پیامد حمایت کارگزاران سازندگی از شهرداری حجتی
شاید تا چند روز پیش اظهارات غلامحسین کرباسچی درباره لابیگری انتخاب هفت گزینه شهرداری تهران تنها یک واکنش سیاسی تلقی میشد، اما روزنامه سازندگی خبر از حمایت رسمی حزب کارگزاران سازندگی از شهرداری محمود حجتی داد. خبری که در نگاه اول بیش از آنکه امیدوارکننده باشد، نگرانکننده است.
رویداد ۲۴ نوشت: شاید تا چند روز پیش اظهارات غلامحسین کرباسچی درباره لابیگری انتخاب هفت گزینه شهرداری تهران تنها یک واکنش سیاسی تلقی میشد، اما روزنامه سازندگی خبر از حمایت رسمی حزب کارگزاران سازندگی از شهرداری محمود حجتی داد. خبری که در نگاه اول بیش از آنکه امیدوارکننده باشد، نگرانکننده است.
این در حالی است که در توانایی محمود حجتی به عنوان یک مدیر برجسته و علمی هیچ شکی نیست اما پافشاری کارگزاران روی یک گزینه خاص میتواند آغاز یک شکاف عمیق در جریان اصلاحات شود. به همین دلیل در اعلام رسمی حمایت حزب کارگزاران سازندگی از محمود حجتی باید به چه نکته مهم توجه کرد.
نخست اینکه خارج شدن حجتی از کابینه حسن روحانی آن هم در شرایط کنونی که دولت در شرایط خطیری به سر میبرد این شائبه را به ذهن متبادر میکند که برخی از مدیران دولت یازدهم تنها با اصرار رییس جمهور در کابینه دوازدهم حضور پیدا کردهاند. این در حالی است که براساس اخبار غیررسمی بیژن زنگنه، سیدحسن قاضیزادههاشمی و محمود حجتی از جمله افرادی بودند که علاقهای به حضور در دولت دوازدهم نداشتهاند و در مقطعی نیز از دولت استعفا دادهاند که با موافقت رییس جمهور مواجه نشده است. در نتیجه خارج شدن حجتی از کابینه دولت حسن روحانی را با چالش درونی مواجه میکند که به هیچ عنوان به سود جریان اعتدالگرا و اصلاحطلب نیست.
دوم اینکه به نظر میرسد بعد از اختلاف نظر بین کارگزاران سازندگی و اتحاد ملت بر سر ماندن یا رفتن نجفی از شهرداری تهران حزب کارگزاران سازندگی همچنان بر موضع الیتگرایانه خود در جریان اصلاحات پافشاری میکند و با رفتاری که نشان میدهد به صورت ناخودآگاه در حال پررنگتر کردن شکافها است. اتفاقی که اگر ادامه داشته باشد میتواند نقظه آغاز یک شکاف بزرگ برای اصلاحطلبان در سالهای پایانی دولت دوازدهم باشد. این در حالی است که باید به خاطر داشته باشیم که ریشههای شکست دولت اصلاحات و روی کار آمدن محمود احمدینژاد نیز در رویکرد شورای شهر اول تهران بود و از آنجا بود که کل پروژه اصلاحات از مسیر اصلی خود منحرف شد. در نتیجه نباید اجازه اشتباه گذشته دوباره تکرار شود و اصلاحطلبان در آستانه دو انتخابات سرنوشتساز آینده از مسیر اصلی خود خارج شوند.
سوم اینکه حمایت کارگزاران سازندگی از یک فرد در لیست هفت نفره در عمل به معنای زیر سوال بردن تصمیم شورای شهر تهران است. به نظر میرسد کارگزاران سازندگی با حمایت رسمی از محمود حجتی لیست منتشر شده شورای شهر تهران را از حیز انتفاع خارج کرده و تصمیم شورا را به مصلحت ندانسته است. در نتیجه کارگزاران سازندگی به صورت غیرمحسوس تلاش کرده از سپردن سکان مدیریت شهر تهران به برخی افراد حاضر در لیست که سابقه ممتازی در مدیریت کشور ندارند خودداری شود. هر چند که در واقعیت لیست منتشر شده شورای شهر تهران برای شهرداری تهران به جز حجتی از نظر منطقی و عقلایی جای حرف و حدیث بسیاری دارد.
چهارم اینکه اگر فرض بگیریم که حجتی کابینه حسن روحانی را ترک کند و سکان مدیریت شهر تهران را به دست بگیرد این سوال در افکار عمومی مطرح خواهد شد که آیا حجتی همان گزینه طلایی اصلاحطلبان برای ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ است که این روزها روی آن مانور میدهند و یا خیر؟ بدون شک اگر پاسخ به این سوال مثبت باشد ما با یک معادله چندمجهولی مواجه خواهیم شد که مهمترین مجهول آن نیز پتانسیل سیاسی حجتی برای اجماع در بین اصلاحطلبان است. به نظر میرسد اگر حجتی مدیریت شهرداری تهران را به دست بگیرد و عملکرد موفقی نیز از خود نشان بدهد به احتمال زیاد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آینده یکی از گزینههای جدی اصلاحطلبان برای ریاست جمهوری خواهد بود. احتمالی که اگر چه قابل قبول خواهد بود اما آبستن خطرهای بزرگی برای جریان اصلاحات خواهد بود.
ارسال نظر