محسن غرویان مطرح کرد
حمایت حوزوی ها از دیپلماسی حسن روحانی
محسن غرویان، در دفاع از امکان حذف شعار "مرگ بر آمریکا"، میگوید عالم سیاست عالم تغیرات است و اگر روابط ایران و آمریکا اصلاح شود، حذف این شعار هم بلااشکال است.
عصر ایران نوشت؛ وی با انتقاد از افراطیون، به این نکته اشاره میکند که صدر اسلام هم کسانی بودند که جلوتر از پیامبر حرکت میکردند و با انتقاد قرآن مواجه شدند.
اهم اظهارات وی را بخوانید؛
*حضرت امام در زمان گورباچف، حضرت آیت الله جوادی آملی را به شوروی فرستادند برای رساندن پیام انقلاب اسلامی به آن قدرت بین المللی. آیت الله جوادی آملی هم به مسکو رفتند و پیام ایران را به رئیس جمهور شوروی رساندند. در آن زمان، شوروی هم مثل آمریکا بود ولی امام باب گفتوگو با شوروی را باز کردند و حرف اسلام و انقلاب و ملت ایران را با روسها مطرح کردند.
*سنت گفتوگو با ابرقدرتها، به نظر من، سنت پسندیدهایست و حضرت امام هم این کار را در زمان خودشان انجام دادند. گفتگو اگر علمی باشد و منطق داشته باشد، چیز خوبیست. قرآن هم این کار را تایید میکند.
*نکته دیگر این است که عالم سیاست عالم تغیرات است. مثلاً ما زمانی با حکومت و ملت عراق در جنگ بودیم، شهید دادیم، ولی الان رابطه دیگری بین ما و عراقیها برقرار است. بنابراین تغییرات ۱۸۰ درجهای در عالم سیاست رخ داده و باز هم رخ میدهد.
* شعارهای سیاسی، مناط و ملاکی دارند. مثلاً وقتی ما میگوییم "مرگ بر اسرائیل"، این شعار ناشی از این مناط و ملاک است که اسرائیل را اشغالگر میدانیم. قطع رابطه با آمریکا هم، ملاکی داشت. امام فرمودند آمریکا میخواهد ما را ببلعد و از بین ببرد. مادامی که این رابطه برقرار باشد، باید شعار مرگ بر آمریکا سر داده شود. اما اگر تحولی رخ داد و آن رابطه گرگ و میش از بین رفت و گفتگویی پایاپای و یک بازی برد - برد بین دو ملت و دو کشور ایجاد شد، آن ملاک و مناط قبلی عوض شده است؛ پس عجیب نیست که رابطه ما و آمریکا هم دگرگون شود. به نظر من، الان چنین وضعی بین ایران و آمریکا برقرار است.
*در سفر دکتر روحانی به نیویورک، کم و بیش به نظر رسید که شرایط جدیدی بین ایران و آمریکا حاصل شده است. البته ما نه باید خیلی خوشبین باشیم و نه خیلی بدبین. باید بین خوف و رجا حرکت کنیم و شرایط را با دقت بسنجیم. اگر آمریکا همچنان میخواهد با قلدری با ما برخورد کند، عزت اسلامی به ما اجازه نمیدهد ذلیل باشیم. اما اگر آمریکا میخواهد جور دیگری با ما برخورد کند و ما هم بتوانیم با احقاق حق خودمان با این کشور رابطه داشته باشیم، میتوانیم رابطه جدیدی با آمریکا برقرار کنیم و شعارهای قبلیمان هم باید تغییر کند.
*دکتر روحانی و هیات دولت با اختیاراتی که از جانب مقام معظم رهبری به آنها اعطا شده است، احساس میکنند رابطه ما با آمریکا میتواند تغییر کند و از آن حالت خصومت و نزاع خارج شود و متعادلتر شود.
*در زمان پیغمبر اکرم هم کسانی بودند که میخواستند از پیغمبر جلوتر بیفتند. در سوره حجرات هم آیه نازل شده است که لا تقدموا بین یدی الله و رسوله (آیه ۱). این آیه نشان میدهد که همیشه عدهای تندرو و افراطی وجود دارند که حتی میخواهند از پیغمبران هم پیشی بگیرند. یعنی قرائتی از دین را خوش دارند و میخواهند رهبر جامعه، حتی اگر پیغمبر باشد، دنبالهرو آنها باشد و در حقیقت آنها رهبر باشند و رهبر رسمی و قانونی، پیرو آنها باشد. در زمان ما هم چنین افرادی وجود دارند و میخواهند از رهبری هم جلوتر بیفتند. اینها همان رادیکالها و تندروهایی هستند که خود مقام معظم رهبری هم فرمودند من از حرکتهای تند اینها ناراضیام؛ حرکتهایی مثل جریان ۲۲ بهمن سال گذشته در قم، ماجرای اعتراض در حرم حضرت امام و وقایعی از این دست.
*حذف شدن یا حذف نشدن شعار مرگ بر آمریکا، بستگی به خود آمریکا دارد. یعنی نوع تعامل آمریکا با ما، میتواند طوری باشد که این شعار حذف شود یا باقی بماند. به نظر من، ما باید توپ را به زمین خود آمریکا بیندازیم. مواضع ما روشن است. ما ملتی هستیم، انقلاب کردهایم، حقوقی داریم و دنبال مصالح کشور خودمان هستیم. آمریکا هم به دنبال مصالح کشور خودش است و ما هم نباید این تصور و توقع را داشته باشیم که دولت آمریکا میتواند از مصالح کشور خودش بگذرد و در تعامل با ما، مطلقاً بازنده باشد. به هر حال هر دولتی نماینده ملتش است و تلاش میکند مصالح ملتش را تامین کند.
* آقای دکتر روحانی هم به عنوان یک شخصیت روحانی متفکر سیاستمدار اسلامی، میتواند بنشیند با رئیس جمهور آمریکا مذاکره کند و او را با استدلال قانع کند. رئیس جمهور آمریکا هم بالاخره انسان است با فکری در ذهنش. او تصوری از ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی دارد. رئیس جمهور ما میتواند حقیقت اسلام و نظام اسلامی را برای او توضیح دهد و بگوید که اسلام دین جنگ و نزاع دائمی نیست و ما دوست داریم همه انسانها با صلح و صفا کنار هم زندگی کنند. حالا هر کسی هر دین و عقیدهای هم دارد، داشته باشد. بحث بر سر دین و مذهب و عقیده نیست؛ بحث بر سر ظلم و عدل است.
*فضای قم هم مثل فضای کلی کشور است؛ فضایی همراه و همدل با مقام معظم رهبری و رئیس جمهور محترم. من در مجموعههایی که حضور دارم، همه را راضی و خوشحال از این فضای جدید در سیاست خارجی کشورمان میبینم. اینکه آقای روحانی در مجلس شراب بان کی مون شرکت نکرد یا ابتدائاً درخواست گفتگو با اوباما نکرد، نشانه پای بندی به ارزشهای اسلامی و حفظ عزت ملت ایران بود. اکثریت روحانیان قم، چونکه رضایت ملت و رهبری را از عملکرد دولت روحانی می بینند، با دولت آقای روحانی همراهی میکنند و تبعیت از مقام معظم رهبری را در حمایت از دولت میبینند.
ارسال نظر