حال این روزهای خانواده «آتنا» چگونه است؟
روزنامه «شهروند» با پدر آتنا و برادر قاتل این دختر پس از یک سال گفتوگو کرد.
روزنامه «شهروند» با پدر آتنا و برادر قاتل این دختر پس از یک سال گفتوگو کرد.
نزدیک به یک سال از حادثه هولناک پارسآباد میگذرد. حادثهای که در آن آتنای ٦ ساله به طرز دلخراشی به دست اسماعیل رنگرز به قتل رسید. پروندهای تکاندهنده که بازتاب آن از پارسآباد و استان اردبیل فراتر رفت و ابعاد گستردهای پیدا کرد.
با پیداشدن پیکر آتنا و اقرار متهم، پرونده خارج از نوبت رسیدگی شد و درنهایت قاتل در آخرین روزهای تابستان به دار مجازت آویخته شد.
اما هنوز این پرونده برای خانواده آتنا باز در جریان است. آنها هنوز در غم از دستدادن دخترشان سوگوارند و جای خالی او بشدت زندگی آنها را تحتتأثیر قرار داده است. پدر آتنا هنوز هم به سختی درباره حال و روز خانوادهاش بعد از مرگ دلخراش دخترش صحبت میکند: «همه زندگی ما به هم ریخت. مرگ آتنا مثل بمب افتاد وسط زندگی ما. همسرم در همه این مدت یک بار نخندیده، اعصابش ضعیف شده؛ حتی تحمل شنیدن کمترین حرفی را ندارد.
سر کوچکترین موضوع عصبی میشود و پرخاش میکند. دکترها گفتند از لحاظ روحی کاملا به هم ریخته است و نیاز به درمان دارد. حتی بعضیها گفتند که باید مدتی بستری و تحت نظر باشد و باید او را به تهران ببرم؛ اما این کار برای من ممکن نیست، از لحاظ مالی امکانش را ندارم. تازه آسنا هم هست و باید مادر بالای سرش باشد. بیچاره این دختر هم حالش خوب نیست؛ مدام بهانه خواهرش را میگیرد. برای مدتی که اصلا با من هم حرف نمیزد، حتی از من که پدرش هستم، میترسید. فقط وقتی با مادرش است، آرام میشود. بعضی شبها از خواب میپرد و فریاد میکشد؛ خوابهای آشفته میبیند.»
اما این پدر خودش هم حالوروز خوبی ندارد. خودش میگوید هر بار که خواب آتنا را میبیند، چند روزی به هم ریخته است. شب گریه میکند و از اینکه دخترش چنین سرنوشت تلخی داشته خودش را سرزنش میکند: «بارها خواب آتنا را دیدهام. چیزی که مرا آزار میدهد، ناراحتی آتنا است. او از چیزی ناراحت است. یکبار او را خواب دیده بودم به من گفت بابا من به خاطر اینکه شما و مامان بیتابی میکنید، ناراحتم. بعد از آن سعی کردم حداقل در ظاهر خودم را حفظ کنم تا شاید همسر و دخترم هم حالشان بهتر شوند؛ اما هر بار یاد و خاطرهای از آتنا همه ما رو به هم میریزد.» پدر آتنا درباره شرایط زندگیاش هم میگوید: «الان چند وقتی است که به دستور رئیسجمهوری در ارگان دولتی استخدام شدم و کار ثابتی دارم.
همان موقع قرار بود که به من خانهای هم بدهند؛ البته کارهایش هم انجام شد، ولی من آن روزها عصبی بودم و مدارک خانهای که قرار بود به دستور رئیسجمهوری به من اهدا شود را قبول نکردم ولی واقعا به آن نیاز دارم. درآمدم ماهی یکمیلیون و ٨٠٠ هزار تومان است؛ با کلی قسط و اجارهخانه البته امامجمعه و فرمانداری قول دادند تا این موضوع را دوباره پیگیری کنند.»
اما یکی از سرنخهای اصلی در رمزگشایی این جنایت هولناک خانواده اسماعیل بودند. درواقع همسر و برادران او پرده از راز این جنایت هولناک برداشتند و به مأموران محل اختفای جسد این دختر را نشان دادند؛ اما در همان موقع و همزمان با دستگیری اسماعیل، اهالی پارسآباد واکنشهای تندی نشان دادند و به محل کار قاتل و اقوامش حمله کردند. شرایط به قدری برای خانواده اسماعیل سخت شد که آنها مجبور به ترک خانه و زندگی خود شدند. حالا اما با گذشت یک سال از آن حادثه سایر اقوام اسماعیل هم تصمیم به ترک پارسآباد گرفتهاند. یکی از برادران اسماعیل که در دستگیری و معرفی برادر مجرمش به مأموران کمک زیاد کرده بود، در اینباره میگوید: «برادر من مجرم بود و باید به سزای عملش میرسید؛ اما بچههای او چه گناهی داشتند.
زن او چه کار خلافی انجام داده بود که با او چنین برخوردی شد. ما میدانستیم که اسماعیل را اعدام میکنند، با این حال او را معرفی کردیم. اسماعیل باید مجازات میشد، اما شتابزده به پرونده او رسیدگی شد. از طرف دیگر اقوام اسماعیل چه گناهی کردند. برخوردها به قدری سخت و سنگین بود که بیشتر اقوام نزدیک اسماعیل از پارسآباد رفتند. چند تا از برادرهایم کسبوکارشان را رها کردند. اسماعیل مجرم بود و مجازات شد، اما ما هر روز بدون هیچ جرمی مجازات میشویم.»
نظر کاربران
چقدر سخته اما ميدونيد زندگي با همه ي اين چيزها ادامه داره نگذاريد اون طفل معصوم(آسنا) هم در رنج زندگي كنه بهرحال اونم انسانه و حق ندارند كودكي اونرو هم بخاطر غم از دست دادن دختر اولشون نابود كنن. شرايط محيط زندگي اون بچه باعث شده شبها كابوس ببينه. كاش ميشد كاري براش بكنن و آرامش براش فراهم كنن تا كل خاطرات كودكيش با تلخي عجين نشه. دوران كودكي انسانه كه شخصيتش رو ميسازه با اين كارا دارن اون بچه رو هم ميكشن. از خدا براشون صبر و آرامش طلب ميكنم.
ببینید شهوت با آدم چیکار میکند هم زندگی خود و خانواده ات راتباه میکنی هم خانواده دیگری رادچار مشکلات روحی وروانی میکنی وادامه دادن زندگی بدون فرزند شان را که به طرز تلخی فوت شده زجرآورمیکنی
آتنا تموم شد فکری به حال اتناهای بعدی بکنین ديگه باباي بچه سر بچه رو میبره خدایا نجاتمون بده از ظلم
اقای اصلانی امیداورم حال خانمتم خوب بشه وداغ فرزند باپول وخونه جبران نمیشه وخدا صبرمیده توکل کن! اماگلایه داشتم که شخص خودشماخوب درجریانی بودی که خانواده اسماعلیل به اعدام راضی شدند و کسی پیش شمانیامدبرای بخشش ، چرا نگفتی به اقوامت که دختروپسروزن وبرادران ومادرپیراسماعلیل چه گناهی کردند؟ مگرنه اینکه معروف است برادر را جای برادر محاکمه نمیکنند!!!! بهرحال سرنوشت غم انگیزخانواده اسماعیل امیداورم درس عبرتی بشه برای ملت غیور وهمیشه درصحنه، که بایک چوب نرانند!
فقط اعدام
پاسخ ها
اعدام شده .
باهوش .
خداصبر بدهبه خانواده دیگه ادم ازلحاظ روحی بهم بریزه طول میکشه خوب بشه
اینم دیگه رودار شده خیلیا سرنوشت دختره تورو داشت ولی هیچکدام استخدام نشدن الان دیگه ادعای خانه داری اینقد از اول رسانه ها براش تبلیغ کردن مشهور شد ورودار ماجرای پسرمشهدیه خیلی ازاین بدتر بود با اون همه النگویی که کرده بودی دستش سرشه به باد دادی از اون اولشم هی دنبال گدایی بود
جیگرم برای هم وطنانمون سوخت چراایران اینجورشده چرااماراجتماعی توبدترین دوری تاریخیه هستیم سوید وکشورهای اروپایی باجمعیت۱۷ملیونی با۲نفرزندانی ولی ایران هرساعت۵۰نفرمیرزندان وهرساعت۳۰نفرطلاق میگیرن وهر۴نفر۱نفرروانین وبیش از۳۰درصدسرپرست خانوادههابیکارن وفقیروجوانان وبرعکس حدود۱۶ملیون افغانی بودجا ومنابع شغل کشوروهزینه شون میکنیم و۱۰ملیون شغل واشغال کردن وفقربیادایمان میرقوم لوط شدیم مخصوص صابکارهاوپیمانکارهاومقصردولت بندازبیرون
پاسخ ها
ببند دهنت رو این اتفاق تو پارس آباد ترک نشین افتاده جایی که به قول خودتون افغانی جرات نداره پا توش بذاره
هر چی گند و کثافتکاری کردین بندازین گردن افغان ها
خفمون کردی با این اراجیف و مزخرفات
اشکم ریخت.خدابهتون صبر بده .خیلی سخته واقعا.
پاسخ ها
من باهرباراسم اتناروکه میشنوم اشکم درمیادواقعاناراحتم براش ای کاش ای کاش ای کاش
کاربر۱۰:۵۹ اینقدر اصرار کردی بر دلیل ازیاد افغانیهای غیرمجاز که واقعا فک کنم باید پیشنهادتو بهش توجه کنن ومشهدوقم کل ورامین باررفتن برارداران وخواهران دینی افغانی به کشورشون کلی تراکم آزادمیشه و یکم خلوت میشه شایداونوقت قابل کنترل باشه شهرها!! کم مونده چندتاشبکه تلویزیونم بگیرن! هرکس به نظرت اعتراض کرد بگو یک ادرس بدید که فقط پنجاه نفرایرانی درخاک افغان مشغول زندگی باشند! قاتل ایرانی فرارکرد افغان وقتی اوردنش بااینکه راهی زندان شد ولی انگاری .....ازادشده! نژادپرستی شعاری شده برای منفعت برخی
جناب آقای اصلانی عزیز
واقعا از ته دل بهت تسلیت میگم و امیدوارم به حرف آتنا ی عزیز که به خوابتان آمده گوش بدهید و شرایط را در خانه اتان از اینی که هست سخت تر نکنید
به خاطر دختر گل تان آسنا ازتون عاجزانه درخواست میکنم مانند مردان واقعی پشت خانواده باشید و از همسر داغ دیده تان و دخترتان حمایت کنید.
میدانم که گفتن این حرف آسان و عمل به آن بس دشوار است ولی واقعا چرا باید آسنای عزیز را سر قبر خواهرش ببرید ؟؟؟؟
واقعا چه لزومی دارد ذهن کودکتان را درگیر ماجرایی کنید که حتی شنیدن و طاقت آوردتنش برای آدمهای با سن بالاتر نیز امکان پذیر نیست ؟؟؟؟
خواهش میکنم شرایط زندگیتان را بدتر نکنید
کاش میشد اصلا به خواهرش آسنا چیزی نمیگفتید
خدا صبرتان دهد.
خدارو شکر مشکل کارتان حل شده است امیدوارم مشکل مسکن و خانه تان هم درست شود.
فقط خواهشا این را فراموش نکنید فامیل های اسماعیل واقعا و انصافا هیچ گناهی ندارند. و چه بسا در افراد نزدیک اسماعیل انسانهای وارسته ای باشد که این ننگ بر دامنشان بدون هیچ گناهی آلوده شده است.
و اما یک حرف دیگر با خانواده اسماعیل
مطمئن باشید مردم فهیم همه را به یک چوب نمیرانند و میدانند شما گناهی ندارید.
خوب که چی مگه اطرافیان بهتون گفته بودن که دخترتونو با خودت ببری سر بساط عقل داشتی و میدوتستی که گرگها در کمینن پس باید سر تا پا چشم میشدی مراقب ناموست باشی الان دیگه صغری کبری چیدن واسه کسی معنا نداره یادت باشه کسی که جرمی رو انجام داده نباید اطرافیانش در اتیش مجرم بسوزن
بارها واسه این حادثه واتنای بیچاره گریه کردم تازه داشتم فراموش میکردم بازم مطلبشوخوندم بیچاره حانوادش خدا بهشون صبربده
دفاع کننده ها فکنم افغانین سلام افغانی ها
دیروقت گیج میزنم چون روز نتونستم سربزنم اینجا، کاربر قدیری عزیزم حرفات درسته وقبلش متاسفانه همه خانواده اسماعیل را که خودشون جسی را پیدا کردن ومیتونستن صداشم درنیارن .سزای اسماعیل مرگ بود ولی اینکه فرمودیدیک چوب راندند بدجور اواره شدن وحتی دختر اسماعیل ازخجالت ازپستوی خونه بیرون نیامد برای حرف زدن باخبرنگارومددکار! اقای اصلانی حق مسلمش بود که خواستاراعدام بشه ولی میدونست که برادر وزن قاتل به راحتی میتونستن جسدرو انتقال بدن ولی وضیفه انسانی ولقمه حلال خورده بودن به گفته مادر اسماعیل! پدراتناتومراسم هم صحبت شغل و درآمدو خونه میکرد! به اون چیزا تمرکز داشت ولی مدام میگفت هرکدام ازخانواده قاتل باشندچنین وچنان میکنیم! حالا النگوی دست بچه ش ویاسربساط بردنش بماند که اسرارداره چلوکبابی میرفت!!! در اوج خشم وبزرگی خصلت مردان هست! باخانواده قاتل کاری کرد که الان هم بعدیکسال اواره هستند وبیچاره بچه ها کاشکی حمایت میشدن ازنهادی!! ماجرای موجودی وحساب قاتل یکم بعیدبود که پدردغدار به اینچیزا بپردازه! عاقبت همه تون بخیر.
ای کاش کسی وجود داشت که مادر(آتنا)را درک می کرد
روزی دردها یادمان میروند اما جای آن یادمان می آورند