۷۲۵۲۹۲
۱۷ نظر
۵۰۰۹
۱۷ نظر
۵۰۰۹
پ

احضار زن جوان به اتهام تهمت و افترا

زن جوانی که به اتهام تهمت و افترا به کلانتری احضار شده بود، درحالی که بیان می کرد آتش انتقام را شعله ور کردم اما شعله های وحشتناک این آتش مرا هم سوزاند، درباره چگونگی وقوع ماجرا به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری مشهد توضیح داد.

روزنامه خراسان نوشت: زن جوانی که به اتهام تهمت و افترا به کلانتری احضار شده بود، درحالی که بیان می کرد آتش انتقام را شعله ور کردم اما شعله های وحشتناک این آتش مرا هم سوزاند، درباره چگونگی وقوع ماجرا به کارشناس و مددکار اجتماعی کلانتری مشهد توضیح داد.

وی گفت: از روزی که پا به خانه «عباس» گذاشتم و زندگی مشترکم را آغاز کردم حتی یک روز خوش را به یاد ندارم، او آن قدر غرور داشت که حرف هیچ کس را قبول نمی کرد و به هر بهانه ای مرا زیر مشت و لگد می گرفت. عباس دست بزن داشت، با وجود این، هر بار که مرا کتک مفصلی می زد از کارش پشیمان می شد و عذرخواهی می کرد اما باز هم چند ساعت بعد دوباره کتک کاری هایش شروع می شد.

در این میان سوسن خانم سنگ صبورم شده بود. او در همسایگی ما زندگی می کرد و ساعت ها پای درد دل من می نشست. با آن که خودش نیز اختلافات زیادی با همسرش داشت اما هیچ گاه حرفی از طلاق نمی زد ولی با ساختن رویاهای زیبایی در ذهن من، تشویقم می کرد تا از عباس طلاق بگیرم.

او چنان از زیبایی و جوانی من سخن می گفت که انگار الان چند شاهزاده سوار بر اسب سفید، منتظر رقابت بر سر خواستگاری از من هستند. خلاصه آن قدر تحت تاثیر حرف های شیطانی او قرار گرفتم که در نهایت با بخشیدن مهریه ام از عباس جدا شدم و حضانت فرزندم را نیز قبول کردم.

روزها می گذشت و من در تنگناهای مشکلات اقتصادی و بی پولی قرار گرفته بودم اما نه تنها از آن شاهزاده های خوش تیپ خبری نبود بلکه معتاد کارتن خوابی هم به خواستگاری ام نیامد. هر روز زندگی بر من سخت می گذشت و به خاطر بیکاری، نمی توانستم هزینه های زندگی خود و فرزندم را تامین کنم. در این شرایط بود که از سوسن خانم خواستم چاره ای برایم پیدا کند اما با پیشنهاد وقیحانه او روبه رو شدم. سوسن از من خواست به عقد موقت مردی در آیم و پس از پایان مدت عقد موقت، پولی از آن مرد بگیرم و دوباره با فرد دیگری ازدواج کنم.

وقتی بعد از پرس و جو فهمیدم سوسن مقداری پول به آن مردی بدهکار است که قرار بود مرا به عقد خودش درآورد، تازه فهمیدم همه حرف های او برای جدایی از عباس به همین منظور بود تا با این نقشه، من به جای بدهکاری او با آن مرد ازدواج کنم.

تحمل این حرف ها برایم آن قدر سخت بود که تصمیم گرفتم از سوسن انتقام بگیرم. می خواستم چهره واقعی او و برخی ارتباطاتش را برای همسرش نمایان کنم و این گونه زندگی اش را به نابودی بکشانم. آرام آرام به صورت پیامکی و تلفنی با همسر سوسن ارتباط برقرار کردم تا اعتمادش را جلب کنم اما او موضوع را با همسرش در میان گذاشته بود. بدین ترتیب آن ها با ضبط مکالمات و پرینت پیامک ها، از من شکایت کردند .

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • سانی

    ای آدم خرفت...

  • منوچهر

    خاک برسرت...

    پاسخ ها

    • بدون نام

      خاک بر سر اون مردهایی که با کتک زدن زن میخوان احساس مرد بودن در وجودشون زنده بمونه

  • عشقم وطنم

    نتیجه حماقت و سطحی نگری این خانم نادان چنین بلایی سرشان اورده

  • بدون نام

    زن نادان
    تو اگه شعور داشتی سوسن خانمتو عقل کل نمی دونستی و طبق حرفای اون زندگی تو پیش نمی بردی
    مرد زندگیت خشن و نامرد بود از عقلای خانواده و بستگان خودت کمک می گرفتی و یا تعهد قانونی که اخلاقشو خوب کنه ، نه این که همسایه بهت راه و چاه نشون بده

    پاسخ ها

    • بدون نام

      طلاقش که عین ثواب بوده
      همچین مردهایی رو که کل غیرت و مردونگیشون خلاصه میشه به کتک زدن زن و بچه باید دار زد ولی حیف که این زن عرضه نداشته بدون مرد زندگی کنه این جور زن ها محکوم به خدمت رسانی به مردها هستن برای دریافت یه لقمه نون بخور و نمیر

  • بدون نام

    بازم مشهد!!!!!

  • بدون نام

    چقدر دردناکه یه زن فقط به خاطر مشکلات مالی حاضره در عقد مردی بمونه که به قول خودش هر ساعت کتکش میزنه
    امان از جهل و بیسوادی و امان از اون مرد هایی که نمیذارن دختر هاشون درس بخونن و مستقل بار بیان تا برای یه لقمه نون مجبور نباشن کتک توهین و تحقیر مردی به نام شوهر رو تحمل کنن

    زندگی مشترک سازگاری و خانواده خوبه ولی به چه قیمتی

  • بدون نام

    متاسفانه در سطح جامعه بسیاری از خانمها به دلایل مختلف واحی کار ظلاق را انجام میدهتد که طبق فرهنگ ایرانی ها خانواده ها مجددا آنها را نمی پذیرند حتی با داشتن فرزند. متاسفانه بسیاری از آنها بعد از حدود 3 ماه از طلاق دچار افسردگی شدید شده اند که به روانپزشک ها مراجعه میکنند. اما طبق سدوالی که از مردها میشود آنه را بپذیرید میگویند که آنها حرمت خانواده را شکسته اند و ازدواج مجدد با این افراد را نمی پذیرند.

    پاسخ ها

    • بدون نام

      چرت نگو لطفا

  • ببر خسته

    واقعا حیف زن جوانی مثل توکه تباه شدی به خاطرسوسن ....بی گودال به اب زدی

    پاسخ ها

    • بدون نام

      منظورت بی گدار به آب زدن بود
      خسته ای برو استراحت کن تلف میشی خخخخ

    • بدون نام

      ادبیاتت تو حلقم!! ....

  • باران

    بدبخت

  • بدون نام

    خخخخخ گودال بوده فقط آب نداشته

  • بدون نام

    چه جنس مزخرفی هستن این مردا

    پاسخ ها

    • بدون نام

      تازه شدن مثل شما زنها

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج