تیراژه ۲؛ لاکچری بازی در محله نظام آباد
در محله متوسط نشین خیابان مدنی تهران یکی دوسالی است که مجتمعی غول پیکر به نام «تیراژه ۲» سر بیرون آوردهاست. مجتمعی که خیلی از محلیها میگویند با بافت محله همخوانی ندارد.
مجله مهر : در محله متوسط نشین خیابان مدنی تهران یکی دوسالی است که مجتمعی غول پیکر به نام «تیراژه ۲» سر بیرون آوردهاست. مجتمعی که خیلی از محلیها میگویند با بافت محله همخوانی ندارد.
رشد هایپرمارکتها و مالها در چندسال اخیر به سرعت افزایش یافتهاست. اگر هایپرمارکتها تا چندسال پیش تنها در مراکز بزرگ و مشخصی همراه با پارکینگ بودند و با مناطق مسکونی فاصله داشتند؛ امروز دیگر اوضاع به این منوال نیست. حالا هر محله چندین هایپرمارکت بزرگ با اسامی و عناوین مختلف درون خود دارد. هایپرمارکتی که تعداد زیادی از کسبهها و مغازهدارهای محلی را کم رونق کردهاست و در خیلیهایشان را بعد از حضورش تخته کردهاست.
نکته جالب برخی هایپرمارکتها عدم تناسب آنها با محلهایست که در آن وجود دارند به گونهای که بعد از رونمایی باعث تعجب اهالی شدهاست. پاساژ تیراژه 2 تهران حوالی خیابان شهید مدنی یکی از همین مکانهاست که بعد از بازگشایی تعجب عده زیادی را با خود به همراه داشت. همسایه جدید و خوش رنگ و لعابی که هیچ شباهتی به همسایگان آجری و قدیمی اطرافش ندارد. ساکنان منطقه شهید مدنی تهران که پیش از به «نظام آباد» شناخته می شدند و همجوار بیمارستان امام حسین بودند. امروز می توانند با ساختمان تیراژه 2 محله شان را به بقیه معرفی کنند. به همین بهانه به این مجموعه تجاری سر زدیم تا محیط آن را بیشتر بشناسیم.
سفر به دوردنیا از تیراژه
از در بزرگ شیشهای که وارد میشویم دنیای جدید آغاز میشود. دنیایی که نه رنگ و لعاب داخلش و نه سکوت و بی سروصدا بودنش ربطی به بیرون درهای خروجی دارد. سمت راست ورودی یک ماشین پلاک دبی قرمز رنگ برای دکور خودنمایی میکند که احتمالا سوژه خوبی برای عکسهای سلفی همه کسانی ست که برای گشت و گذار به این پاساژ میآیند. اما سمت راست یک خانم ایستاده که میگوید: با هر 50 هزارتومانی که در این پاساژ خرید میکنید میتوانید یک شانس در قرعه کشی سفر به دوردنیا کسب کنید.
طبقه اول پراست از فروشگاههای با متراژهای بزرگ که دیدنشان از توی ویترین لذت بخشتر از پرسیدن قیمتشان است. برای همین بیشتر آدمهایی که قدم میزنند کمتر داخل میروند و کمتر قیمت میپرسند. برای همین پیش از پرسیدن قیمت از فروشندگان و چک کردن اتیکت لباسها یک سوال میپرسیم: این برند کجایست؟ و جوابهای مختلفی میشنویم: عربی، ترک، سوییسی.
مترو مردم دیگر مناطق را به اینجا میآورد
تیراژه ۲ در صبح یک روز وسط هفته خلوتتر از تصورمان است اما هرچه به ظهر نزدیکتر میشویم به تعداد افراد که بیشتر آنها خانم هستند افزوده میشود. یکی از سوالات مهمی که همان اول از بازدید کنندگان میپرسیم این است که برای همین محله هستند یا از جای دیگری به اینجا آمدهاند؟ آقا و خانم مسنی که با دقت فروشگاهها را تماشا میکنند در جواب سوال ما تاکید میکنند که اولین بارشان است که این پاساژ آمدهاند و از محلهدیگری هستند.
اما خانم سی و چند سالهای که در صف عابربانک ایستاده میگوید که برای این محله است و چند روز یکبار حتما باید به اینجا سر بزند اما همجواری با مترو شهید مدنی نیز به خوبی نشان میدهد که مترو سهم بسزایی در جذب مشتریان این پاساژ دارد و آدمهای زیادی از نقاظ مختلف شهر را به اینجا کشاندهاست. به پاساژی که برندهای مختلف در آن حضور دارند. یک فود کورت بزرگ و سه سالن تازه تاسیس سینما دارد.
مردم از ما کم خرید میکنند
قیمت اجناس را هر طوری که نگاه کنی کوچکترین تناسبی با جنس و بافت محله ندارد و یک صفر را باید بیندازید تا پیشبینی خرید داشته باشید. موضوعی که فروشندهها هم تایید میکند. یکی از فروشندگان پوشاک میگوید که مردم محله خریداران اصلی این پاساژ نیستند و اغلب فقط میآیند و یک دور میزنند و دست خالی میروند. اما یکی از فروشندههای طبقه چهارم معتقد است که حضور این پاساژ در این منطقه به طور کلی غلط است و فقط کلافگی فروشندگان را به همراه دارد:
«من نمیدانم چه منطقی پشت ساخت این پاساژ در این منطقه بودهاست. چون این منطقه کشش این پاساژ را ندارد. به همین خاطر اغلب برای دور زدن و بالا و پایین کردن اجناس به اینجا سر میزنند. همه چیز را باز میکنند و نگاه میکنند؛ اما آخر هم نمیخرند و خستگیاش به تن آدم میماند. اجناس ما گران نیست اما چندین فروشگاه به خاطر همین فروش پایین تعطیل شده است و از اینجا رفتهاند. چون مردمی که اینجا میآیند خرید نمیکنند.»
با دیدن ویترین مغازهها سیر میشویم!
«مردمی که اینجا میآیند خرید نمیکنند» جملهای ست که چندین فروشنده روی آن تاکید میکنند. پس مردم برای چه اینجا میآیند؟ یکی از خانمهایی که کنار ویترین کفش فروشی ایستادهاست و از اهالی ست میگوید هرچند روز یکبار اینجا میآید و پیگیر تخفیفها و آفها ۵۰ درصدی ست و خرید میکند. وقتی میگویم الان به چه قصد به پاساژ آمده جواب جالبی میدهد:
«پاساژ گردی لزوما به معنی خرید کردن نیست. اینجا میتواند بهانهای باشد که خانوادهها دور هم جمع شوند. من خودم از جمله کسانی هستم که لازم نیست خرید کنم. همین که بیایم و ویترین مغازهها را ببینم سیر میشوم! معمولا خانمها اینطور هستند. لازم نیست خرید کنند. حالا نمی دانم شاید جوانها اینطور نباشند و برایشان بدتر عقده شود. اما فکر میکنم باید جنبههای خوب این پاساژ را هم ببینید که به عنوان یک سرگرمی برای مردم شدهاست و بهانه ایست که با دوستان و خانواده به اینجا بیایند.»
بچههای محل با کلاستر شدهاند!
هایپرمارکت طبقه زیرین این پاساژ یک فروشگاه بزرگ است که بیشتر مشتریانی که از پاساژ بیرون میآیند کیسههایشان نشان میدهد که از این هایپرمارکت خرید کردهاند. هایپرمارکتی که از لوازم خانگی تا میوه و سبزیجات روزانه را در قفسههای خود دارد. به بیرون از پاساژ میرویم تا از صاحب مغازههای مجاور درباره همسایه درشت و قد بلندشان بپرسیم. قصابی مجاور میگوید قیمت هایپر آنقدر بالاست که مردم هنوز ترجیح میدهند از او خرید کنند بعلاوه اینکه لابلای گوشتهای هایپر گوشت وارداتی هم وجود دارد.
اما خانمهایی که روبروی پاساژ ایستادهاند یک مغازه میوه فروشی بسته نشانمان میدهند و معتقدند این پاساژ مغازههای زیادی را در محله تعطیل کردهاست. اما یکی از خانمها میگوید هرچه نباشد نام محله را تغییر داده و به اصطلاح روی تیپ و کلاس آدمهای محله تاثیر گذاشته است. طوری که در این یکی دو سال آدمهای محله مدنی تهران حوالی بیمارستان امام حسین شیک و با کلاستر شدهاند و دیگر میشود به جای محله بیمارستان امام حسین گفت: محله تیراژه 2!!
نظر کاربران
یعنی چه چون یه محله متوسط نشینه نباید مال توش تاسیس بشه؟مگه آدمای اون محله آدم نیستن؟ درثانی از جاهای دیگه تهران مردمش میتونن بیان اینجا که خلوت تره خرید کنند
به نظرم محله خوبیه از همه لحاظ
منم از این محله خیلی خوشم دسترسی به همه جا راحته
خانم نویسنده به نظرم شما برید در همون پاساژ با خودرو قرمز پلاک دبی سلفی بگیرید منتشر کنید خیلی بهتره تا متن بنویسید و منتشر کنید واقعا از برترین ها انتظار چنین چیزی و ندارم با این همه برنامه ی خوب و تیم عالی ای که دارن که چنین چیزی تو پیجش دیده بشه به نظرم داشتم نظر شخصی یک آدم عقده ای با مغزی توخالی می خوندم که صرفا زمانم هدر رفت با خواندنش.
که ۲۰ ساله تو این محل زندگی میکننم سگش شرف داره به محل های دیگر من از سرکار میرسم خونه ساعت ۱۰ ۱۱ شب تا حالا اتفاقی نیفته خدایی یک سری اتفاقات همکارام از محل زندگی میگن مخصوصا سمت پروین خاک سفید ولی من این ور ندیدم