کاسبی پر رونق؛«آویزان لاکچری»ها پول پارو میکنند
داستان نوکیسههای شهرتطلب که این روزها به آویزانهای لاکچری معروف هستند، نقل محفل برخی سوپراستارهاست.
روزنامه جام جم نوشت: داستان نوکیسههای شهرتطلب که این روزها به آویزانهای لاکچری معروف هستند، نقل محفل برخی سوپراستارهاست.
*آنقدر ادعا کرد که پسرخاله ستاره پیشین تیمملی فوتبال است که خیلیها باور کردند واقعا نسبت دارد، البته دست به جیب هم بود؛ اهدای کفشهای کتانی و لباسهای ورزشی مارکدار. طولی نکشید این خرجها و خوشخدمتیها سودش به پسرخاله زورکی رسید. مغازه کوچک و بیرونق پسرخاله خیلی زود به شمال شهر جابهجا شد. عکسهایی با بازیکنان تیم مطرح پایتخت، رنگ و لعاب زیادی به مغازه داد.
*مطب «خانم دکتر» در یکی از برجهای تجاری شمال شهر جای پذیرش هر شخصی نیست. خانم دکتر از طریق پزشکهای تیم به بازیکنان نزدیک شده است، رابطه و نزدیکشدنی که پر رونق و روزی بوده و بساط برندشدن مطب خانم دکتر را فراهم کرده است. خانم دکتر عکاس ویژهای هم دارد، عکاسی برای ثبت حضور ستارههای مستطیل سبز در مطب خاصو از طریق همین عکسها برای خود اعتبار زیادی جمع کرده است. کاربلد نیست اما رفت و آمد بازیکنان معروف اسم او را به عنوان پزشکی کار بلد مطرح کرده است.
*بیست ساله نشده بود که از تیم شهرستانی به یکی از تیمهای پرطرفدار پایتخت آمد. پایش به پارتیهای شبانه و مهمانیهای نامتعارف باز شد، «هوادارنما» در ازای زمان و هزینههایی که خرج بازیکن جوان میکرد، کسب درآمد داشت. بازیکن را به مهمانی میبرد و پول حضورش در مهمانی را به جیب میزد.
مارک فروشگاه و لباسهایش را هم که راحت تبلیغ و معرفی میکرد. این سرانجام خوش برای هواداران و دستگیر شدن و محروم شدن بازیکن جوان از فوتبال، سرانجام تلخی شد برای او.
*پای میز معامله که مینشیند، چشمش را دور تا دور دفتر کار میچرخاند؛ انگار دنبال وزنهای میگردد برای دل قرص شدن. دنبال تضمینی برای معامله،. حق هم دارد طرف معاملهاش جوانی است زیر 30 سال و تازهکار. اما این جوان تازهکار پشتش حسابی گرم است. خروار خروار عنوان و اسامی است که به عنوان ضامن و شریک اقتصادی از آنها نام میبرد.
جوان تازهکار خود را به چهره محبوب فوتبالی شهر چسبانده و از نامش به عنوان شریک اقتصادی بهره میبرد، عکسش را هم در بنری بزرگ به پهنای نام و اعتبارش روی بازار در حال ساخت نصب کرده است، خود بنر جوابی است بر هرچه اخطاریه و ابلاغیه از سوی شهرداری. رانت به همین سادگی است، آن هم از نوع چرب و نرمش. اگر هزینه کنید و به چهرهها و افراد معروف که نزدیک شوید، نانتان در روغن است، نام و اعتبارشان برایتان حکم همه جور مجوزی دارد. یکی از بساز و بفروشهای مطرح پایتخت دراین باره میگوید: خانه آخرش این است که یک واحد را به آقای ستاره واگذار میکنید اما در عوض بهآسانی هر قانونی را دور میزنید.
نظر کاربران
استاد، درد جامعه بزرگتر از این حرفهاست در طول چهل سال گذشته همه چیز را شخم زدید علی الخصوص اخلاق را !!!! هر مویلفه ای که بد بود خوب شد و خوب بد شد. در گذشته زرنگ معنای دیگری داشت به کسی که نان اور چند خانواده از طریق راه درست بود ولی حالا آدم زرنگ کسی است که یک شبه هزاران دلار از سر کیسه کردن و کلاهبرداری مردم بدست میاره. ... حاج آقا درد جامعه اخلاق و پاره شدن پرده شرم و حیاست. آقایان قبول نمی کنند که بی راهه رفتن و این بزرگترین درد بزرگان و سران دین و سیاست ماست...