شهبازیان در آرزوی جهانیسازی ارکسترال ایرانی
موسیقی ایرانی خواننده محور است. ما موسیقی بدون کلام ایرانی را کمتر اجرا میکنیم و مردم هم کمتر آن را شنیدهاند.اینکه بتوانیم موسیقی سرزمینمان را به جهانیان معرفی کنیم، کاری است که در دراز مدت جواب میدهد.
تسنیم: حدود یک سالونیم است که چوب رهبری ارکستر ملی ایران در دستان فریدون شهبازیان است. چندی پیش برخی از نوازندگان ارکستر ملی ایران با نوازندگان ارکستر سمفونیک ادغام شدند و به روسیه سفر کردند. در روز پایانیِ سفرِ روسیه و در حالی که در فرودگاه شهر کازان پروازمان به تهران با تاخیر همراه شد،با فریدون شهبازیان رهبر ارکستر ملی ایران همکلام شدیم تا درباره اوضاع ارکستر ملی، آنچه در روسیه گذشته و اجراهای پیش روی ارکستر ملی با او صحبت کنیم.در ادامه حاصل این همکلامی را میخوانید:
هدف از اجرای ارکسترها در کشورهای دیگر، معرفی موسیقی ارکسترال ایران به مردمانِ دیگر کشورها بیان میشود. بهنظر شما در انجام این کار تا چه حد موفق بودهایم و اصلا چگونه باید به این منظور رسید.
موسیقی ایرانی خواننده محور است. ما موسیقی بدون کلام ایرانی را کمتر اجرا میکنیم و مردم هم کمتر آن را شنیدهاند.اینکه بتوانیم موسیقی سرزمینمان را به جهانیان معرفی کنیم، کاری است که در دراز مدت جواب میدهد.در زمینه آهنگهای موسیقی اصیل ایران یا همان موسیقی سنتی اجراهای بسیاری در سراسر جهان روی صحنه رفته است. گروههای دو نفره و چند نفره اجراهای بسیاری در بیشتر کشورهای جهان داشتهاند؛این اجراها هم معمولا با خوانندگان بسیار خوبی انجام شده است. اما این موسیقی هرگز نتوانسته جای موسیقی ارکسترال ایران را بگیرد. سرمایهگذاری که امروز انجام شده تا ارکسترهای ایرانی بتوانند جایگاه خود را در جهان پیدا کنند، به زمان نیاز دارد.باید با آهنگسازان صحبت کرد تا آثار جدید نوشته شود.باید در این زمینه سرمایهگذاریهای خوبی انجام داد.
آهنگسازان هم باید در آثارشان از جذابیتهای موسیقی غربی هم استفاده کنند.در این آثار باید ارکستراسیون و سازبندیِ دقیقی انجام شود تا بتوانیم به هدف مورد نظر برسیم.اینکه دو ارکستر داشته باشیم و دائما تمرین و اجرا داشته باشند،هدف نهایی ما نیست.رسیدن به هدف ما نیاز به تولید موسیقی دارد. برای ارکسترها باید اثر تولید کرد تا ارکسترها آنها را اجرا کنند و این آثار به جهان معرفی شود. در غیراین صورت تکرار مکررات است؛ درست مانند موسیقی سنتی که میگویند به تکرار رسیده است و البته درست هم میگویند.ما باید از دستمایه موسیقی محلی و مقامی و موسیقیهای اصیل ایران استفاده کنیم و آثار ارزشمندی بنویسیم و به اهداف بلندمدتمان برسیم.
یکی از اهداف شما از آمدن به ارکستر ملی همین معرفی موسیقی ارکسترال ایران به جهان بود. تا کنون چقدر در رسیدن به این هدف موفق بودهاید.
هدفم از روز اول این بود که ارکستر ملی ایران با اجرای موسیقی نوین ایران و جهان معرفی شود. یعنی ارکستر ملی ایران باید اجرای آثاری در برنامهاش باشد که موسیقی نوین ایران و جهان باشند.یعنی موسیقیهای کلاسیکی که در سالهای گذشته بهصورت آپدیت(به روز شده) اجرا شده، ما آنها را دستمایه خودمان قرار دهیم و اجرا کنیم.مثلا سمفونیک شماره یک اثر موتزارت، اورتوری از بتهوون و یا هر اثری از آهنگسازان بزرگ جهان را بتوانیم بهصورت آپدیت(به روز شده) اجرا کنیم.
همچنین موسیقی خودمان را بهصورت نوین اجرا کنیم؛ یعنی از ارکستراسیون و سازبندی غربی، هارمونی و کنتپوئن استفاده کنیم در حالی که دستمایهاش موسیقی ایرانی باشد. یعنی قواعد و جذابیتهای موسیقی کلاسیک را در کنار موسیقی ایرانی قرار دهیم و بهصورت ارکسترال عرضه کنیم. ما هنوز نتوانستهایم این قواعد را برای موسیقی خودمان تدوین کنیم.همیشه گفتهام که موسیقی مقامی و موسیقی ردیف را میتوان به کار برد و بهصورت ارکسترال ارائه کرد.اگر این اتفاق بیفتد میتوانیم پیشرفت بسیاری داشته باشم.
حضور مخاطب در اجراهای ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک تهران تا چه حد اهمیت دارد.
ارکسترهای ملی و ارکستر سمفونیک باید سالنشان پر باشد تا بتوانند ادامه حیات دهند. بنیاد رودکی بودجه محدودی برای اداره ارکسترها دارد. آهنگسازانی که خانهنشین شدهاند، کار کردن برایشان توجیح ندارد. آنها ترجیح میدهند که به آموزش بپردازند و از همین راه زندگیشان را تامین کنند. این معضلی است که باید در دراز مدت حل شود.
ارسال نظر