فریدون مجلسی: با عصا پاسخ آن مدیر را میدهم!
فریدون مجلسی، فعال سیاسی و استاد دانشگاه؛ یادداشتی انتقادی در خصوص افتتاح بخشی از خط هفت متروی تهران در روزنامه شرق منتشر کرد.
فریدون مجلسی، فعال سیاسی و استاد دانشگاه؛ یادداشتی انتقادی در خصوص افتتاح بخشی از خط هفت متروی تهران در روزنامه شرق منتشر کرد.
وی نوشت: بیش از ۱۵ سال پیش در شمال میدان صنعت در شهرکغرب بساط کارگاه ایستگاه خط هفت متروی تهران را برپا کردند. نیمی از خیابان را به روی ترافیک بستند و دستگاهها مشغول کار شدند. ساکنان این منطقه از اینکه تا یکی، دو سال بعد به مترو و رفتوآمد سریع به بخش مهمی از شهر دسترسی پیدا میکنند، خوشحال بودند. مدیرعامل شرکت مترو در آن زمان محسن هاشمی، فرزند مرحوم رفسنجانی، بود.
اینکه آیا مهندسان باتجربه دیگری بودند یا نبودند و اینگونه نپوتیسم درست بود یا نه، کاری ندارم؛ اما با گذشت زمان، مدیر موفقی از آب درآمد. پس از آنکه احمدینژاد شهردار تهران شد، به دلیل رقابتهای سیاسی جناحی با مرحوم رفسنجانی، سنگاندازی در کار فرزند ایشان در مترو آغاز شد و وقتی نامبرده به ریاستجمهوری گمارده شد، یکی از دوستان را جانشین محسن هاشمیرفسنجانی کرد.
مردم شهرک تصور میکردند اکنون که جناح پیروز یک خودی را به مدیریت گمارده، برای نشاندادن هنر خود به کار سرعت بیشتری میدهد؛ اما در دوره احمدینژاد کار بهکلی تعطیل شد. وقتی سردار قالیباف شهردار شد، کار دوباره آغاز شد و بهتدریج پیش میرفت. از پنج، شش سال پیش هرچند روز در سایت مترو خبر از این بود که خط هفت تا شهریور و تا پایان سال و... راهاندازی میشود اگر ۳۰۰ یا ۵۰۰ میلیارد کسری اعتبار تأمین شود، اگر ۵۰۰ میلیارد تومان نقدینگی تأمین شود، اگر... .
اگر و مگر ادامه یافت تا خوشبختانه مطرحشدن نامزدی قالیباف برای ریاستجمهوری به کارها سرعت بخشید. پس از بارها تأخیر سرانجام ساختمان آجر قرمزی تکخروجی ایستگاه هفت مترو ساخته شد؛ اما نتوانستند آن را بهموقع به افتتاح قبل از انتخابات برسانند. سرانجام با چند روز تأخیر و انجام تست سرد و گرم، خط مترو با چهار، پنج ایستگاه با حرکت نیمساعت به نیمساعت افتتاح و قرار شد تکمیل کارها بهتدریج انجام شود. یکی، دو سفر هم با این داشتم. با رویکارآمدن شهردار جدید، اعلام شد خط نواقصی دارد و در آبان ۱۳۹۶ تعطیل شد.
دو روز قبل در گردش روزانهام که نومیدانه سری هم به کارگاه تعطیل مترو میزنم، دیدم آقایی جوان و برومند و بلندقد و ستبر، رو به میانسالی با کتوشلوار مشکی، با سر بالاگرفته به هشت نفر ملتزمان از بازدید ایستگاه تعطیل صنعت، رو به کارگاه تعطیل شمالی میآمد. صبر کردم، وقتی مقابل من قرار گرفت، بدون مقدمه با لحنی جدی و بلند گفتم: «بالاخره راه خواهد افتاد؟». ایشان پاسخ داد: «انشاءالله!». گفتم: «تا سال آینده؟».
یکی از همراهانش گفت: «تا پایان شهریور!». ۳۵ سال پیش را به یاد آوردم که در کارگاه میدان امام که مرکز آغاز کار مترو بود، به تقاضای مترو، در لایههای اتصال اِلِمنتهای بتنی با دیواره انژکسیون سیمان انجام میدادیم و منتظر بودیم چهار، پنج سال بعد کار پنج خط اصلی به پایان برسد.
نمیدانم چند هزار میلیارد در این سالها هزینه شده است تا تونل و خطی آماده شود و به غفلت بیاستفاده بماند؛ اما میدانم راهاندازی دوباره بدون اراده و احساس مسئولیت، به شهریور امسال هم نخواهد رسید. از ساخت متروی لندن ۱۲۰ سال و از متروی پاریس بیش از یک قرن میگذرد؛ تجهیزات امروزی را هم نداشتند. اگر نمیتوانستید ترمیم کنید، چرا تعطیل کردید؟ مترو را در همین وضع که کار میکرد، دوباره راهاندازی کنید و هزاران میلیارد هزینه را راکد نگذارید.
هزاران میلیارد تومان ثروت کشور هزینه شده است؛ اما یک سایت اطلاعرسانی مرتب و مسئول ندارند که هر روز پاسخگوی هزاران مراجعکننده باشد و اخبار پیشرفت کار و دلایل تعطیل و کندی آن را به آگاهی مردم که صاحب کار هستند، برساند. من اگر یک بار دیگر آن آقای سیاهپوش «انشاءالله» را ببینم، با عصایم پاسخش را میدهم.
نظر کاربران
عصا های زیادی آماده فرود آمدن بر سر آقایان به تازه کت وشلوارپوش