تفقد: حاضر نشدم گوینده رادیو آمریکایی باشم
اردشیر تفقد از گزارشگران قدیم رادیو که سال هاست جلای وطن کرده از پیشنهادهای رادیوهای آمریکایی میگوید که همه را رد کرده و حاضر نشده است در حق کشورش نامردی کند.
خبرگزاری مهر: اردشیر تفقد از گزارشگران قدیم رادیو که سال هاست جلای وطن کرده از پیشنهادهای رادیوهای آمریکایی می گوید که همه را رد کرده و حاضر نشده است در حق کشورش نامردی کند.
بخشی از گفتگوی اردشیر تفقد را مرور میکنیم.
گفتید که بعد از بازنشستگی رادیوهای زیادی به شما پیشنهاد همکاری دادند حتی رادیوهای بیگانه، چه شد که به این پیشنهادها پاسخ منفی دادید؟
چون نامردی است. اینکه من ایران نباشم و بخواهم جای دیگری کار کنم نامردی است. می دانید من با سرمایه و فرصتی که این مملکت به من داد رشد کردم حالا همه این تجربه ها را ببرم در اختیار دیگران بگذارم؟ ابدا! همین چند وقت پیش یکی از رادیوهای فارسی زبان آمریکا برنامه ای به من پیشنهاد کرد که اگر می پذیرفتم حالا وضع بسیار خوبی داشتم اما حاضر به انجامش نشدم. من هنوز حرف حسن خجسته مدیر رادیو را به یاد دارم که می گفت تو تیمسار رادیویی... چه طور می توانم کنار عده ای سرباز پرمدعا کار کنم.
نگران جایگاهتان در ذهن مردم بودید یا تبعاتی که ممکن بود برایتان پیش بیاید؟
من نگران شرفم بودم و هستم. من که از ایران دور هستم نیازی به چابلوسی ندارم اما نباید نسبت به وطنم نامرد باشم. اگر کار می کردم جواب وجدانم را چه می دادم؟ حتی سال هایی بود که نیاز مالی داشتم اما قبول نکردم. شاید اگر الان به ایران بیایم کسی هم مرا نشناسد اما الان می توانم کنار همکارانم در ایران بنشینم و سرم را بالا بگیرم. می توانم با وجدان آرام در میدان ارگ قدم بزنم. همین الان عده ای از هنرمندان به شبکه جم رفتند کسی هم کاری به آنها ندارد اما آنها روی بازگشت ندارند. علی منافی همکار عزیز من در اروپاست شک نکنید اگر به او بگویند به ایران برگرد با سر می آید یا حمید یاسمی... همه اینها ترجیح می دهند در ایران باشند و حتی در حد یک خط صحبت کنند. من دلم برای سال هایی که کار کردم می سوزد.
شما با این همه دلبستگی اصلا چرا جلای وطن کردید؟
به دلیل اینکه خانواده ام خارج از ایران بودند. من در رادیو شرایط بدی نداشتم اینقدر عاشق بودم که حاضر بودم شب هم در رادیو بخوابم. البته پشت در اتاق هیچ مدیری برای مجیزگویی و بودن به هر قیمت حاضر نشدم، همکارانم می توانند شهادت بدهند. کارم را بلد بودم و دیگران و رادیو به من نیاز داشتند. حسن خجسته در جمعی گفت وقتی تفقد پشت میکروفن می نشیند من خیالم راحت است. در برنامه هایی که جوان هایی مثل فرزاد حسنی و...بودند تمام سوتی های برنامه ها را جمع می کردم و نمی گذاشتم آب از آب تکان بخورد. خاطرم است موبایل تازه وارد ایران شده بود مدیر روابط عمومی رادیو آمد و گفت این موبایل برای شماست قبول نکردم و رفتم خودم خریدم چون نخواستم مدیون کسی باشم.
نظر کاربران
باریکلا اردشیر ما باریکلا ....باریکلا مرد با خیدا باریکلا.....ایشاللا سال بعد رییس صداسیما تویی داداچ.....بیوم برات
بابا ایول.دمت گرم.اینقدر شکسته نفسی نکن آقا جان!!
بابا ایول.دمت گرم.اینقدر شکسته نفسی نکن آقا جان!!
چرا نشدی