مرد متهم به خواهرکشی بار دیگر محاکمه میشود
دیوان عالی کشور حکم قصاص مردی را که متهم است خواهرش را به خاطر ارثیه پدری به قتل رسانده، نقض کرد.
روزنامه شرق: دیوان عالی کشور حکم قصاص مردی را که متهم است خواهرش را به خاطر ارثیه پدری به قتل رسانده، نقض کرد.
این مرد متهم است در سال ٩٠ با خواهر ٦٧ سالهاش درگیر شده و او را از پلهها به پایین پرت کرده است. رسیدگی به این پرونده از زمانی آغاز شد که مردی با مأموران تماس گرفت و گفت خواهرش فوت شده است. این مرد به مأموران گفت: صبح که بیدار شدم دیدم خواهرم پایین پلهها افتاده و جانش را از دست داده است. وقتی پلیس جسد را به پزشکی قانونی انتقال داد و تحقیقات گستردهای در این زمینه انجام گرفت، مشخص شد مرد میانسال و خواهرش از مدتها قبل با هم اختلاف داشتند؛ ضمن اینکه شب قبل از پیداشدن جسد، بین آنها درگیری اتفاق افتاده بود.
همچنین مشخص شد زن میانسال شب قبل از حادثه جان خود را از دست داده و زمانی کشف جسد را به پلیس خبر دادند که چند ساعتی از مرگ او گذشته بود. با توجه به اطلاعاتی که به دست آمد، مأموران مرد میانسال را دستگیر کردند. این درحالی بود که دیگر خواهر متهم نیز به مأموران گفت: اختلاف آنها به خاطر ارثیه پدریمان بود. پدرم قبل از مرگش یک دانگ از خانهاش را به نام خواهرم که ازدواج نکرده بود، زد و همین موضوع باعث ناراحتی برادرم شد. او مدام خواهرم را اذیت میکرد، چون خواهرم در خانه پدریمان زندگی میکرد. ضمن اینکه برادرم زندگی درست و خوبی نداشت و چندبار ازدواج کرده بود و بچه داشت اما همسرانش از او جدا شده بودند، به همین دلیل به خانه پدریمان آمده بود و در یکی از طبقات زندگی میکرد.
پلیس در ادامه رسیدگیها، از مرد میانسال بازجویی کرد که او گفت: من خواهرم را دوست داشتم، اختلافی با هم داشتیم اما چون خواهرم بود هرگز راضی به مرگ او نبودم. شب حادثه من دیروقت به خانه آمدم چون حالم بد بود و به بیمارستان رفته بودم؛ بعد از ترخیص به خانه رفتم، اما خواهرم بدون اینکه بداند چه اتفاقی افتاده است، با من دعوا کرد و من هم هلش دادم. وقتی به اتاق خودم رفتم حال خواهرم خوب بود و مشکلی نداشت. اینکه بعد چه اتفاقی افتاد را من نمیدانم اگر میدانستم حال خواهرم خوب نیست، حتما به او کمک میکردم. با پایان جلسه بازجویی و با توجه به شکایت اولیایدم که خواهر و برادر متهم و مقتول هستند، پرونده برای رسیدگی به شعبه ٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه، اولیایدم که برادر و خواهر مقتول بودند، درخواست متفاوتی داشتند. برادر مقتول رضایت داد، اما خواهرش گفت: من رضایت نمیدهم متهم میتوانست به اورژانس زنگ بزند، اما این کار را نکرد. شاید اگر خواهرم را به بیمارستان میرساند، زنده میماند. متهم پیشازاین بهدلیل درگیریهای خانوادگی، همسرش را طلاق داده بود. حتی یکبار سر همسرش را جلوی گاز گرفته بود تا بسوزد. من قصاص میخواهم و حاضرم تفاضل دیه را هم پرداخت کنم تا اعدام شود. برادرم از ابتدا فردی خشن بود و همیشه ما را اذیت میکرد. سپس نوبت به متهم رسید. او گفت قتل را ناخواسته مرتکب شده است. او ادامه داد: «در سال ٩٠، به فاصله چند ماه پدرومادرم فوت کردند و از همان موقع همراه خواهرم در یک آپارتمان زندگی میکردیم. او طبقه اول سکونت داشت و من در طبقه دوم بودم. از پدرمان یک خانه به ارث مانده بود که سر همان با خواهرم اختلاف داشتم. او قصد فروش خانه را داشت تا سهمش را بردارد. با من هم خیلی بدرفتاری میکرد.
حرفهایش باعث شده بود با وجود داشتن فرزند معلول، همسرم را طلاق بدهم و علت اینکه من از همسرم جدا شدم، خواهرم بود نه اختلافات خودم با همسرم. متهم درباره روز حادثه گفت: چند ساعت قبل از حادثه تازه از بیمارستان مرخص شده بودم. نیمهشب به خانه رسیدم. خواهرم تا مرا دید، فحاشی کرد و پرسید تا حالا کجا بودی؟ گفتم بیمارستان بستری بودم، اما قبول نکرد. درگیریمان بالا گرفت و او به صورتم چنگ انداخت. من هم هلش دادم که سرش به نرده خورد و روی زمین افتاد. فکر نمیکردم اتفاق خاصی افتاده باشد برای همین به طبقه دوم رفتم. صبح برای خرید شیر از خواب بیدار شدم و به واحد خواهرم رفتم، اما هرچه صدایش کردم، جوابم را نداد. هنوز روی زمین افتاده بود. به سمتش رفتم و متوجه شدم فوت کرده است. با پلیس تماس گرفتم و مأموران سررسیدند. من قصد قتل خواهرم را نداشتم و یک اتفاق بود». متهم در آخرین دفاع خود نیز از اولیایدم درخواست بخشش کرد و گفت: من پشیمانم، اما خواهرم همیشه اذیتم میکرد. با پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را با توجه به درخواست قصاص خواهر مقتول، به قصاص محکوم کردند.
این رأی مورد اعتراض متهم قرار گرفت و پرونده برای بررسی مجدد به دیوان عالی کشور رفت، قضات دیوان با بررسی پرونده رأی صادره را نقض کردند. آنها در ایرادات خود نوشتند از آنجایی که تفاضل دیه بین زن و مرد برای اجرای حکم قصاص باید از سوی متقاضی قصاص پرداخت شود، این موضوع باید به ولیدم گفته میشد ضمن اینکه یکی از اولیایدم رضایت داده و دیگری درخواست قصاص کرده است به ولیدمی که درخواست قصاص کرده باید گفته میشد که علاوه بر تفاضل دیه سهم دیه دیگر ولیدم که قصاص نخواسته را نیز باید پرداخت کند. بنابراین رأی صادره نقض و برای بررسی مجدد به دادگاه کیفری استان تهران بازگردانده شد. بهاینترتیب، مرد متهم به خواهرکشی یکبار دیگر پای میز محاکمه میرود.
نظر کاربران
بخشیدن بهتر از قصاصه.آخه با مرگ یکی دیگه اون برمیگرده؟؟؟
حالا اگه جریان برعکس بود و خواهر زنده بود و برادره مرده بود در اولین فرصت ممکن اعدامش میکردن!!!!!
اخه چخبره.خدایاخودت برسان.
یا امام زمان ...