آتشِ نابخردی در «سرهنگ آباد»، روشن است
روزنامه قانون نوشت: کوشک ارزشمند و تاریخی- فرهنگی نامدار به سرهنگ آباد زَواره، پیش از نیمروز چهاردهم فروردین روز سه شنبه به گفته سرپرستان سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به انگیزههای ناروشنی درآتش سوخت تا باردیگر بیننده ناکارآمدی و بیکفایتی مدیران و سرپرستان این سازمان باشیم. در واقع باید گفت، یادمان ملی و بی همتای کوشک سرهنگآباد که نمونه ای یگانه از هنر و معماری ایرانی است در آتشِ نابخردیها سوخت.
روزنامه قانون نوشت: کوشک ارزشمند و تاریخی- فرهنگی نامدار به سرهنگ آباد زَواره، پیش از نیمروز چهاردهم فروردین روز سه شنبه به گفته سرپرستان سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به انگیزههای ناروشنی درآتش سوخت تا باردیگر بیننده ناکارآمدی و بیکفایتی مدیران و سرپرستان این سازمان باشیم. در واقع باید گفت، یادمان ملی و بی همتای کوشک سرهنگآباد که نمونه ای یگانه از هنر و معماری ایرانی است در آتشِ نابخردیها سوخت.
کوشک تاریخی- فرهنگی چهلستون روستای سرهنگ آباد که به گفته پژوهشگران به نادرستی کاخ نامیده شده، یکی از یادمانهای بی مانند (منحصربه فرد) معماری و هنر ایرانی بوده که در دوره قاجار ساخته شده است. این یادگار ملی را بیگمان باید یکی از یادمانهای ارزشمند و گرانبهای تاریخی دانست که شوربختانه بیش از چندین دهه به حال خود رها شده بوده و مورد بیمهری مدیران و سرپرستان شهری و استانی بهویژه سازمان میراث فرهنگی قرار داشته است. به باورکارشناسان همه مصالح ساختمانی به کار رفته در این یادمان مانند سنگهای مرمر شفاف، ستونهای سنگی و پایههای چوبی ستون با الاغ و استر (قاطر) و شتر از فرسنگهای دور به سرهنگآباد آورده شده است. همچنین ستونهای چوبی آن را از آبادیها و دهستانهای شهر اردستان، عصاران محله رامیان اين شهر به وسیله شتر به آنجا آوردهاند. ستونهای سنگی و مرمرهای زیبای آن را از معدنهای پیرامون شهرستان یزد بیرون آورده و بار شتر کرده و به روستای سرهنگ آباد بردهاند.
اما با وجود همه ارزشهای این یادمان ملی، سالهای سال و در چندین دهه از سوی سازمان میراث فرهنگی کوشکِ چهلستون به حال خود درگوشه ای رها شده بوده و با مرگ دست و پنجه نرم میکرده است. در پی این بیمهریها، سرانجام در روز سه شنبه چهاردهم فروردین،خبر آتشسوزی کوشک چهلستون روی خط خبرگزاریها و رسانهها قرار گرفت و یکی از بیهمتاترین یادمانهای ملی کشور بر اثر ناکارآمدی و ناشایستگی مدیران و سرپرستان فرهنگی شهری به ویژه سازمان میراث فرهنگی که مسئول مستقیم پاسداری و حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی است، در آتش نابخردیها سوخت و آغاز بهار و سال نو را به کام دوستداران تاریخ و فرهنگ ایرانی و کنشگران میراث فرهنگی تلخ کرد.
سرهنگ آباد را دریابیم، پیش از آنکه ویران شود
زنده یاد دکتر باقرآیت ا... زاده شیرازی که کوششهای فراوانی را در زمینه میراث فرهنگی و پاسداشت یادمانهای تاریخی و فرهنگی انجام داده و پرونده ثبتی کوشک چهلستون سرهنگ آباد را به سرانجام رسانده است، گویا چنین روزگار تلخ و اندوه بار و سرنوشت این یادمان ملی را میدیده است که در سالهای دور و در بررسی های خود گفته بود:«سرهنگآباد را دریابیم، پیش از آنکه ویران شود». هر چند که کسی به سفارش و اندرزهای این یگانهمرد میراث فرهنگی کشور گوش فرا نداد و فرجام تلخ کوشک چهلستون رقم خورد و در آتش نابخردیها و ندانم کاریهای مدیران و سرپرستان میراث فرهنگی سوخت تا بار دیگر آه از نهاد دوستداران میراث فرهنگی در آمده و به اندوه یکی دیگر از یادگارهای نیاکانی ارزشمند ملی بنشینند. به راستی پاسخ این کمکاریها و کوتاهیها را چه کسی باید بدهد؟ آیا باید تاوان آن را دلسوزان و کوشندگان راه میهن و میراث فرهنگی بپردازند یا نهادی وجود دارد که به این موضوع با جدیت و کامل رسیدگی کند یا مانند دیگر پروندههای یادمانهای تاریخی در همه این سال ها پس از فروکش کردن خبرهای رسانهها، از تب و تاب افتاده و به ناکجاآبادمی رود.
سکوت همگان در برابر ربودن بادگیرهای کوشک چهلستون
یک مرمتگر بناهای تاریخی که بررسیهای فراوانی را در چند سال گذشته روی کوشک چهلستون روستای سرهنگ آباد انجام داده و پیاپی از این یادمان بازدید کرده و در روند آتش سوزی و رها شدن این یادگار ملی در همه سال های گذشته بوده است با انتقاد شدید از کوتاهی و کم کاری های مدیران و سرپرستان میراث فرهنگی به روزنامه قانون گفت:« کوشک چهلستون سرهنگ آباد که شوربختانه نه گردشگاه (تفرجگاه) بوده و نه کاخ و به نادرستی همواره گفته میشود آمیزهای (تلفیقی) از معماری چهلستون اصفهان و باغ عفیف آباد شیراز است، در حالی که این کوشک آمیزهای از معماری چند دوره تاریخی و چندین بنای صفوی و پیشتر از آن است. ایوانهای ستون دار آن سراسر گویای الگوپذیری از تالارهای ستون دار پارسه (تختجمشید)، عالی قاپو و ستونهای سنگی آن به پیروی از چهلستون قزوین بوده است. همچنین ایوان اصلی که به انگیزه شباهت بسیار به چهلستون اصفهان به ایوان چهل ستون نامدار است، رو به سمت خاور (شرق) بوده، حوض و فوارهای با سنگ های مرمر در میان آن، تصویر نقاشی روی چوب را نشان میدهد که برگرفته از یکی از نقشهای فرش ایرانی است و بالای این حوض قرار داشته که بازتاب آن در آب حوض، تصویری زیبا را می آفریده است.
کوشک سرهنگ آباد کامل برپایه الگوی معماری باغ ایرانی طراحی شده و دارای سه اَشکوبه (طبقه) است که زیرین ترین اَشکوبه آن که در دل زمین قرار دارد، آسیابی بازمانده از دوره صفویه است، اَشکوبه همکف در برگیرنده انبار مواد خوراکی، آشپزخانه و جایگاه آسایش مستخدمان بوده و بدون تزیینات است. اَشکوبه سوم که در واقع ویژهترین عنصر این فضای معماری است، تالار ارزنده بسیار بزرگی با جهت خاوری - باختری است که چهار اتاق در چهار سوی آن قرار دارد و آکنده از انواع تزیینات گچ بری، نقاشی، نقاشی پشت آینه، آینه کاری، شیشههای رنگی، مُقرنس کاری، بخاری دیواری، تزیینات روی چوب، فلزکاری، خوشنویسی و تراش است. براي پوشش سقف از سیستم تیرپوش به همراه خرپا استفاده شده که تیرها از تنههای بزرگ درختی بوده که به وسیله تسمههای بزرگ فلزی به يكديگر متصل شده است. سخن درخور نگرش، توجه نظام مهندسی بوده که در این سیستم پوشش سقف به کار رفته و یکی از دلايل پابرجایی بنا تا این زمان، همین پوشش سقف آن بوده است».
این کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی که نخواست نامش آشکار شود، در دنباله سخنانش افزود:«شوربختانه کوشک چهلستون سرهنگ آباد با همه ارزش های معماری و هنری خود در آغاز بهار در آتش سوخت و مهم ترین انگیزه در آتشسوزی این یادمان ملی، بدون شک کوتاهی و همکاری غیرمستقیم برخی سرپرستان و مدیران میراث استان و منطقه در این امر بوده است. چرا در همه این سال ها هیچکس به موضوع گم شدن بادگیرهای ارزشمندکوشک اشارهای نمیکند؟ چگونه افرادی می توانند از درون یک اثر ملی و یک ملک شخصی، سازه ای را بربايند که هیچ اقدام جدی حقوقی و رسانهای در این خصوص انجام نمیگیرد؟آیا به دید شما این کم کاری به کوته فکران اجازه خراب کاری ها و دست اندازیهای دیگر را نمیدهد؟ ناپدید شدن بادگیرها را ویرانی اثر بيان کردهاند، در حالی که هیچ نشانهای مبنی بر ویرانی بادگیرها جز خرابی پایهها که آن هم به انگیزه جدا کردن است، دیده نمیشود. همچنین نخستین گزارش مامور یگان حفاظت میراث فرهنگی نيز به یکباره ناپدید میشود! به راستی چرا؟ و دیگر اقدامی در این زمینه انجام نمیگیرد. آیا این موضوع از همکاری برخی مدیران و سرپرستان در این امر يا دادن فرصت و بهانه برای آسیب های عمدی پس از آن حكايتندارد؟
کوتاهی سازمان میراث فرهنگی در امر مرمت و حفاظت ازکوشک چهلستون
این دوستدار میراث فرهنگی و مرمتگر بناهای تاریخی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به کوتاهی و کم کاری های سازمان میراث فرهنگی استان اسپهان (اصفهان) در امر مرمت و حفاظت از کوشک چهلستون سرهنگ آباد زواره، گفت : « سخن دیگری که باید از آن نام برده شود، نبود اقدامهای کارشناسانه مدیران سازمان میراث فرهنگی اسپهان در اجرای طرح مرمت و استحکام بخشی کوشک سرهنگ آباد است، بدون شك این پروژه کار بسیار بزرگ و ارزشمندي بوده و بايد پیش از انجام هرگونه کار و طرحی، اقدام های زیر انجام میشد که شوربختانه انجام نشده یا در این خصوص کوتاهی به عمل آمده است. 1- تنظیم نقشه (پلان) مدیریتی. 2 - شفاف و روشن کردن وضعیت مالکیت. 3 - بهره گیری از همکاری مالکان و نبود پدیداری حساسیت. 4 - بیان و روشن کردن اهمیت میراثی که به امانت به آنها سپرده شده است. 5 - تعامل با مردم منطقه و بهره گیری از موضوع مشارکت مردمی و پدیداری حس وظیفه شناسی و مسئولیت پذیری. 6 - انجام پژوهشهای لازم و ارائه یک کار علمی، پژوهشی و بررسی هدفمند، نه تنها یک کار عملی. 7 - بهره گیری از کارشناسان آشنا به منطقه، دلسوز، علاقهمند و با تجربه».
آیا آتشسوزی کوشک سرهنگ آباد کارمالکان بوده است؟
این کارشناس مرمت بناها که پژوهش و بررسیهای فراوانی را روی کوشک چهلستون سرهنگ آباد انجام داده است، در دنباله سخنانش این پرسش را به میان می آورد که خرده مالکان هیچ کدام مالک این کوشک نیستند، پس چگونه میتوانند به خود اجازه داده که چنین عملی را انجام دهند؟ انگیزه آهکی که پای درختان باغ ریخته می شود به راستی چیست؟ آیا ضعف قانونهای میراث فرهنگی کشور و در بیشتر موارد بی نتیجه بودن کارهای حقوقی سازمان، انگیزهای برای فرصتطلبان به آسیبرسانیها و دستاندازیها به وسيله افراد نابخرد نيست؟ همچنین چرا سازمان میراث فرهنگی استان در موضوع این پرونده شفافیت و روشنگری نشان نداده است؟آیا اقدام ضعیف سازمان و مراجع قضایی و حقوقی، انگیزهای نخواهد شد که دیگر آثار تاریخی کشور نیز دستخوش انواع خرابکاری ها و تهدیدها شوند؟ وی در پایان سخنانش با ابراز شوربختی و نگرانی از رخداد پیش آمده، گفت:«آیا به راستی باید این یادمان ارزشمند تاریخی، هنری و معماری میسوخت تا مدیران و سرپرستان میراث فرهنگی احساس مسئولیت کرده و به این میراث بی همتا، نیم نگاهی بیندازند؟ همچنین یخچال تاریخی، بزرگ و ارزشمندی در نزدیکی این مجموعه قرار دارد که آن هم به حال خود رها شده و بسیار آسیب دیده است. عملکرد مدیران و سرپرستان سازمان میراث فرهنگی شهر زواره و استان به هیچ روی شایسته و قابل دفاع نبوده و نیست و باید پاسخگوی تاریخ و آیندگان باشند. بی گمان روزی تاریخ ، روشنگری و داوری خواهد کرد.
کوشک چهلستون در آتش معمولی نسوخت
اما یکی از کنشگران فرهنگی زواره نسبت به مدیریت ناکارآمد در سازمان میراث فرهنگی استان و رها شدن کوشک چهلستون در سالهای گذشته و رخدادهایی که در چندین روز گذشته برای این یادمان تاریخی روی داده با ابراز شوربختی و انتقاد از سخنان برخی مدیران سازمان میراث فرهنگی در گفتوگو با رسانهها به روزنامه قانون گفت:« برایم جای پرسش و شگفتی دارد که امیری، مدیر روابط عمومی سازمان میراث استان در گفتوگو با یک رسانه، اعلام کرده که آتشسوزی در روز نخست به خوبی مهار شده است، به راستی کدام مهار!؟ در روز دوم من به همراه بخشدار زواره، فرماندار اَردستان، سرپرستان میراث فرهنگی، نقدی ريیس دادگاه عمومی زواره و نکویی از سازمان میراث فرهنگی استان در روستای سرهنگ آباد، بیننده آن بودیم که آتش هنوز خاموش نشده بود و به اجبار خودرو آتشنشانی شهرداری اَردستان فراخوانده شده و عملیات فرونشاندن آتش، ناشیانه پیگیری میشد، آن هم با آتشنشانهایی که لباس مناسب بر تن نداشتند و شمار آنها و تجهیزاتشان، مناسب و درخور این کار نبود. فیلم آن رویداد نيز در مرکز صداوسیمای استان موجود است.
همچنین در شب حادثه، آقایان آموزگار و میرانی، سرپرست موزه زواره به همراه کارکنان آتشنشانی اين شهر، مستقیم در مهار آتش دخالت فیزیکی داشتند. مانند روز پس از آن، ضعف نیروی تخصصی و تجهیزاتی برای فرو نشاندن آتش در سازمان آتش نشانی زواره و اردستان کامل آشکار بود و دیدیم هنگام آتش خاموش کردن، چه آسیبهای دیگری با آب و دیگر عوامل به بخشهای کوشک چهلستون وارد شد».
این دوستدار میراثفرهنگی در بخش دیگری از سخنانش افزود:« موضوع دیگر، درباره مرمت این یادمان ارزشمند و ملی است که هیچگاه در اولویت برنامههای سازمان میراث فرهنگی استان قرار نگرفته بوده و هیچ جلسه مستقیمی به جز پیغام و پاسخ آن با مالکان برگزار نشد و به هیچ روی کسی وارد مذاکره برای تعیین تکلیف مالکیت این یادمان ملی نشد؛ چنانچه هنوز چندین تن در بخش کوشک و باغ سرهنگ آباد سند به دست مدعی هستند. این درحالی است که بخش حقوقی سازمان میراث فرهنگی میتوانست با استعلام از ثبت طرفهای اصلی و واقعی مالکیت را روشن کرده و با آنها وارد مذاکره شود. کشمکش میان مالکان که انگیزه اصلی آتشزدن آن مجموعه نیز شده است از همین ادعاها آغاز می شود، جایی که آقایي می گوید من مالک سه دانگ باغ هستم و از سوی دیگر فرد ديگري نيز میگوید مالک سه دانگ کل مجموعه هستم و این دو تن روز سیزده فروردین با يكديگر بگو مگو کرده و پیش از نیمروز چهاردهم فروردین،کوشک چهلستون دچار آتشسوزی میشود».
سعید مختاریان زواره در دنباله سخنانش گفت:«مدیر روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی استان در بخشی از سخنانشان گفتهاند، ما باید از مالکان خصوصی اجازه ورود بگیریم. برایم جای شگفتی است، ایشان بگویند کدام مالک باید اجازه بدهد؟ مهمتر از همه پیمانکار به راستی چند ماه در آنجا فعالیت کاری داشته است و با اجازه چه کسی مصالح را به درون بنا برده و درکوشک دخل و تصرف کرده است؟ آیا گذاشتن دوربین و نگهبان مورد اعتراض کسی واقع نمیشود؟ و هم اینک با اجازه چه کسی میخواهید دوربین و نگهبان در کوشک قرار دهید، زمانی که بناست از مالکان اجازه ورود بگیرید؟ از سویی، سازمان میراث فرهنگی استان کدام پول نقدی را برای مرمت کوشک اختصاص دادهاست؟ این پول، پسا دست (نسیه) و از ردیف اسناد خزانه و مبلغ آن هم 450 میلیون تومان بود. اما رقم ادعایی گاهی 400 میلیون تومان، 450 میلیون يا 500میلیون تومان بوده است. من بایگانی خبرهای آن را دارم اما این رقم بر پایه گفته های سرپرست میراث فرهنگی اردستان برای قرارداد با پیمانکار و خرید مصالح وعده داده شده بوده است. اما در عمل از جیب پیمانکار هزینه کردند و به پيمانكار بدهکار هستند. ایشان به هر دری می زند تا بستانکاری خود را بگیرد و کسی سلامش را نيز پاسخ نمی دهد! ( خرج که از سفره مهمان بود / حاتم طایی شدن آسان بود) ».
مختاریان زواره در پایان گفت:« گویا برخی چند روز پیش جلسهای در فرمانداری اردستان گرفتهاند و هیچ کدام سرپرستان شهر زواره را دعوت نکردهاند، مگر روستای سرهنگ آباد در محدوده بخش زواره نیست؟ بخشداری زواره در این میان چه مسئولیتی در سازمان آتشنشانی داشته که تا نیمه شب و روز پس از آن، مستقیم در خاموش کردن آتش حضور دارد اما در آن جلسه مدیر کل سازمان میراث فرهنگی استان، غیور، فرماندار اردستان و طابیان، معاون میراث فرهنگی کشور به عنوان مطلع نيز دعوت نمیشوند! این توهین بزرگی به مردم زواره است. اما سازمان میراث فرهنگی استان همان طرحی را که برای خانه تاریخی نائل و دهها خانه در حال نابودی در سطح استان داشته است، برای مرمت کوشک سرهنگآباد نيز اجرا میکند. مرمت و زندهسازی (احیای) کوشک چندین میلیارد تومان هزینه دارد، شما از کدام ردیف این پول را اختصاص میدهید؟ بیگمان هیچ کار درخوری در سرهنگ آباد انجام نمیشود. کافی است سری به 36 هکتار بافت چهار صفهای زواره، عمارت امیرآباد در روستای حاشیه کویر امیرآباد و دهها اثر رها شده در سطح استان و شهرستان اردستان بزنید».
در پایان باید گفت که زیباترین کوشک و یادمان کویری کشور در روستای سرهنگ آباد در آتش معمولی نسوخت بلکه در آتش نابخردی، نادانی و بی کفایتی سوخت.
نظر کاربران
خدا انگلیس را مرگ دهد که تمام آثار باستانی ما را نابود کرد تا اثری از تمدن ما باقی نماند وبعد ها خود را برای آیندگان مظهر تمدن اعلام کند