا رفتن فروغ را به شما داد را به خاطر داريد؟
بله. پدر خبر تصادف و فوت شدن فروغ را به من داد، اما مرا براي تشييعجنازه و مراسمش نفرستاد جز يكبار كه من همراه با دوست پدرم آقاي اردشير محصص براي لحظاتي در مراسم فروغ حضور پيدا كردم؛ اما متاسفانه جزييات را به خاطر ندارم.
نظر کاربران
عجب بچه ای نپرسیدی دلیل جدایتان چقدر بی وفا
خدا رحمتش کنه.
وا، آدم مادر به این معروفی داشته باشه، قدرشو ندونه!!!
خدا رحمتش کنه انسان شریف و نیکی بود که به او زیاد ظلم شد سهمش از بهشت برین خدا باد