وجود اسناد موافقت امام با رابطه با آمریکا
موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(ره)، درباره اظهارات آیتالله هاشمیرفسنجانی درباره «رابطه با آمریکا» و حذف شعار «مرگ بر آمریکا» از نگاه امامخمینی، اعلام موضع کرد.
چند روز پیش آیتالله هاشمی بخشی از خاطرات خود مربوط به مذاکراتش با امام(ره) و موافقت ایشان با حذف شعار مرگ بر آمریکا و بررسی موضوع رابطه با آمریکا را روی سایت شخصی خود منتشر کرد که همین امر واکنش مدیرمسوول روزنامه کیهان را بهدنبال داشت. حسین شریعتمداری، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام را متهم به تحریف بیانات و دیدگاههای بنیانگذار انقلاب کرد.
مدیرمسوول کیهان نوشت: «بعد از رحلت حضرت امام(ره) تاکنون نمونههایی از تحریف بیانات و رهنمودهای صریح آن حضرت دیده شده که تحریف نظرات ایشان از سوی آیتالله هاشمی و آیتالله صانعی از جمله آنهاست ولی متاسفانه «موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(ره)» که وظیفه قانونی حفظ آثار امام(ره) و پیشگیری از تحریف آن را برعهده دارد، در مقابل تحریفهای یادشده سکوت محض کرده است.» پس از حمله کیهان به آیتالله هاشمی و موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران گفتوگویی با قائممقام موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(ره) انجام داد.
حمید انصاری با بیان اینکه بسیار خرسندم که همچنان اندیشه و مواضع رهبر انقلاب اسلامی با حساسیت فراوانی مورد توجه جامعه و فعالان سیاسی و اجتماعی قرار دارد، گفت: «اخیرا دو اظهارنظر از آیتالله هاشمیرفسنجانی که بهنوعی مربوط به حضرتامام میشود منتشر شد و نقدها و مخالفتهایی را نیز برانگیخت، یکی - نقل مضمون - فرازی کوتاه از نامهای است که ایشان گفتهاند آن را در سالهای آخر برای امام نوشتهاند و دیگری مطلبی است که از قول ایشان تحت عنوان موافقت امام با حذف شعار «مرگ بر آمریکا» مطرح شده است.
اولا تاریخ هر دو اظهارنظر آقای هاشمی مربوط به الان نیست. اظهارات آقای هاشمی درباره حذف شعار، در گفتوگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ (سهسال پیش) و مطلب مربوط به رابطه با آمریکا در گفتوگوی ایشان با فصلنامه موسسه مطالعات بینالمللی در پایان سال ۱۳۹۰ بیان شده است و بعدا این مطالب (چندین ماه قبل) در کتاب صراحتنامه انتشار یافته است.
البته در این ایام -که افکار عمومی متوجه رویکرد دولت تدبیر و امید در موضوع هستهای و بررسی نوع تعامل با غرب و آمریکا و سفر ریاست محترم جمهوری به آمریکا بوده است- پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی بازگویی خلاصهای از گفتوگوی قبلی ایشان را به نحوی تنظیم و تیترگذاری کرده است که حساسیتها را برانگیخته و باعث طرح دوباره موضوع شده است.»وی با تاکید بر این موضوع که آیتالله هاشمی هیچ مطلبی را به امام نسبت نداده و موضوع را به نوشته دیگری ارجاع داده است، افزود: «آیتالله هاشمیرفسنجانی مطالبی را مبنی بر نپسندیدن شعار مرگ گفتن نسبت به دولتها و اشخاص بیان کرده است اما نهتنها تصریحی به اینکه این نظر امام است ندارد، بلکه تاکید کردهاند که این نظر خودشان است.
همه آنچه که آقای هاشمی در خاطرات خود در اینباره گفتهاند به چهارفراز مربوط میشود که عینا از کتاب خاطرات ایشان نقل میکنم: ۱ - در ذیل خاطرات روز ۱۶ فروردین ۱۳۶۲ «... احمدآقا تلفن کرد و اطلاع داد، امام با پیشنهاد قطع شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی موافقت کردهاند و پذیرفتهاند که بگویند به امر امام قطع شده است.»۲ - ۲۰ فروردین ۶۲ «... ظهر احمدآقا آمد. اعترافات تودهایها را به ایشان دادم که بخوانند و به اطلاع امام برسانند. قرار شد از طرف امام رسما به صداوسیما ابلاغ کنند که [شعار] مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی را که در شعارهای مردم میآید، حذف کنند و دوستان دیگر هم موافقاند.»
۳ - اول اردیبهشت ۶۲ «...جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] داشتیم. درباره دستور امام برای حذف شعارهای مرگ بر آمریکا و «مرگ بر شوروی» بحث داشتیم که شیوه حذف آن ـ به صورتیکه عکسالعمل بدی نداشته باشد ـ انتخاب شود.»۴ - ۱۴ تیر ۶۳ «... [آقای امام موسوی] نماینده شوشتر هم آمد و پیشنهاد قطع شعار مرگ بر آمریکا و شوروی را میداد. گفتم بهطور اصولی تصمیم گرفتهایم، امام هم موافقت کردهاند ولی منتظر فرصت هستیم.»
موضوع هر چهار خاطره، قطع و حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر شوروی» (که بهصورت توأمان در شعارهای سراسری مردم گفته میشد) است نه فقط شعار مرگ بر آمریکا، آنهم قطع این شعار مرکب از رسانههای دولتی و رادیو تلویزیون نه حذف آن از ادبیات سیاسی مردم در تظاهرات و راهپیماییها و مناسبتها.»قائممقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) گفت: «خاطرهای که آقای هاشمیرفسنجانی در موضوع حذف شعار نسبت به امام ذکر کرده است مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانههای دولتی است.
مطلبی که در سال ۶۲ روی میز بررسی و تصمیمگیری مسوولان نظام و رهبری انقلاب قرار داشت همین بود و بحث بر سر دستور یا توصیه به مردم برای حذف این شعار نبود. در عبارات خاطرات آقای هاشمی هم که بر اساس یادداشتهای ثبتشده روزانه میباشد به صورت دقیق تصریح شده است که موضوع موافقت و دستور امام حذف شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی بوده است و نفی و نهی از این شعار نبوده است. بر اساس مدارک و اطلاعات موجود در اینکه این مساله یعنی پیشنهاد حذف شعار مرگ بر شوروی بهطور اخص و کل شعار (مرگ بر آمریکا و شوروی) از صداوسیما در آن زمان با توجیهات منطقی فراوان و از کانالهای مختلف به دفتر امام و به حضرت امام منعکس شده است تردیدی نیست.
مطمئنم که بر طبق دستور حضرت امام از مقطعی شعار مرگ بر شوروی در پخش برنامههای رسمی از صداوسیما حذف شد.»انصاری در رابطه با موضوع اظهارات آیتالله هاشمی درباره پیشنهاد حل مساله رابطه با آمریکا به امام(ره) افزود: «آیتالله هاشمی گفتهاند این پیشنهاد یکی از پیشنهادهایی است که طی نامهای در سالهای آخر برای امام فرستادهاند. اصل دستخط این نامه خصوصی چهار صفحهای که به تاریخ ۴فروردین۱۳۶۶ میباشد در آرشیو اسناد موسسه نگهداری میشود.
موضوع این نامه درخواست آقای هاشمی از امام برای حل چهار مشکلی است که نوشتهاند اگر حل نشود در آینده مشکلات بزرگی برای انقلاب خواهد داشت: اول، دوگانگی نیروهای نظامی و چندگانگی نیروهای انتظامی. دوم، مشخصنبودن مرز سنتهای شرعی با سنتها و عادات عرفی. سوم، ابهامات در سیاست خارجی و رابطه با دولتهای بزرگ خصوصا آمریکا. چهارم، نواقص و ابهامات موجود در قانون اساسی. در ادامه همین مساله چهارم، ایشان ۱۰ موضوع را بهعنوان مشکلاتی که تجدید نظر درباره آنها در قانون اساسی را پیشنهاد دارند بر شمردهاند.»
وی با بیان اینکه در مورد نامه مذکور امام(ره) پاسخ کتبی به آن ندادهاند، گفت: « عدم پاسخ امام نه بهمعنای رد پیشنهادات است و نه تایید. برخی از موضوعات و پیشنهاداتی که آقای هاشمی در این نامه ذکر کردهاند که بعضی موارد آن در نامههای دیگران نیز به چشم میخورد بعدا به موجب حکم حضرت امام برای تشکیل شورای بازنگری قانون اساسی یا در مقاطعی دیگر مورد توجه و موافقت قرار گرفته و برخی نیز مسکوت گذارده شده که دلیل آن ممکن است مخالفت امام با آن نظر و پیشنهاد باشد یا مناسبندیدن زمان برای طرح و اقدام ایشان در این مصاحبه از پیشنهادی که طی نامهای به حضرت امام دادهاند سخن گفته و از محتوای این پیشنهادشان دفاع کردهاند.»
قائممقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) با اشاره به اینکه آیتالله هاشمی در اظهاراتشان در مورد رابطه با آمریکا هیچ مطلبی را به امام نسبت ندادهاند که جای استعلام نظر از موسسه یا موضعگیری موسسه باشد؛ عنوان کرد: « توضیحا عرض میکنم آیتالله هاشمیرفسنجانی در همان مصاحبهای که دوسال پیش با فصلنامه مطالعات بینالمللی داشتهاند میگویند: «من در سالهای آخر حیات امام (س) نامهای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمیخواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که... .»
بیان آقای هاشمی و ادبیاتی که در ادامه به کار بردهاند حاکی از آن است که ایشان کپی نامه را نگه نداشتهاند یا در مصاحبه همراه نداشتهاند. عین مطلبی که آقای هاشمی در نامه ۴/۱/۱۳۶۶ به امام در این موضوع نوشتهاند چنین است: «... در سیاست خارجی و روابط با دولتهای بزرگ و بخصوص آمریکا ابهاماتی وجود دارد که اگر شما رفع نفرمایید معلوم نیست کسی دیگر بتواند به آسانی رفع کند. میبینید که دولتهایی مثل سوریه، لیبی، چین و خود شوروی روابط عادی دارند؛ ولی در جامعه ما حرفزدن معمولی و تجارت با آنها مشکلآفرین است.»
در باب این پیشنهاد میتوان گفت از مجموع مواضع حضرت امام که بعد از تاریخ نگارش این نامه داشتهاند و شواهد و حتی تعابیری که در فرمایشات و پیامهای ایشان آمده است چنین استنباط میشود که در آن شرایط سال ۶۶ و ۶۷ که اوج حمایت علنی آمریکا از صدام و گسیل ناوگان نظامی دریایی به حمایت از صدام به خلیجفارس و مشارکت رسمی آمریکا در جنگ موسوم به جنگ نفتکشها علیه ایران و اسقاط جنایتکارانه هواپیمای مسافربری ایران بهوسیله موشکهای ناو آمریکایی و مخالفتهای آشکار آمریکا در شورای امنیت با پیشنهادات منطقی ایران برای صلح عادلانه، میباشد از نظر امام خمینی شرایط آن زمان مناسب طرح این پیشنهاد و اقدام عملی برای آن نبوده است.
انصاری در پایان تاکید کرد: «اینکه به طور کلی و بهعنوان یک سیاست راهبردی، نظر امام خمینی در موضوع مذاکره یا رابطه جمهوری اسلامی ایران با آمریکا چیست و اینکه بر اساس مبانی فقهی و سیاسی حضرت امام در باب سیاست خارجی آنچه که در فرمایشات ایشان در موضوع نفی مذاکره و رابطه با آمریکا در آن ایام آمده است بیانگر یک اصل بنیادین و همیشگی و خط قرمز نظام است یا اینکه معطوف به شرایط زمانی و مکانی است و اگر چنین است این شرایط کدامند؛ چون موضوع به تحلیل و تفسیر دیدگاه امام و برداشت از مواضع و سخنان امام باز میگردد، همه افراد ذیصلاح میتوانند به صورت مستدل و مستند برداشت خود را منتشر کنند و بنده هم اگر توفیق بیابم بهعنوان تحلیل شخصی و نه موضع رسمی موسسه مقالهای را منتشر خواهم کرد، انشاءالله.»
نظر کاربران
کاش درمورد دیگرمسائل ریزودرشت و مشکلات مردم هم اینقدر یک چیزرو پیگیر میشدن و هرروز درباره اش صحبت می کردند، گاهی درمورد تورم یا افزایش قیمتها و گرانی اشاره ای رسانه ای میشه و تموم میشه ازفرداش هم اونو قانونی می کنند و هیچکس هم نظری نمیده و مخالفتی نمی کنه ،اما یه جمله ای که آقای هاشمی گفتند ده روزه که نقل محافل هست و برخی اونو تایید و برخی درمقابل ایشون ایستادند، خیلی ها او رو محکوم می کنند و حتی تهدیدش هم کردند، خب چرا؟ ایشون هم مثل شما نظری داده خاطره ای نقل کرده مثل خیلی های دیگه اینهمه حمله کردن نداره که، ما خودمون عقل داریم و می فهمیم افرادی که هنوز برادامه روند گذشته تاکید می کنند و درنمازجمعه شعارمیدن کسانی هستند که کمترازمردم عادی و غم و غصه هاشون باخبرهستند و گرفتاری رو کمتراز دیگران لمس می کنند، کاش یک نظرسنجی اساسی برگزار میشد تا مشخص میشد چند درصد از مردم موافق آقای هاشمی اند و چند درصد مخالف، دیروزآقای اوباما با ملاله دخترک مظلومی که درمبارزه با طالبان تا پای مرگ هم پیش رفت ملاقات داشت، این دخترنماد مبارزه نسل جدید افغانی و پاکستانی هست که خواستاراجازه تحصیل دختران اونجاست ، این مرگ برآمریکا یعنی مرگ براوبامایی که میخواد درجهان صلح برقرار بشه میخواد همه جا اعتدال باشه ، نه به سوریه حمله کرد نه اشغال افغانستان و عراق رو ادامه داد ، خیلی ها این ها رو نمی بینند فقط فقط از روی عادت میگن مرگ برمرگ بر، خسته شدیم به خدا
پاسخ ها
واقعا خوب با این حرفات مردمو گمراه میکنی
من هم مثل مردم هستم اگرقرارباشه با حرفها و نظرات دیگران به سمت مسائل منفی برم و به اصطلاح شما گمراه بشم کلاهم پس معرکه است، خداوند به تمام آدمها عقل و شعور داده تا ببینند و بشنوند وبخوانند و بهترین رو که با عقلشون جور درمیاد رو قبول کنن ،من که قصدم گمراهی مردم نیست شما با نظرات من مخالفی مشکل شماست نه دیگران
ظاهرا آقاي شريعتمداري قبول ندارن فقط تفكرات خودشان مورد تاييدشان ميباشند
اقاي شريعتمداري اصرار بر اين دارد كه افراد ميخواهند صحبتهاي خودشان را به نام امام جا بزنند و بگويند كه امام اينطوري گفته.
قبول!
اما يه سئوال؟!
جناب شريعتمداري آيا شما دستنوشته يا حكمي يا نواري يا فيلمي از امام داريد كه ايشان به شما حكم داده باشند كه در مورد حرفهاي ديگران اختيار تام داريد كه آنانرا تاييد يا تكذيب نماييد؟!!!
آيا امام شما را مسئول تعيين و تشخيص گفته هاي خويش نموده اند؟!
اگر سند يا مدركي داريد رو كنيد.وگرنه تا پايان عمر لطفا حتما! خاموش!!!!
پاسخ ها
این دیگه چطور استدلال کردنیه؟؟؟!!!!
آدم دانشمند ... مدعی باید دلیل اقامه کنه نه مخالف.... خود امام فرمود تنها چیزهایی که به خط من باشد یا در صداوسیما گفته باشم قبول دارم. یعنی چه؟؟؟؟ یعنی هر کی هر چه که خودش خواست و گفت به من نسبت ندهید.
هرچی مصلحت باشه.
رئیس تشخیص مصلحت نظام گفته. پس درسته.
هرچند....
به نظر من اسلام دین زندگیست وتعالی و ما مسلمانان نباید برای کسی حتی دشمنانمان مرگ بخواهیم بلکه تلاش می کنیم و از خداوند می خواهیم که هر کس را با هرعنوان در تحت هر لوایی که هست با هر اعتقادی که دارد به راه راست هدایت کند و اما مهم تر از هر چیز ما طبق سنت پیامبرمان ابتدا خودمان را اصلاح و تربیت می کنیم تا روشمان در زندگی به گونه ای باشد که وقتی دیگران آن را مشاهده می کنند به اسلام اعتقاد پیدا کنند و بطور علنی ببینند که مسلمان بودن چگونه انسان را در زندگی به آرامش و آسایش می رساند . مهم نیست که ما به لسان چه می گوییم بلکه این عمل است که سنجیده می شود چه در این دنیا وچه در آخرت .
جناب انصاری ضمن تشکرازروشنگریتان درموردصحبت اخیرآقای خاتمی همه که اخیرا درمجلس یادبودآقای طاهری دراصفهان گفته:بعضی حرفهای امام ازروی اضطرارواضطراب بوده اعلام موضع بفرماییدچون هرکس ممکن است براساس ظن خودحرفی ازامام راحل رادراین راستاتوجیه کند.