چرا مستند «ابراهیم گلستان» پخش نشد؟
حنیف شهپرراد (تهیهکننده مجموعه گنجینه) گفت: علت پخش نشدن مستند «موج، مرجان، خارا» ساخته ابراهیم گلستان را باید از شبکه مستند جویا شد چراکه به عوامل این برنامه فقط اعلام شده که این مستند پخش نمیشود.
خبرگزاری ایلنا: مستند ایرانی «موج، مرجان، خارا» به کارگردانی مشترک ابراهیم گلستان و آلن پندری قرار بود چهارشنبه ۹ خرداد بهعنوان شانزدهمین قسمت از سری جدید برنامه «گنجینه» شبکه مستند برای نخستینبار از تلویزیون پخش شود اما بدون اطلاع قبلی به مخاطبان، مستند دیگری جایگزین آن شد. اتفاقی که به نظر میرسد به دلیل مطلبی باشد که روزنامه کیهان یک روز پیش از پخش مستند علیه آن و فیلمسازانش منتشر کرده بود.
حنیف شهپرراد، تهیهکننده و کارگردان سری سوم مجموعه مستند «گنجینه» میگوید علت پخش نشدن مستند «موج، مرجان، خارا» را باید از شبکه مستند جویا شد چراکه به عوامل این برنامه فقط اعلام شده که این مستند پخش نمیشود.
شهپرراد با بیان اینکه «نگاهها باید به سمتی برود که حرفه و محصول هنری افراد را براساس برخی از مسائل شخصیشان قضاوت نکنیم» گفت: فیلمی که ساخته شده متفاوت از زندگی شخصی فیلمساز است. اما بالاخره حساسیتهای تلویزیون بالاست چون همه اقشار آن را نگاه میکنند و همه ما این را میدانیم.
او تصریح کرد: من دنبال ماجراجویی و خبرسازی از این قضیه نبودم و این فیلم را جدا از هر قضیه دیگری نگاه میکردم مثل بقیه مستندهای این مجموعه. آنچه در برنامه «گنجینه» دنبالش هستیم این است که مستندهای انتخاب شده متنوع باشند و بتوانیم همه اقشار را پوشش دهیم. مثلا در کنار اثری چون «موج، مرجان، خارا» دو فیلم خیلی خوب دفاع مقدسی هم انتخاب کرده بودیم که متاسفانه یکی از آنها جایگزین فیلم ابراهیم گلستان شد و فرصت برای تبلیغ مناسب برایش از دست رفت.
تهیهکننده مجموعه «گنجینه» ادامه داد: فیلم بسیار خوب «زندگی در ارتفاعات» عزیزالله حمیدنژاد چهارشنبه هفته گذشته بدون اطلاعرسانی مناسب برای مخاطب، بهجای «موج، مرجان، خارا» پخش شد و متاسفانه نتوانستیم بهطور مناسب برایش تبلیغ کنیم اما امیدوارم مردم آن را دیده باشند چون مستند بسیار خوبی است.
شهپرراد درباره نحوه انتخاب مستندهایی که در گنجینه پخش میشود، گفت: سعی میکنیم مستندها را متنوع انتخاب کنیم. یعنی مستندهایی از گونههای مختلف که در داخل ایران ساخته شده را پخش میکنیم. حتی مستندی را پخش کردیم که سازندهاش یک امریکایی بود؛ مستند «علف» که با کیفیت اچدی پخش شد و خیلی هم مورد استقبال قرار گرفت.
او با بیان اینکه «هدف ما این است که از ژانرهای مختلف مستند اجتماعی و حتی تجربی هم در بین کارها قرار دهیم» گفت: مثلا «پ مثل پلیکان» پرویز کیمیاوی یک مستند داستانی است که مدتی قبل پخش شد. در همین راستا فقط سراغ مستندسازان نرفتیم؛ بلکه مستند کارگردانهایی که آثار داستانی داشتهاند را هم پیدا کردیم و پخش هم شدند. اتفاقا دستمان در این زمینه باز بود چون بسیاری از فیلمسازان ما از سنت مستندسازی وارد سینمای داستانی شدند؛ مثل ناصر تقوایی، ابراهیم گلستان، خسرو سینایی و افرادی دیگر.
شهپرراد با بیان اینکه «سعی میکنیم کارهایی را پخش کنیم که جدید باشد» یادآور شد: بعضی از فیلمهای مستندسازانی که پخش کردیم تاکنون نمایش داده نشده بودند؛ مانند «جستجو»ی امیر نادری، یا «فاجعه کربلا»ی زکریا هاشمی. ولی مخاطب این برنامه، مخاطبِ خاص و مستندشناس است و استقبال از انواع مستندها باهم فرق میکند. مثلا گاهی بعضی از مستندها که درباره اقلیمهای مختلف است در آن ناحیه خوب دیده میشود. خوشبختانه تاکنون استقبال از این مستندها خوب بوده و بازخوردهای خوبی داشتهایم.
تهیهکننده مجموعه «گنجینه» با اشاره به دستهبندی زمانی مستندهای انتخاب شده گفت: در سری سوم، مستندهای ساخته شده تا انتهای دهه ۶۰ را پخش میکنیم و فعلا محدودیتی نداریم. اما امیدوارم بتوانیم بعدا وارد دهه ۷۰ شویم چون این مستندها هم بههرحال بعد از اینهمه مدت کلاسیک شده است.
شهپرراد همچنین با بیان اینکه «از مستندسازانی مانند کامران شیردل و خسرو سینایی در سریهای قبلی گنجینه مستندهای زیادی پخش کردهایم» گفت: آقای شیردل فیلمها و مستندهای خیلی خوبی دارد که اتفاقا با عموم مردم هم ارتباط برقرار میکنند و جذاب هستند. چندبار هم در همین مجموعه پخش شدهاند. مثلا «حماسه روستازاده گرگانی یا اون شب که بارون اومد» کامران شیردل چندین بار پخش شده اما دنبال این هستم که نسخه تصحیح شده و بهتری را پخش کنیم که هنوز به دستمان نرسیده است.
او خاطرنشان کرد: قرار است به زودی دو فیلم از آقای هوشنگ آزادیور که تازه درگذشته، پخش کنیم که کمتر دیده شدهاند. همچنین مناسبتها و تاریخها هم برایمان مهم است که به بهانه این مناسبتها، فیلمهای مرتبطی را پخش کنیم.
شهپرراد با اشاره به حق پخش مستندها در این مجموعه گفت: اکثر مستندهایی که پخش میکنیم حق امتیازشان متعلق به صداوسیماست اما مستندهای دیگری هم هست که متعلق به تلویزیون نیست؛ مثلا «همشهری» عباس کیارستمی متعلق به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. هرچند که بخشی از امتیاز کارهای کانون به تلویزیون فروخته شده. اما در حالت کلی به نظر من آنقدر پخش تلویزیونی آثار زندهیاد عباس کیارستمی مهم است که آن حساسیتها در زمینه حق پخش وجود ندارد. بهطور مثال فیلم «همشهری» خیلی خوب دیده شد.
تهیهکننده مجموعه «گنجینه» درباره نحوه نمایش آثار یادآور شد: همه مستندها بعد از ۲۴ ساعت از پخششان در سایت شبکه مستند بارگذاری میشود و علاقهمندان میتوانند در آنجا ببینند.
شهپرراد با اشاره به اینکه «بیشتر نگاهی دوباره به هنرمند فیلمساز و زندگی و نوع فیلمسازیاش مهم است» گفت: بسیاری از این مستندها به راحتی در همهجا در دسترس هستند. مثلا پخش مستند «پ مثل پلیکان» پرویز کیمیاوی بهانهای بود تا یک نوعی از فیلمسازی مستند مطرح شود. یا اگر میخواهیم در آینده مستند «علم کوه» کیوان کیانی را پخش کنیم. درواقع قصد داریم درباره مستندهای ورزشی در دنیا صحبت کنیم. میخواهیم بگوییم این ژانر در دنیا وجود دارد و اینجا هم نمونههایش این است.
او درباره مسئله نظارت بر پخش توضیح داد: من نمیتوانم از طرف شبکه صحبت کنم. بالاخره مشکلاتی وجود دارد اما به محدودیتهای پخش احترام میگذاریم و در عین حال سعی میکنیم مستندهای متنوعی انتخاب کنیم.
نظر کاربران
پخش میشد عجیب بود متاسفانه مارو اینجوری عادت دادن که پخش نشه تعجب نکنیم:(
عیب نداره.ابراهیم گلستان هم وقتی مرد عزیزان سینه چاک هنرمندان تازه یادشون میفته و مگن کییییییی اجاااااازه نداد مستند هنرمند بزرگ پخش نشه؟ فعلا نمی صرفه و خب جای مانوری هم واسه عرض اندام و شو آف نداره.پس مثلا اصلا کسی نه خبر داره ونه اصلا میدونه که ابراهیم گلستان مستند هم ساخته.اما واقعا اینها ادمهای بزرگی هستند.و خوشبختانه اثار و مصاحبه هاشون در اینترنت هست.اگر دوست دارید به سواد و بینش هنری خودتون اضافه کنید پیشنهاد میدم که حتما ببنید.از مردم ما و تلویزیون محافضه کار هم نرنجید.دوستان زن و بچه دارن.