قتل رقیب عشقی با شلیک گلوله
مردی که رقیب عشقی خود را با شلیک گلوله به قتل رسانده است، بهزودی پای میز محاکمه میرود. رسیدگی به این پرونده از زمانی آغاز شد که به کارآگاهان پلیس آگاهی استان فارس خبر دادند مردی جوان در خیابان با شلیک گلوله کشته شده است.
روزنامه شرق: مردی که رقیب عشقی خود را با شلیک گلوله به قتل رسانده است، بهزودی پای میز محاکمه میرود.
رسیدگی به این پرونده از زمانی آغاز شد که به کارآگاهان پلیس آگاهی استان فارس خبر دادند مردی جوان در خیابان با شلیک گلوله کشته شده است. وقتی مأموران به محل حادثه رفتند، در بررسیهای ابتدایی متوجه شدند مقتول هیچ مدرک شناسایی همراه ندارد به این ترتیب اولین گره در حل این معمای جنایی به وجود آمد.
از سویی هیچکس شاهد این جنایت نبود و اطلاعاتی از هویت قاتل وجود نداشت. تنها موضوعی که مسلم به نظر میرسید، این بود که قتل با انگیزه انتقامجویی به وقوع پیوسته است زیرا هیچ نشانهای از اینکه قاتل دست به سرقت زده باشد، وجود نداشت. علاوه بر این شلیک از فاصله نزدیک انجام شده بود که نشان میداد قاتل قربانی خود را میشناخت و با نزدیکشدن به او در لحظه مناسب طعمهاش را غافلگیر کرده است.
کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی به بررسی پرونده افراد مفقودشده پرداختند تا شاید از این طریق نشانی از هویت مقتول به دست بیاورند، اما مشخصات ظاهری این جوان با هیچکدام از گمشدگان شباهت نداشت. در حالیکه تحقیقات در این زمینه هنوز در مراحل ابتدایی بود، زن و مردی با مراجعه به پلیس خبر دادند پسرشان به نام آرش از چند ساعت پیش مفقود شده است.
آنها گفتند آرش برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و قرار بود خیلی زود بازگردد، اما نه به خانه برگشت و نه تلفنش را جواب داد تا اینکه درنهایت موبایل او خاموش شد. این زوج که نگران سرنوشت پسرشان بودند، از مأموران درخواست کمک کردند. کارآگاهان با مشاهده عکس آرش فهمیدند او همان جوان کشتهشده است به همین دلیل زن و شوهر میانسال را راهی پزشکی قانونی کردند. آنها بعد از دیدن جنازه هویت او را تأیید و از قاتل ناشناس شکایت کردند.
کارآگاهان به تفحصهای خود ادامه دادند تا اینکه فهمیدند آخرین بار آرش در محله خود همراه جوانی به نام بابک دیده شده است. وقتی بابک دستگیر شد، ابتدا اتهام قتل را انکار کرد و گفت اصلا فردی را به نام آرش نمیشناسد. همین انکار ظن پلیس را نسبت به او بیشتر کرد و بازجوییها تا آنجا ادامه یافت که بابک مجبور به بیان واقعیت شد. متهم گفت: چندی پیش با دختری آشنا و به او علاقهمند شدم. قصد داشتم با این دختر ازدواج کنم. اوایل مشکلی وجود نداشت تا اینکه کمکم در رفتار دختر مورد علاقهام تغییر بهوجود آمد و من فهمیدم پای مردی دیگر در میان است.
با بررسیهایی که انجام دادم، فهمیدم آرش نیز به آن دختر علاقه دارد و در واقع رقیب من است. او حاضر نبود خودش را کنار بکشد و میخواست عشق من را از چنگم دربیاورد به همین دلیل از او کینه به دل گرفتم و نقشه قتلش را طراحی کردم. برای این کار سلاحی خریدم و روز حادثه بعد از اینکه توانستم او را به بهانهای از خانه بیرون بکشم، در محلی خلوت با شلیک گلوله به قتل رساندم و فرار کردم.
متهم همین اعترافات را نزد بازپرس نیز تکرار کرد و بعد از آن قرار مجرمیت و کیفرخواست علیه او صادر شد. این مرد در روزهای آینده پای میز محاکمه خواهد رفت.
نظر کاربران
هم خودتو بدبخت کردی هم ان جوان را حالادختر هم میره دنبال یکی دیگه
پاسخ ها
دوتا انگل فاسد بودن خداروشکر یکی دیگری رو کشت اینها همون هایی هستن که وقتی خواهرشون با کسی دوست بشه میکشنش
بعد خوندن خبر خواهر کشی اون برادر پست خوشم اومد از مرگ این دوتا کثافت
اون یکی رو هم دار یزنید تا این انگل ها هر روز کمتر و کمتر وکمتر بشن
اعتراض نکنید لطفا دوستی یعنی فساد و اینجا دوتا فاسد از بین رفتن خداروشکر
خیلی دوست داشتم ازاین جوون بپرسم واقعأ ارزشش روداشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ ها
آخه یکی نیست به این جور مردای احمق بگه تو که دیدی رفتارش عوض شده باید ولش مبکردی دختره رو.کسی که دلش با تو نیست زندگیت رو هم به فنا میده!!!
بجای نوشتن ارش و بابک و خشایار یه تاریخ حادثه و دوخط از زبان یک مسئول مینوشت بهتر بود .....، ازآنجایی که....
پاسخ ها
دوباره مدل دیگه عوض می کند عادته د یگه همه را به جان هم می اندازد
قاتله نادون واقعا دختره ارزش بدبخت کردن خودت رو داشت؟
پاسخ ها
کسی که قتل انجام داده مرد بوده پس بگو قاتل قاتله چیه ؟
خخخخ
اصلا هیچ دختری ارزش چنین کاری را نداره حتی اگه دختره شاه پریا هم باشه
پاسخ ها
خخخخ برای دختر 40 تا کله ملق میزنید ولی روتون زیاده ماشالا
این اولیش نیست آخریش هم نخواهد بود مردان پرمدعا برای ازای حس خودپرستی شون هر کاری میکنن
احمق جان میگن عشق مقدسه ولی نه به این روش خودت روبردی پای چوبه دار اون نگونبخت روهم کشتی فردا دختره بایکی دیگه ازدواج میکنه تنها چیزی که نصیبت شد یه چندمتر طناب باگردن درازشما
ارزشش رو داشت ...احمق جان خودت رو بدبخت کردی هیچ یه جوون دیگه هم کشتی و خونش انداختی گردنت
پاسخ ها
خدا زیادشون کنه
ارزشش رو داشت ...احمق جان خودت رو بدبخت کردی هیچ یه جوون دیگه هم کشتی و خونش انداختی گردنت
چرند میگه از اوباش بوده و قدرت نمایی! چون اونجوری راه فراری نداره نوشته رقیب عشقی...!