چراغ راهنمای همه جریانات سیاسی در کشور
غلامعلی دهقان در روزنامه ایران نوشت: در چند روز اخیر سه حزب سیاسی به اعلام نظر درباره وضعیت اخیر کشور پرداختند. حزب اتحاد ملت از اردوگاه اصلاحطلبان و جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران از جناح اصولگرایان طی بیانیههایی علاوه بر تشریح اوضاع کشور از دیدگاه خودشان به نقد دولت هم پرداختند و کم و بیش پیشنهادهایی هم عرضه کردند.
غلامعلی دهقان عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در روزنامه ایران نوشت: در چند روز اخیر سه حزب سیاسی به اعلام نظر درباره وضعیت اخیر کشور پرداختند. حزب اتحاد ملت از اردوگاه اصلاحطلبان و جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران از جناح اصولگرایان طی بیانیههایی علاوه بر تشریح اوضاع کشور از دیدگاه خودشان به نقد دولت هم پرداختند و کم و بیش پیشنهادهایی هم عرضه کردند. موضوعی ممدوح و قابل قبول برای احزاب کشور تا بیش از گذشته بتوانند گامی در جهت توسعه سیاسی بردارند. در این باره نکات زیر قابل توجه است:
۱- هرچند نگاهی به بیانیههای احزاب فوقالذکر نشان میدهد نوع رویکردها در اداره کلان کشور تفاوت جدی با هم دارد اما همین اعلام مواضع در بستر یک فعالیت قانونی نشان از آن دارد صاحبان تفکرات گوناگون در کشور همچنان به نظام سیاسی موجود امیدوار و برای آن مشروعیت قائل هستند و معتقدند میتوان با ظرفیت همین قانون اساسی و نهادهای آن کشور را در مسیر تعالی و پیشرفت قرار داد.
۲- واقعیت این است احزاب را کارکردهایی لازم و بایسته است. اما انگار در ایران احزاب نتوانسته اند تمامی کارکردها را با هم به پیش ببرند. در ایران یکی از کارکردهای احزاب یعنی کارکرد انتخاباتی بیش از دیگر کارکردها خودنمایی میکند و دیگر کارکردها کمتر مورد توجه قرار میگیرند. از جمله کادرسازی و اعلام مواضع به مناسبتهای مختلف و توجه به مقوله آموزش سیاسی و.... به همین جهت از طرح بیانیههای احزاب که با دیدگاههای کارشناسی و پس از خرد جمعی انتشار مییابد صرف نظر از دیدگاههای موافق و مخالف میبایست استقبال کرد چرا که گامی در جهت ارتقای سطح بینش و آگاهیهای سیاسی، اجتماعی واقتصادی کشور است.
نکته قابل توجه اینکه در این گونه موارد بیانیه یک حزب سیاسی میتواند پاسخی شایسته به سؤالات و حتی شبهات یک حزب دیگر باشد. همانطور که در بیانیههای اخیر احزاب فوقالذکر شاهد بودیم.
۳- واقعیت این است احزاب ایرانی ۱۱۲ سال پس از مشروطیت همچنان لنگان لنگان به حرکت خود ادامه می دهند. گاهی همانند پس از مشروطه، پس از خروج پهلوی اول، پس از پیروزی انقلاب ۵۷، پس از دوم خرداد ۷۶ و پس از ۲۴ خرداد ۹۲ پر و بال میگیرند و زمانی هم دچار انقباض سیاسی شدهاند. مهم آن است که در دوران انبساط خود با بهرهگیری از گذشته چنان عمل کنند که هیچگاه دچار قبض نشوند. پایبندی به قانون، توجه به منافع ملی به جای منافع جناحی، دوری از انحصارطلبی، دوری از خشونتورزی و وابستگی به دیگران میتواند چراغ راهنمای احزاب ایرانی باشد.
۴- در سوی مقابل شایسته است که دولتها و سایر نهادهایی که مخاطب بیانیهها و مواضع انتقادی یا حمایتی احزاب هستند، به دیده منت این دیدگاهها را بشنوند. احزاب و کارکرد آنها را به رسمیت بشناسند و به آنها به چشم غیر نگاه نکنند. اینکه از چه میزان و بخشی از راهکارها یا نقدها استفاده شود، بحث دیگری است و قاعدتاً دولتها در چارچوب برنامهریزیهای خود میتوانند از نکات سازنده مواضع احزاب هم استفاده ببرند، اما مهمتر از آن این است که فضا را برای نقشآفرینی نهادهای مدنی و از جمله احزاب مناسبتر کنند که هم خیر خودشان را دربر دارد و هم خیر عمومی.
اگر چه انتظار میرود نهادهای مدنی و احزاب هم در ارائه راهکارها ظرفیتها و شرایط کشور را مد نظر داشته و در ارائه نقدها یا پیشنهادها راه تخریب و اتهام را در پیش نگیرند.
ارسال نظر