احترام به قانون برای آرامش خودمان
اگر همین چند سال قبل، به تقاطع خیابان ولیعصر و طالقانی میرفتیم، نخستین نکتهای که به چشم میآمد چیزی شبیه به میدان جنگ بود؛ میدان جنگی که هرکس در آن میخواست راه خودش را بگیرد و به هیچچیز دیگر توجه نداشت. اما حالا این چهارراه یک نقطه نمونه ترافیکی است که قوانین عبور و مرور بیشتر از هر زمان دیگری در آن رعایت میشود.
روزنامه همشهری : اگر همین چند سال قبل، به تقاطع خیابان ولیعصر و طالقانی میرفتیم، نخستین نکتهای که به چشم میآمد چیزی شبیه به میدان جنگ بود؛ میدان جنگی که هرکس در آن میخواست راه خودش را بگیرد و به هیچچیز دیگر توجه نداشت. اما حالا این چهارراه یک نقطه نمونه ترافیکی است که قوانین عبور و مرور بیشتر از هر زمان دیگری در آن رعایت میشود.
حالا سؤالی که مطرح میشود این است که مگر عابرپیاده یا راننده ۳ سال پیش با راننده امروز چه فرقی کرده است؟ عابر پیاده امروز به چه نتیجهای درباره رعایت قوانین رسیده است که حالا آن را عملی میکند؟ و تأثیر این سبک زندگی قانونمند شهری در زندگیاش چگونه است؟ اینها سؤالاتی است که ما را به چهارراه طالقانی کشاند. ترافیک و شلوغی در برخی ساعات روز بیشتر از همیشه به چشم میآید. هجوم مردم و ماشینها به خیابان در ساعتهایی طاقت مردم را گرفته و تحمل شلوغی برایشان سختتر است. اما عدهای همچنان بر سر قولشان هستند و با صبوری پشت چراغقرمز عابر ایستادهاند تا خودروها از چهارراه رد شوند. در این تقاطع خط ویژه اتوبوسهای تندرو وجود دارد که یک ایستگاه شمالی و یک ایستگاه جنوبی دارد.
بنابراین بخشی از جمعیت برای سوار و پیادهشدن از بیآرتی در این چهارراه تردد میکنند. وجود چند مجتمع تجاری، تعداد زیادی مراکز آموزشی و دانشگاهی و مراکز مهم اداری و دولتی در اطراف این چهارراه هم دلیل دیگری بر شلوغی و اهمیت آن است. بنابراین شهروندان زیادی از قشرهای مختلف از دانشجو، کارمند، مغازهدار و از کودک و نوجوان گرفته تا افراد مسن در حال عبور در این تقاطع دیده میشوند. چند دقیقه صبر میکنیم تا چراغهای راهنمایی سبز و قرمز شوند و رفتار مردم را ببینیم. تقریبا در این چهارراه جمعیت عابران از تعداد خودروها بیشتر است اما این باعث نمیشود که آنها بهخود اجازه دهند تا حق رانندهها را زیر پا بگذارند. به همین دلیل است که در صفهای منظم و چند پشته میایستند تا خودروها بهطور کامل عبور کنند و چراغ دوباره قرمز شود.
دختر جوانی خودش را دانشجوی دانشگاه امیرکبیر معرفی میکند. زهره 19ساله است و ترم دومی است. او هر روز با مترو به میدان ولیعصر میآید و تا دانشگاه هم حدود 10دقیقه پیادهروی میکند. در این مسیر هم از تقاطع طالقانی عبور میکند. زهره میگوید که تا قبل از اینکه به دانشگاه بیاید خیلی از خیابانها و مسیرها را نمیشناخته، معمولا با خانواده و با ماشین شخصی بیرون میرفته است و به همین دلیل با قوانین عابرپیاده کمتر آشنا بوده. از او میخواهیم درباره تجربه روزهای اول عبور و مرور در این چهارراه برایمان بگوید؛
«واقعیت این است که در ابتدا از جمعیت زیاد این چهارراه و چهارراه ولیعصر تعجب میکردم. از طرفی نمیدانستم رعایت قوانین در این محلها چه اهمیتی دارد اما میدیدم که همه آن را رعایت میکنند. من هم مثل بقیه عابران پشت خط میایستادم و منتظر میشدم تا چراغ عابر سبز شود. روزهای اول این موضوع ذهنم را مشغول کرده بود که چطور این جمعیت زیاد با هم هماهنگ میشوند و در آرامش صبر میکنند تا چراغ عابر سبز شود اما وقتی خودم هم چند روزی به این قانون پایبند بودم متوجه حس مثبت آن شدم. در حقیقت وقتی ما پشت خط میایستیم و به قانون احترام میگذاریم حس رضایت خاطر پیدا میکنیم. از اینکه شهروند قانونمندی باشم احساس خوبی دارم و همین حس خوب باعث میشود تا در زمینههای دیگر هم قوانین را رعایت کنم.»
زهره میگوید که عصرها و بعد از تمام شدن کلاسهایشان با تعداد زیادی از دوستان به سمت میدان ولیعصرحرکت میکنند و همه با هم در رعایت حق تقدم خودروها اتفاق نظر دارند. حتی ممکن است برخی عجله داشته باشند اما قانون را فراموش نمیکنند. از او میپرسیم که خاطرهای از پیادهروی در این چهارراه داری که بخواهی تعریف کنی، میگوید: «ما بچههای فنی و مهندسی اهل حساب و کتاب هستیم. یکبار با همدانشگاهیهایم پشت چراغ عابر منتظر بودیم تا سبز شود و بتوانیم حرکتمان را ادامه دهیم. یکی از بچهها که خیلی خسته بود و میخواست زودتر به خانه برسد با کمی عصبانیت گفت چرا باید تو این شلوغی معطل باشیم تا ماشینها رد شوند؟
هرکدام سعی کردیم جوابی برای این سؤال پیدا کنیم اما جواب یکی از دوستان از همه جالبتر بود. او گفت اگر ما 3دقیقه برای ماشینها صبر کنیم، یعنی اجازه بدهیم فقط خودروها رد شوند و برای عابران توقف نکنند، در نتیجه پشت سر آنها ترافیک ایجاد نمیشود. درنتیجه همه زودتر به خانه میرسیم و به جای 3 دقیقه معطلی 30دقیقه میتوانیم استراحت کنیم».
احترام به قوانین، پیر و جوان نمیشناسد
کمی آنطرفتر از چهارراه و به سمت سهراه طالقانی، تاکسیهای خطی توقف کردهاند که مسافران را تا میدان سپاه میبرند. عسکری یکی از رانندههای این خط است که چند دقیقه از وقتش را به ما اختصاص داد و حرفهای جالبی درباره تجربه رانندگی در این چهارراه داشت. او میگوید که وضعیت ترافیک و عبور و مرور هر روز در این تقاطع بهتر از روز قبل میشود.
انگار هر روز مردم درک بیشتری از اهمیت رعایت قانون پیدا میکنند و به انجام آن پایبندتر میشوند. او میگوید که 6سالی است که در این خط کار میکند اما تجربه این چند وقت اخیر را هیچوقت نداشته است. میگوید قبلا مجبور بوده برای ردشدن از سمت غرب به شرق چهارراه با بوق و اعتراض راه بگیرد، اما حالا مردم به آرامی در کنار خیابان منتظرند تا چراغ عابر سبز شود و رانندهها هم در آرامش طول خیابان را طی میکنند؛ «عابرپیاده و راننده سوار بر وسیله نقلیه 2 عامل ترافیکی هستند که رفتارشان تأثیر مستقیم بر یکدیگر دارد.
من بهعنوان راننده وقتی ببینم چراغ سبز است اما آنقدر جمعیت از جلوی ماشینم در حال عبور است که نمیتوانم رد شوم ناخودآگاه عصبانی میشوم چون حق عبور با من است اما نمیتوانم رد شوم. از طرفی ماشینهای پشت سر بوق میزنند و فکر میکنند من به آنها راه نمیدهم. زمان چراغ راهنمایی هم تمام میشود و باز قرمز میشود. راننده در این وضعیت باید چه کار کند؟ حالا علاوه بر خردشدن اعصاب، مصرف بنزین، آلودگی هوا، ترافیک و... را هم اضافه کنید.
اما خدا را شکر این وضعیت یکی، دو سالی است که در این چهارراه شلوغ کمتر دیده میشود. حالا ما رانندهها آرامش بیشتری داریم. من بشخصه وقتی میبینم مردم ایستادهاند تا ماشینها رد شوند حس خیلی خوبی پیدا میکنم. بعد از آن هم سعی میکنم در همه خیابانها به حق تقدم عابران توجه کرده و پشت خطکشی عابر بایستم تا مردم رد شوند.»
ارسال نظر