۷۰۶۳۹۱
۴ نظر
۵۰۱۴
۴ نظر
۵۰۱۴
پ

رگبار بی‌رحمی بر سر محیط‌بانان بی‌پناه

روزنامه «شهروند» جزییات حمله مسلحانه صیادان مسلح به ٤ محیط‌بان در رودخانه «دز» خوزستان را منتشر کرد.

روزنامه «شهروند» جزییات حمله مسلحانه صیادان مسلح به ٤ محیط‌بان در رودخانه «دز» خوزستان را منتشر کرد.

درست ساعت هفت صبح دیروز بود که رودخانه دز تکان خورد، با گلوله‌هایی که رگباری از لوله مسلسل پرتاب می‌شد و چهار نفر را هدف گرفته بود. آن چهار نفر، محیط‌بانان پارک ملی «دز» بودند؛ پارک ملی دزفول. محیط‌بانان را صیادان مسلح، به ضرب گلوله مجروح کرده و پا به فرار گذاشتند؛ با قایق موتوری.

شنبه اول اردیبهشت، ساعت به وقت سه‌ونيم بامداد، چهار محیط‌بان سوار بر قایق گشتزنی شدند تا صیادان غیرمجاز را رصد کنند. اسلحه را یکی از محیط‌بان‌ها بر دوش گرفت و سه نفر دیگر، چشم در چشم درختان و آب و آسمان، طبیعت را می‌کاویدند. ساعت هفت صبح را نشان مي‌داد که وسایلی در ساحل، توجه آنها را جلب کرد، قایق به سمت ساحل، تغییر مسیر داد. آن‌جا اما ماهی‌های برق گرفته و چند کابل و سیم، حکایت از صيد غيرمجاز داشت. چهار محیط‌بان، مشغول بازرسی بودند که دو قایق از دور نزدیک شدند، سرعت قایق‌ها اما آن‌قدر بالا بود که محیط‌بانان فرصت واکنش پیدا نکردند، تنها لوله اسلحه‌هایی را دیدند که به سمتشان نشانه رفت، به رگبارشان بست و از آنها گذشت؛ به همان سرعت. تصویر بعدی از رودخانه دز، تن‌های نیمه‌جان محیط‌بانان بود که خون آلود، روی ساحل، درازکش افتاده بودند و نفس نفس می‌زدند. گلوله امان محمد قاسمی و همکارش مرتضی تساخ و رضا قپانچی که رئيس اداره پارك ملي دز است، را بریده بود. تیرها به بازو و کتف‌شان اصابت کرده و در این میان تنها احمد زبیدی بود که جان سالم به در برد.

شوکه شدیم

«رضا قپانچي»، رئيس اداره پارك ملي دز یکی از افرادی است که صبح شنبه در پارک ملی دز، شاهد حمله ماهیگیران غیرمجاز بود.

صبح شنبه چه اتفاقی افتاد؟

ساعت از نيمه‌شب گذشته بود كه گشت‌آبي ما شروع شد و قرار بود تا ظهر ادامه پيدا كند، با توجه به اينكه در فصل ممنوعه صيد قرار داريم، از نيمه‌هاي شب شروع به گشت‌آبي در رودخانه دز كرديم كه دم‌دم‌هاي صبح با دو گروه متخلف صيد غيرمجاز صيد ماهي كه با دستگاه برق صيد مي‌كردند روبه‌رو شديم. صيادان غيرمجاز دو اسلحه جنگي كلاشينکف همراه داشتند كه به واسطه آن ما را به رگبار بستند با هر دو اسلحه. ما گشت‌آبي را شروع كرده‌ بوديم كه در كنار ساحل چشم‌مان به وسايل صيادان غيرمجاز افتاد. ماهي‌هايي كه صيد كرده‌ بودند و وسايل‌شان كنار ساحل بود. ما ايستاديم تا وسايل را بازرسي كنيم كه صيادان رسيدند. ما در وهله اول همان كنار ساحل دراز كشيديم اما آنها ما را به رگبار بستند.

در اين گشت‌آبي چند نفر حضور داشتند؟

ما چهار محيط‌بان بوديم كه سه نفرمان مورد اصابت گلوله قرار گرفتيم. در ميان ما يكي از محيط‌بانان مسلح بود كه شروع به تيراندازي كرد اما از آنجايي كه آنها سوار قايق بودند و سرعت‌شان هم بالا بود از جلوي ما رد شدند و فرد مسلح ما هم که بازويش تير خورده بود اسلحه از دستش افتاد و نتوانست به تيراندازي ادامه بدهد.

بعد از حادثه چه شد؟

سه نفرمان آسيب‌ ديده بوديم و تنها احمد زبيدي زخمي نشده بود. تقريبا در شوك بوديم. خوشبختانه گوشي همراه داشتم و تماس گرفتم و ماجرا را تعريف كردم، البته تا آمبولانس بيايد و ما به شوش انتقال پيدا كنيم، يك‌ساعت و‌نيم طول كشيد. دليل آن هم اين بود كه محلي كه ما زخمي شده بوديم، با شوش فاصله داشت اگرچه در همان بيمارستان شوش هم ما خيلي معطل شديم تا پروسه درمان‌مان شروع شود.

حال همکاران‌تان چطور است؟

دو نفر از ما تير به بازوي‌مان اصابت كرده و حال عمومي‌مان خوب است اما متاسفانه يكي از همكاران حالش كمي وخيم‌تر است؛ تير به استخوان كتفش اصابت كرده و استخوانش را شكسته که از بيمارستان شوش به دزفول و از آن‌جا به اهواز منتقل شده است.

كمي از خودتان بگوييد. اينكه چندسال داريد و چند وقت است كه محيط‌باني را شروع كرده‌ايد؟

٣٥سال دارم و پدر يک دختر ٤ساله‌ام. ١٠سالي مي‌شود كه محيط‌بانم، البته يك‌سال و نيمي مي‌شود كه به اين منطقه آمده‌ام و در سمت رئيس اداره پارك ملي دز فعاليت‌هايم را ادامه مي‌دهم.

کار در این منطقه و در حرفه شما چگونه است؟

محيط‌بانان تمام روزها در محل خدمت‌شان حضور دارند حتي در تعطيلات نورز آن هم براي حفظ طبيعت و حيات‌وحش. محيط‌بانان روز تعطيل براي‌شان معنا ندارد و گشتزني يكي از وظايف اصلي آنهاست. گشتزني در صبح و شب. واقعيت زندگي محيط‌بانان گوياي اين مسأله است كه با توجه به خطراتي كه در اين شغل وجود دارد، دريافتي آنها به نسبت ساير نهاده‌ها بسيار كم است.

صیادان صورتشان را پوشانده بودند

«سيدمرتضی تساخ» ٣٧ساله، با ١٠‌سال سابقه کار هم یکی ديگر از محيط‌بانانی است كه در اين حادثه حضور داشت و ماجرا را اين‌گونه روايت مي‌كند:

خودتان ساکن دزفول هستيد؟

خير، من از روستاي بهشت به دزفول مي‌آيم. براي رسيدن به محل كار هر روز ناچارم بدون وسيله اين مسافت طولاني را طي كنم.

شرايط كاري‌تان چگونه است؟

دريافتي من یک میلیون و ٣٠٠هزار تومان است. با توجه به اينكه ما در جنوب فعاليت مي‌كنيم تقريبا هر روز يا يك‌روز در ميان گشتزني داريم. من هم مثل همه محيط‌بانان تحت پوشش بيمه اجتماعي هستم و براي بيمه تكميلي بايد براي هر نفر ماهانه ٧٠هزار تومان بدهيم كه با وضعيت دريافتي‌مان تقريبا غيرممكن است.

صبح شنبه چه اتفاقی در پارک ملی دز افتاد؟

من همراه سه تن از همكارانم از ساعت سه‌ونيم شب شروع به گشتزني در دز كرديم و به همين‌ دلیل سوار قايق شديم. در اين گشتزني محيط‌بان مسلح من بودم و اسلحه در اختيار من بود. حدود ساعت ٧صبح بود كه متوجه يكسري وسايل در ساحل شديم و براي همين خودمان را به ساحل رسانديم. مقداري ماهي و وسايل بود كه نشان از صيد غيرمجاز مي‌داد. همان‌طور كه همكاران مشغول بازرسي وسايل بودند، دو قايق با سرعت به ما نزديك شدند كه مسافرانش چهره‌هايشان را پوشانده بودند و شروع كردند با اسلحه جنگي به ما تيراندازي كردن. همكاران روي زمين دراز كشيدند و من هم شروع به تيراندازي كردم اما از آنجايي كه تير به بازويم خورد، نتوانستم ادامه بدهم و دو نفر از ديگر همكارانم زخمي شدند.

بعد از تيراندازي چه اتفاقی افتاد؟

صيادان غيرمجاز با سرعت از روبه‌روی ما گذشتند و تيراندازي كردند و براي همين نتوانستيم آنها را شناسايي كنيم. شرايط خيلي بدي بود. با اينكه ما محيط‌بانان به اين اتفاقات عادت داريم اما شوكه شده‌ بوديم. «رضا» با گوشي‌اش حادثه را خبر داد. بعد از مدتي آمبولانس آمد و ما را به بيمارستان شوش انتقال داد، البته حال «محمد قاسمي» وخيم بود و تير به كتفش اصابت كرده بود كه اول به بيمارستان دزفول و بعد به اهواز منتقل شد كه هنوز نتوانسته‌ايم از شرايط عمومي‌اش خبري كسب كنيم.

چشم‌انتظار تصويب قانون حمايت از محيط‌بانان

«احمدرضا لاهيجان‌زاده»، مديركل محيط ‌زيست خوزستان در مورد حادثه‌اي كه براي سه تن از محيط‌بانان رخ داده، مي‌گويد: «محيط‌بانان براساس وظيفه‌اي كه برعهده داشتند، درحال گشت‌آبي بودند كه مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و در همان لحظات اول به بيمارستان شوش براي مداوا منتقل شدند كه يكي از آنها به دليل وخامت شرايط عمومي از بيمارستان نظام‌مافي شوش به بيمارستان گنجويان دزفول منتقل شد و در روند درمان تشخيص داده شد تا براي ادامه درمان به اهواز منتقل شود. او نیاز به جراحی دارد. پیش‌بینی می‌شود هنگام عمل جراحي نيازمند خدمات و اقدامات بيشتري باشد، بنابراين نيم‌ساعت پيش به اهواز منتقل شد.» لاهيجان‌زاده درباره هزينه درمان اين محيط‌بانان هم توضیح‌هایی می‌دهد: «هزينه‌هاي درمان اين محيط‌بانان درحال حاضر توسط اداره خودمان پرداخت می‌شود اما متاسفانه بايد گفت محيط‌بانان تحت پوشش قانون خاصي نيستند تا تمام مسائلشان را پوشش دهد.» به گفته او، وقتی در حادثه‌ای محیط‌بانان باعث به آسیب رسیدن به کسی می‌شوند، قانون از آنها حمایت نمی‌کند، حتی اگر خودشان در حادثه آسیب ببینند، باز هم قانونی وجود ندارد که آنها را تحت پوشش قرار دهد؛ هر چند که قانون حمايت از محيط‌بانان بیش از یک‌سال است که در مجلس در حال بررسی است: «امیدوارم با وقوع چنین اتفاقاتی، قانون حمایت از محیط‌بانان در دستوركار ويژه قرار بگيرد و با سرعت به آن رسيدگي شود. چون در اين صورت است كه بسياري مسائل حل می‌شود.» مديركل محيط ‌زيست خوزستان ادامه مي‌دهد: «محيط‌بانان تحت‌ ‌پوشش بيمه هستند، همان بيمه رايجي كه در بحث‌هاي استخدامي‌شان است به اضافه بيمه تكميلي.

البته همه اينها نيز با محدوديت‌هاي مختص خودشان روبه‌رو هستند و حوادث و اتفاقات تلخ و هزينه‌هاي بالا را پوشش نمي‌دهد.» او ادامه مي‌دهد: «محيط‌بانان اين حادثه همگي اهل دزفول و حومه هستند. يكي از آنها رئيس اداره پارك ملي دز است و دو نفر ديگر محيط‌بان هستند كه سابقه فعاليت‌شان به ١٠‌سال مي‌رسد. هر چهار نفر درحال گشت‌آبي بودند كه متوجه صيد غيرمجاز ماهي در دز مي‌شوند كه اوايل صبح به آنها حمله مي‌شود؛ صيادان غيرمجازي كه سلاح جنگي به همراه داشتند و چهره‌هايشان را به‌طور كامل پوشانده بودند.» لاهيجان‌زاده در مورد متخلفان مي‌گويد: «متاسفانه اين متخلفان دستگير نشده‌اند اما پيگيري‌ها به شكل جدي ادامه دارد تا به نتيجه برسد.»

حال محمد قاسمی وخیم گزارش شده است. او مسئول محیط‌بانان پارک ملی دز است و در حادثه صبح شنبه، بشدت زخمی شده است. او توانایی حرف زدن ندارد اما «زهره ملكي» که همسرش است، از وضع جسمی او به «شهروند» می‌گوید: «همسرم متاسفانه در اين حادثه از ناحيه كتف آسيب ديده‌. گلوله به استخوانش اصابت كرده و علاوه بر خونريزي شديد، استخوان هم آسيب‌ ديده و نياز به جراحي دارد. در وهله اول آنها را به بيمارستان نظام مافي شوش برده بودند كه به دليل خونريزي زياد، تصميم گرفته شد به بيمارستان دزفول انتقال پیدا کند. البته تشخيص اين بيمارستان جراحي بود، البته ممکن است برایش پیوند استخوان انجام شود. او حالا در بیمارستان اهواز بستری است. خوشبختانه حال عمومي‌اش خوب است اما اين دست از دلواپسي‌ها هميشه با خانواده محيط‌بانان است.»

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • Hadi

    واقعا کوچکترین ارزشی برای این طبیعت و این دلاوان جامعه قائل نمیشیم. احتمالا حقوقشون هم اداره کاریه.
    متاسفانه تو این سرزمین بحث حجاب از همه چی مهمتره.
    چه چیزی از محیط زیست. خشکیالی. فرسایش خاک و بیکاری مهمتره.!؟
    وقتی به دلیل بی سوادی رشته های دانشگاهی مربوط به جغرافیا و زمین رو حذف میکنن دیگه باید تا آخرش رو متوجه بشیم.

  • بدون نام

    ماهی 1300 برای کسانیکه جانشان در کف دست هست و هیچ متولی و محافظی هم ندارند؟
    و البته ژنهای خوبی که میلیاردی می خورند و اصلا هیچ تکانی هم از جایشان نمی خورند

    کاش سختگیری به جرم و جزای این متخلفان مسلح که با اسلحه جان محیط بانان را می گیرند هم مانند ان جوان همدانی که با اسلحه به سرقت طلا فروشی باشد و فقط زندان نباشد و لابی نکنند برای ازادی انها

  • بدون نام

    یک خبر را می‌توان در چهار خط نوشت داستان حسین کرد شبستری تعریف میکنی !!!

  • بدون نام

    فقط ،فقط، خدا نجاتتمان بده چون بنده اش بدرده زیره خاک میخوره این سران و این حکمت اه،اه،اه

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج