تبرئه مردی که به ربودن همسرش متهم بود
زنی که مدعی بود شوهر و اعضای خانواده شوهرش او را ربودهاند، وقتی در جلسه دادگاه حاضر شد تا درباره شکایتش توضیح دهد، از شکایتش صرفنظر کرد.
روزنامه شرق: زنی که مدعی بود شوهر و اعضای خانواده شوهرش او را ربودهاند، وقتی در جلسه دادگاه حاضر شد تا درباره شکایتش توضیح دهد، از شکایتش صرفنظر کرد.
این زن چند ماه قبل با شکایت از شوهر، دو برادرشوهر و سه خواهرزاده شوهرش مدعی شد از سوی آنها ربوده شده است. او گفت: من و شوهرم بیش از ۲۰ سال با هم زندگی کردیم و به هم اعتماد داشتیم؛ این اعتماد در حدی بود که شوهرم وکالتنامهای به من داده بود تا کارهای ملکیاش را انجام دهم و خودش درگیر این موضوع نشود اما بعد از گذشت مدتی او به من مشکوک شد و مدام فکر میکرد قصد دزدی از او را دارم و میخواهم املاکش را از دستش خارج کنم. هرچه به او توضیح میدادم، فایدهای نداشت.
این زن گفت: درگیری ما آنقدر بالا گرفت که روی زندگی بچههایم تأثیر گذاشت؛ به خاطر همین من خانهای اجاره و خانه شوهرم را ترک کردم و با بچههایم در خانه جدیدم زندگی میکردم تا اینکه شوهرم من را پیدا کرد و به همراه دو برادرش مقابل در خانه آمد؛ او به من گفت فقط میخواهد با من صحبت کند تا تکلیفمان روشن شود و با این ترفند که میخواهد درباره طلاق صحبت کند، من را به بیرون از خانه کشید و بعد هم به همراه برادران و خواهرزادههایش من را به زور سوار ماشین کردند و دزدیدند.
آنها من را چندین روز نگه داشتند و بعد موفق شدم فرار کنم. این ادعای زن میانسال مورد تأیید شوهرش قرار نگرفت؛ او گفت: من همسرم را ندزدیدم؛ او از خانه رفته و بچهها را هم با خودش برده بود؛ خیلی طبیعی بود که من بخواهم از سرنوشت خانوادهام خبر داشته باشم. وقتی از زنم خبری نشد و تلفنهایش را هم جواب نمیداد، به مأموران پلیس مراجعه کردم و به آنها گفتم چه اتفاقی افتاده است براساس اطلاعاتی که من دادم، مأموران خط تلفن همسرم را ردیابی و او را در خانهای در خیابانهای جنوب تهران پیدا کردند. من هم برای اینکه بدانم چه اتفاقی برای همسر و فرزندانم افتاده است، به همراه برادرانم به آنجا رفتم. متهم گفت: با همسرم صحبت کردیم که به خانه برگردد یا اینکه طلاق بگیرد. سر این موضوع با هم بحث کردیم و بعد هم همسرم رفت.
هرچند این مرد و دیگر متهمان گفتههای زن شاکی را رد کردند اما کیفرخواست علیه آنها صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. روز گذشته متهمان برای پاسخگویی به دادگاه در شعبه ۸ حاضر شدند. در ابتدای جلسه رسیدگی وقتی شاکی در جایگاه حاضر شد تا صحبت کند، گفت: من شکایتم را پس میگیرم. این زن گفت: درگیری من و شوهرم خیلی زیاد بود و من میخواستم از او جدا شوم اما همسرم قبول نمیکرد.
برای آرامش بچههایم مجبور شدم که آنها را بردارم و بروم. بعد از این ماجرا همسرم قبول کرد از هم جدا شویم؛ او مهریه و نفقه و همه حق و حقوق من را داد و ما از هم جدا شدیم؛ به همین خاطر من از شکایتم صرفنظر میکنم و از هیچکدام آنها شکایتی ندارم. با توجه به اینکه زن میانسال شکایت خود را پس گرفت، هیئت قضات نیز متهمان را تبرئه و پرونده را مختومه اعلام کردند.
نظر کاربران
زن نادون حسرت شوهرت به دلت خووهد ماند
پاسخ ها
اره کلا مردا تاج سرن
زنها هم بدون مردا همیشه حسرت به دل ههه