حکایت تعطیلی یک ماهه مدارس
تصور عمدهای که در مورد بینالتعطیلیها و به قولی «پیچاندن» مدرسه وجود دارد به دانشآموز برمیگردد، در صورتی که طرف دیگر این ماجرا معلم و کادر مدرسه است که در بسیاری از موارد بدون نظارت و پافشاری بر این موضوع، به این تعطیلیها و نیامدن دانشآموزان جهت میدهند.
خبرآنلاین: تصور عمدهای که در مورد بینالتعطیلیها و به قولی «پیچاندن» مدرسه وجود دارد به دانشآموز برمیگردد، در صورتی که طرف دیگر این ماجرا معلم و کادر مدرسه است که در بسیاری از موارد بدون نظارت و پافشاری بر این موضوع، به این تعطیلیها و نیامدن دانشآموزان جهت میدهند.
از مدرسه فراریاند؛ دانشآموزانی که منتظر هر تعطیلیاند تا قبل و بعد از آن را هم تعطیل کنند و به مدرسه نروند. اوج آن هم در تعطیلات نوروزی است که میانگین، یک هفته قبل و بعد از تعطیلات را بیخیال مدرسه میشوند و اغلب معلمها و خانوادهها هم با بیخیالیشان همراه میشوند. آموزشوپرورش اما دائم اعلام میکند که مدارس تا فلان روز و از فلان روز دایر است. اما نشستن پای حرف دانشآموزان و معلمها نشان میدهد که این خبرها هم نیست. نظارتی که انگار از سوی آموزشوپرورش وجود ندارد و از سوی دانشآموزان هم تمایلی برای حضور در مدارس نیست.
مسئلهای که ریشه آن را میتوان در موارد متفاوتی مانند کتابهای درسی، محیط مدرسه، فضای آموزش و .. بررسی کرد.
با این حال تصور عمدهای که در مورد بینالتعطیلیها و به قولی «پیچاندن» مدرسه وجود دارد به دانشآموز برمیگردد، در صورتی که طرف دیگر این ماجرا معلم و کادر مدرسه است که در بسیاری از موارد بدون نظارت و پافشاری بر این موضوع، به این تعطیلیها و نیامدن دانشآموزان جهت میدهند.
در واقع شاید بتوان گفت اگر نظارت جدیتری از سوی آموزشوپرورش و کادر مدارس وجود داشت، شاهد تعطیلیهای بیمورد نبودیم. حتی میتوان این موضوع را یک آسیب در آموزشوپرورش به حساب آورد که باید با ریشهیابی و آسیبشناسی برطرف شود.
معلم میگفت من میام ولی شماها نیاین!
مادر یک دانشآموز مقطع ابتدایی مدرسه غیرانتفاعی درباره تعطیلیهای قبل و بعد از عید به «خبرآنلاین» میگوید: «یکهفته قبل از عید به پسرم گفته بودند دیگر به مدرسه نیایید و طبق دستور آموزشوپرورش هم پیک نوروزی ندادند؛ اما در طول عید در کانال تلگرامی هر روز تکلیف میدادند. بعد از تعطیلات عید هم که معلمشان نیامد و گفتند از شنبه شروع میشود.»
مادر یکی دیگر از دانشآموزان ابتدایی که فرزندش در مدرسه دولتی درس میخواند، میگوید: «۴،۵ روز قبل از عید که مدیر مدرسه اعلام کرده بود بچهها تعطیلاند و دیگر نیایند ولی بعد از عید معلمها بودند اما هیچ دانشآموزی سر کلاس نرفته بود. من پسرم را فرستادم ولی یک ساعت بعد برگشت. از معلمش هم که پرسیدم گفت اشکالی ندارد و وقتی دانشآموزی نیامده نمیتوانیم درس بدهیم.»
«معلم ما گفت من میام ولی شماها نیاید؛ چون اگه من نیام جریمه میشم. بقیه کادر مدرسه هم همینو میگفتن؛ یجوری غیرمستقیم میگفتن نیاین ولی حرف دلشون این بود نیاین که ما هم زود بریم.» دانشآموز مقطع دبیرستان مدرسه غیرانتفاعی است و میگوید: «ما به هر بهونهای دنبال تعطیلیایم و مدرسه هم باهامون راه میاد؛ ولی ازونور برامون کلاس فوقالعاده میذارن و مجبوریم بیایم. خب بهجای اینکارا نذارن الکی تعطیل شه که بعد مجبور نشیم کلاس جبرانی بیایم.»
دانشآموز نیاید، معلم هم نمیآید
مهدی بهلولی، معلم ریاضی دبیرستان درباره این موضوع میگوید: «این موضوع قائده مشخصی ندارد. اگر بخواهم تجربه خودم را بگویم، ما روز یکشنبه قبل از عید من بهعنوان معلم به مدرسه رفتم و از مدرسهای که ۵۰۰ دانشآموز دارد، فقط ۲۰ نفر آمده بودند. خانوادهها میخواهند بروند مسافرت و روزهای قبل عید را هم جزو تعطیلات حساب میکنند. با ۲۰ دانشآموز که از مقطعهای مختلف هم هستند نمیشود کلاسی برگزار کرد و درس داد. علاوه بر این این تعداد کم دانشآموز هم تمایلی به نشستن سر کلاس درس ندارند. بنابراین این موضوع با فرهنگ ما گره خورده و نمیشود فقط یک گروه را مقصر جلوه داد. طبیعتا بسیاری از معلمها هم نمیخواهند روزهای آخر سال را بیایند و شاید میخواهند به سفر بروند. در واقع من منکر این نیستم که برخی معلمها هم به نیامدن دانشآموزان و تعطیلیها جهت میدهند. روز دوشنبه هم من به شخصه نرفتم چون میدانستم که حتی یک دانشآموز هم دیگر نمیآید.»
او در ادامه درباره روند نظارتها میگوید: «آموزش و پرورش با دانشآموزان سر و کار دارد و دانشآموزان هم درگیر خانوادهها هستند و نمیتوان گفت همه چیز دست معلمهاست. من ۱۴ام رفتم مدرسه و فقط یک معلم نیامده بود ولی هر کلاس من فقط نصف بچهها آمده بودند. نه میشود درس جدید داد نه میشود کل تایم کلاس را بیهوده گذراند. بنابراین کلاس فرم اصلی را ندارد و همه چیز فرمالیته است. اینها دست من معلم نیست و خانوادهها هم باید احساس مسئولیت بیشتری کنند. در آموزش و پرورش هم نظارت هست؛ برای مثال دو روز قبل از نوروز، به ما گفتند که باید بیاید چون بازرس میآید. البته بازرس نیامد ولی ما تا ساعت ۱۱ مدرسه بودیم. بازرسها هم موظفاند که از مدارس بازدید کنند ولی بهدلیل تعداد زیاد مدارس، یکسری از مدارس را میروند.»
بازرس میآید؛ معلم نباشد غیبت میخورد!
بهلولی با اشاره به اینکه اگر معلم هم نباشد، بازرس فقط غیبت رد میکند، درباره بازدارندگی این نظارتها میگوید: «مشکل ما در این موارد تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند فرهنگ و جامعه و .. است و آموزشوپرورش ابزار زور ندارد و تنها برای معلم غیبت رد میکند و نمیتواند دانشآموز را مواخذه کند. وقتی هم که دانشآموز نباشد، نمیتواند کارش را پیش برد.»
او در پاسخ به این سوال که اگر کادر مدرسه و آموزشوپرورش سر این موضوع پافشاری کنند، وضعیت چگونه خواهد بود هم گفت: «قطعا اگر سختگیریها بیشتر شود تعدادی از دانشآموزان که مدرسه را جدی نمیگیرند، به مدرسه میآیند ولی با این رویکرد موافق نیستم که بچهها را با تهدید سر کلاس بیاوریم. علاوه بر این آموزشوپرورش ما کیفی نیست که دانشآموز با نیامدن چند روز به مدرسه آسیب ببیند. در واقع تنها مدرسه نمیتواند این وضعیت را کنترل کند و دلیل آن هم این است که سیاستهای آموزشی ما اعتبار و اثرگذاری خود را از دست دادهاند.»
بهلولی معتقد است این موضوعات حاشیهای است و ریشه در سیاستهای کلان آموزشی و بیاعتبارشدن آموزش دارد. «مدرسه اهمیت خود را از دست داده است و جایگاه پیشین را ندارد. سیاستهای کلی هم در بیاثرکردن آموزش نقش پررنگی دارد؛ در واقع ما اصل مطلب را رها کردهایم و به فرع چسبیدهایم. ما سالانه هزاران تحصیلکرده بیکار داریم که وقتی یک دانشآموز از این آمارها اطلاع پیدا کند به خود میگوید چه فایدهای دارد درس بخوانم و در نهایت هم بیکار باشم؟ در واقع این مسئله ریشههای عمیقتری دارد که به عواملی چون کتابهای نامناسب درسی، فضای مدارس، سیاستهای آموزشی و .. برمیگردد که مجموع این عوامل باعث میشود که مدرسه برای دانشآموزان جذابیت چندانی نداشته باشد و دائم در حال فرارکردن از آن باشند.»
نظارتهایی که بازدارنده نیستند!
نحوه نظارت بر این موضوع هم در آییننامه اجرایی مدارس در قالب غیبتهاست و به صورت مستقیم اشارهای به این موضوع نشده است. علاوه بر این تنبیههایی که لحاظ شده نه تنها دانشآموز را به رفتن به مدرسه ترغیب نمیکند که بیشتر هم زده میشود. در ماده ۶۹ این آییننامه آمده است: «مدیر مدرسه موظف است در مواردی که دانشآموز تاخیر ورود مکرر یا غیبت غیرموجه داشته باشد، مراتب را به اطلاع ولی او برساند تا با همکاری ولی چارهجویی لازم معمول شود.»
در ماده ۷۰ هم آمده است: «غیبت غیرموجه و تاخیر ورود دانشآموز در دفتر انضباطی ثبت و موجب کسر نمره انضباط میشود و در صورت تاخیر ورود مکرر یا غیبت بیش از حد، مدیر مدرسه موظف است با نظر شورای مدرسه، تصمیم مقتضی را برابر مفاد ماده ۷۶ اتخاذ کند و مراتب را کتبا به ولی دانشآموز ابلاغ کند.» در ماده ۷۶ هم که در مورد تنبیههاست، آمده: «دانشآموزان متخلفی که راهنماییها و چارهجوییهای تربیتی، در آنها مفید و موثر نمیافتد، با رعایت تناسب به یکی از روشهای زیر مورد تنبیه قرار میگیرند:
۱. تذکر و اخطار شفاهی به طور خصوصی
۲. تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانشآموزان کلاس مربوط
۳. تغییر کلاس، در صورت وجود کلاسهای متعدد در یک پایه بااطلاع ولی دانشآموز
۴. اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانشآموز
۵. اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی ولی دانشآموز، حداکثر برای سه روز
۶. انتقال به مدرسه دیگر»
نظر کاربران
من بعنوان معاون آموزشی عرض میکنم مدرسه اگه از دانش آموزان با جدیت بخواد مسئله تعطیلی زود هنگام محقق نخواهد شد .ولی زمانی که مدارس دیگر به تعطیلی کشیده شده باشند دیگر نمی توانید در مقابل آنها بایستید اگر قانون واحد است برای همه لازم الاجراست .ضمن اینکه برخی از خانواده ها هیچ حساسیتی در این مورد ندارند و حتی از فرزندان خود نیز پشتیبانی میکنند و این یعنی فاجعه.
خوبه تنبلی و بیکاری...
آموزش مدارس خسته کننده است.ضمن احترام کامل به کتاب قرآن،در دوره ابتدایی ۲ تا کتاب قرآن وجود داره که به نظرم در چنین مقطعی نیاز نیست،مشقهای اضافی،کمبود شادی در مدارس و ...
پاسخ ها
یعنی مشکلات عدیده از کتاب قران ابتدایی است ؟؟؟!!!
آخه فکر می کنین تو مدارس ایران چی یاد دارن میدن. تاریخ و جغرافی تحریف ..... مثلا ما که خوندیم چی شدیم. اینهمه محفوظات به درد نخور تو کله مون کردن
چرا بیخودی به معلم ها انگ می زنید؟؟؟ مگر می شود دانش آموز باشد و معلم نیاید؟؟ حالا یک یا چند مورد استثنائی که قابل تعمیم به یک میلیون معلم دیگر نمی شود. لطفا در نقل و نشر مطالب تامل بیشتری داشته باشید.
اینا همش تعطیلن.....
پاسخ ها
خانوادها بی تفاوت هستند,,بعد از سه هفته هنوز در مسافرت به سر میبرند ,,یا خواب بچه هاشون به مدرسه نمی فرستند والا معلم بچاره باید در مدرسه حصور داشته باشد
برو دهنت ببند ما که تا ۲۸ ام مدرسه بودیم چرا معلم مقصره دانش اموز نمیاد از دست معلم چه کاری برمیاد تنبیه می کنه تو بوق و کرنا می کنید نمره کم می کنه باید جواب اداره رو بده پس چیکار کنه چرا نمی گید ادارات دیگه رو من خودم ۱۰ رفتم بانک علنا تعطیل بود فقط درش باز بود پس چرا کسی جوابگو نیست
آموزش و پرورش ما مثل ماشینی میماند که از چهار تا چرخ سه تاش پنچره حالا شما هی بگو چرا اینجوره چرا اونجوره ؟
من به عنوان معاون دبیرستان نمونه باید عرض کنم مشکل از وزارت خانه هست اگه قانونی باشه که با دانش آموز برخورد بشه مطمئنا دانش آموز اگه چهاردهم پنج شنبه هم باشه میاد ولی متاسفانه با این بی قانونی بودن دانش آموز سوء استفاده میکنه و نمیاد معلم ک کادر بیچاره از ساعت ۶ ونیم تا ساعت ۱۲ ظهر داخل مدرسه ولی دانش آموزی نیست
چطور زمانی که ما دانش آموز بودیم مملکت قانون داشت بدون هیچگونه تهدیدی تاد۲۸ اسفند مدرسه بودیم و از اون طرف ۱۴ مدرسه میرفتیم ولی متأسفانه الان با انواع مشاوره ای الکی که برای بچه ها درست کردن دانش آموز با جسارت تمام از ۲۰ اسفند تعطیل میکنه و از این طرف ۲۰ فروردین میاد مدرسه ناز ناز کردن دانش آموز آخرش این میشه هیچ گونه تنبیهی که در کار نباشد آخرش این میشه.منم که باشم همین کار رومیکنم
پاسخ ها
آن موقع قانون بود و دانش آموزان از معلم حساب می بردن وهمه ازقانون اطاعت می کردن
نظام آموزشی ما مدیر توانمند نداره و قانون هم نداره کدوم مدیر و معاون در مدارس دولتی میتونه به دانش آموز میتونه بگه که شما نیایید من اصلا باور نمیکنم این مشکلات همه ریشه در بی قانون بودن در نظام آموزشی ما داره
چطور اگه در رانندگی تخلف کنیم جریمه میشیم ولی در آموزش و پرورش اگه دانش آموز هر بی حرمتی به معلم بکنه ما حق نداریم صدامون در بیاد چون والدین از یکجا اعتراض میکنند و اداره هم از جای دیگر
لطفا نظرات رو بگذارید تا شاید مسووولین خواب ما بخوانند و فکری بکنند
من توتمام سالهای تحصیل پسرم روز 14فروردین حتمابچه مو فرستادم مدرسه؛این قضیه ی سرش مربوط به والدینه ی سرش مربوط به مدرسه؛مدیریت مدرسه باجدیت تمام این قضیه رو جوری به دانش آموزان تفهیم کرده که بلافاصله بعداز تعطیلات بدون هیچ بهانه ای همه در کلاس حاضرهستند؛فرزند من دانش آموز دبیرستان استعدادهای درخشان است؛اونوقت مسولین برای نفع خودشون درحال جمع آوری این مدارس ونمونه مردمی هستند
تنها مدارسی که آموزش بچه ها رو جدی گرفتند
من لیسانس دارم بیکار من چه گلی به سرم زدم تا بچه های امروزی بزنن همون بهتر که نمیرن
باید جلوی سوء استفاده کنندگان را گرفت،اگر حقوق معلم هایی را که از این طریق سوء اسفاده می کنند قطع شود،دیگر همچون اتفاقی رخ نمی دهد.
معلم ها همیشه خونه هستن و بیشتر اعتراض دارن،چی بگه آدم والا.کی مقصره
قبلا ها همه کتابها میدادند.مشق بنویسی که ۱۳ روز درگیرت میکرد.
و مدارس شبیه به اگاهی یا پادگان بود.
پاسخ ها
خب پس الانکه مدارس خونه ی خاله شده پس اعتراض هم نکنید انگار بی قانونی بودن برای ما ملت ایران بهتر هست
تو کشور بیکار درس خوندن وقت تلف کردن