جامعه جوان ایرانی، گرفتار بحران شده است؟
روزنامه ایران، یادداشتی از جبار رحمانی؛ مردمشناس و استاد دانشگاه به مناسبت گرامیداشت «روز جوان» منتشر کرد.
روزنامه ایران، یادداشتی از جبار رحمانی؛ مردمشناس و استاد دانشگاه به مناسبت گرامیداشت «روز جوان» منتشر کرد.
مفهوم جوانی نزد جامعه موقعیتی است که فرد در آستانه استقلال اقتصادی و تشکیل خانواده قرار دارد و قاعدتاً از بیشترین میزان انرژی روحی و انگیزشی برخوردار است به همین سبب مجموعهای از ویژگیهای عاطفی خوشایند حول این مقطع از زندگی در نظامهای اجتماعی مطرح است زیرا جوانی، مرحله به ثمر نشستن زحمات خانواده و جامعه در تربیت عضو جدید است.
اما در ایران امروز، جوانی به یک مقوله مبهم و گاه بحرانی تبدیل شده است. جوانی شرایطی است که همراه با مقولههایی مانند بیکاری، تجرد، عدم امکان تهیه مسکن و ازدواج و... همراه است. طی دو دهه اخیر، عملاً به دلیل حجم انبوه جمعیت سنی ۳۰- ۲۰، جوانی به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است. از یکسو نظام اجتماعی و سیاسی شرایط لازم برای تشکیل زندگی (یعنی ازدواج و کار) را برای نسل جدید دشوار ساخته است و از سوی دیگر در نظام تربیتی ما اعم از خانواده و آموزش و پرورش و دانشگاه مهارتهای شناختی و عاطفی و رفتاری لازم برای استقلال خلاقانه و مسئولیتپذیری فردی برای تأمین زندگی به جوان ارائه نشده است.
اگر مجموعه آمارهای جوانان بیکار، جوانان مجرد، جوانان طلاق گرفته را کنار هم بگذاریم، متوجه بحرانی بودن جوانی به مثابه یک مسأله اجتماعی خواهیم شد. هرچند در کنار این آمارهای منفی، کمتر به آمارهای مثبت و نیمه پر لیوان توجه شده است ولی به هر حال لزوم پرداختن به جمعیت پرشمار جوانان که امروزه بیشتر حول سن ۳۰ سالگی معنا پیدا میکند مطرح است و گویی جوانی به سمت سنین بالاتر بسط پیدا کرده است. همان طور که مفهوم کودکی امروزه دوره بیشتری (گاه تا ۱۸ سالگی) را نسبت به چند دهه قبل شامل میشود. به هر حال جوانی، مقطع حساس جامعه برای استقرار نسل جدید و واحدهای اقتصادی، اجتماعی جدید و در نهایت انرژی جدید برای تداوم خلاقه جامعه است.
به همین سبب بحران در زندگی این قشر، به معنای بحران در حال و آینده جامعه است. ناکارآمدی برخی از سیاستها و شیوههای نامناسب نظامها و نهادهای آموزشی از ابتدایی تا آموزش عالی منجر به شرایطی شده است که زمینههای بحران را در دل خود پرورش داده است. از یکسو بستر جامعه ابزار و مقدمات لازم برای پذیرش نسل جدید را ندارد و از سوی دیگر، این نسل جدید نیز مهارت کافی را نیاموختهاند. در نهایت مسئولیت تأمین و حمایت نسل جدید جوان و به طور ضمنی بسط دوره جوانی گاه تا میانههای دهه چهارم زندگی بر دوش خانواده است. به همین سبب بحران جوانی، تمام ارکان جامعه را دربر گرفته است.
شاید نخستین پرسش، چیستی راهکار حل این بحران باشد؟ به نظر میرسد لازم است قبل از هر چیز شناخت دقیقی از این بحران، دلالتها و زمینههای آن و پیامدهای آن داشته باشیم. پیوند خوردن بحران جوانی با بحران بیکاری و بحران عدم تشکیل خانواده (تجرد و طلاق) بیانگر بحران بازتولید مشکلات جامعه است. این امر بیانگر آن است که سیاستگذاری و نهادهای سیاستگذار گاه فاقد یک برنامه درست و گاه مبتنی بر الگوهای غلط سیاستگذاری هستند. آنچه ضروری است، در وهله اول اصلاح نظامهای فرهنگی و آموزشی برای ایجاد فرهنگ خلاقهای برای دوره جوانی است. نظام آموزشیای که تمام غایت و هستی خودش را متمرکز بر مسأله کنکور کرده است، اصولاً نیروی جوان خودش را برای زندگی آماده نمیکند، بلکه در بهترین حالت از آنها رباتهای کنکوری میسازد. به همین سبب در اقتصادی دولتی- رانتی، عملاً جوانان در اکثریت موارد باید به منابع رانتی (دولت یا خانواده) برای تشکیل خانواده و اشتغال وابسته باشند.
گویی نظام رانتی، انسان رانتی خودش را که انسانی وابسته و فاقد مهارتهای کافی باشد، تربیت کرده است. اقلیت خلاقی که توانستهاند از این منطق خارج شوند، محصول فعالیتهای خودشان بودهاند نه برنامهریزی سیستم. بر این اساس، میتوان گفت مفهوم جوانی، قبل از هر چیز نیازمند بازاندیشی در نظامهای تربیتی برای تربیت جوانی دارای مهارتهای زندگی و شیوههای خلاق برای استقلال است و همزمان جامعه نیز باید در بسترهای اقتصادی- سیاسی، منطق رانتی خودش را به منطق تولید خلاقانه اقتصادی تبدیل کند که نظام آموزشی بتواند در این بستر متجلی شود.
بحران جوانی، در پیوندی نامبارک میان اقتصاد سیاسی رانتی و نظام تربیتی ناکارآمد در نهادهای آموزشی در خانواده و جامعه ما شکل گرفته است.
این پیوند نامبارک، باید اصلاح شود تا این بحران نیز رفع شود. در غیر این صورت، آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، بیکاری، اعتیاد و حتی مهاجرت گسترده و ناامیدی، بخشی از پیامدهای وضع موجود هستند که میتوانند بیشتر و بیشتر شوند.
نظر کاربران
این مربوط به ستاد بحران هست .
خب الان دیروز روز جوان بود شمادارین این حرف میزیند خب حالا جوان به همراه خانوادهش دریابید همین جوان ازکجابیاره بده مثلا یک خانه بگیره دراول جوانی قسط بده غلط نکرده که خونه گرفته یاکی وسیله دیگه یامثلاهمون جوانی که دیروز درموردش نوشته بودن حقوق خونده چراباید کاربه اینحابکشه که یک بچه 10سالهرابکشه اصلا جوانی اگر خوب استفاده بشه خوبه ولی به قول شما کودک تا 18سالکی کوکدک حالا خداباید به فریاد همه برسه
دو صد گفته چو نیم کردار نیست
همش بگین جوان اخه بابا جوان کار میخواهد کارررررررررر
نصف بیشترمشکلات تا۸۰درصدبیشتردلیلش بیکاریه وفقرکه افغانیامقصرن ۱۰ملیون شغل واشغال کردن وحدود۱۶ملیون افغانی کل هزینه زندگیشون ومیدیم به جای ایران وایرلنی بزرگ مظلوم هزینه کنیدنتیجش این میش ۲۰۰سال بودجه چراهزینشون میکنیدبا جای هم وطنانمون