هومن حاجی عبداللهی:
نبض «پایتخت» در دست تنابنده است
هومن حاجیعبداللهی که حضورش در فصلهای جدید «پایتخت» پررنگتر از قبل شده است، میگوید این اتفاق به دلیل استقبال مخاطبان از شخصیت رحمت شاسی افتاده است.
خبرآنلاین: هومن حاجی عبداللهی مجری، صداپیشه و بازیگری است که در همه این عرصهها فعالیت دارد، اما با حضور در سریال «پایتخت» بیشتر توانایی هایش در زمینه بازیگری به نمایش گذاشته شد. شیرینیهای نقش رحمت شاسی در این سریال محبوب تلویزیون مدیون بازی هوشمندانه حاجی عبداللهی است که با توجه به استقبال مخاطبان باعث پررنگتر شدن حضور این بازیگر در ادامه این سریال شد. به بهانه پخش سری پنجم این مجموعه پرطرفدار پای حرفهای این بازیگر نشستهایم.
چطور شد که رحمت «پایتخت» از فصل قبل این مجموعه اینقدر پررنگ ظاهر شد و حتی در ادامه قصه مستقلی هم برای خودش پیدا کرد؟
دوستان به من لطف داشتند و بعد از اینکه من یک قسمت از فصل دو را کار کردم، خواستند تا در فصلهای بعدی نیز حضور داشته باشم. نقش رحمت با وجود کوتاهی اش خوب از آب در آمد و من هم برایش خیلی زحمت کشیدم و در نتیجه با اقبال عمومی رو به رو شد و گروه سازنده نیز با درخواستهای زیادی مبنی بر پررنگ شدن این کاراکتر رو به رو شدند خواستند که رحمت در فصل سوم هم باشم. من در این فصل متاسفانه نتوانستم بیشتر از ۸ قسمت بازی کنم، البته به دلیل مشکلات خودم و تولد پسرم که روز به دنیا آمدنش مصادف شد با روز اول تصویربرداری «پایتخت» و باعث شد من اذیت شوم. در این فصل بیشتر از ۲۵ جلسه کار نکردم که ۴۰ روز طول کشید و من در آن مدت زمان حدودا ۲۵ بار به شمال سفر کردم و برگشتم. نوبت به «پایتخت ۴» که رسید آقای مقدم، خانم غفوری، محسن و خشایار خواستند تا حضور بیشتری در این فصل داشته باشم و می خواستند رحمت قصه بیشتری در این سری داشته باشد و کنار خانواده معمولی بماند. در فصل پنجم هم خوشبختانه از آنجاییکه استقبال مخاطبان همواره همراه ما و این نقش بود افتخار همکاری دوباره با این مجموعه را داشتم.
این اتفاق فقط به دلیل استقبال مردم افتاد یا نیازی به حضور بیشتر رحمت در فیلمنامه و قصه بود؟
مردم از این شخصیت خوششان آمده بود و خیلی سراغش را گرفتند که چرا در فینال فصل سوم هم حتی حضور نداشته، به همین دلیل تصمیم گرفته شد تا رحمت در «پایتخت ۴» و در ادامه همین سری پنجم حضور بیشتری داشته باشد و از اول تا آخر هم به او پرداخته شود. از روز اول تا آخر هم همراه گروه بودم و به همراه تیم سازنده در شمال مستقر شدیم و رحمت به این شکلی که دیدید در سری چهارم شکل گرفت. این روند در سری پنجم هم ادامه پیدا کرد و نتیجه این شد که شما میبینید.
به نظر میرسد بسیاری از شیرین زبانیها و بامزهگیهای رحمت در طول کار بداهه باشد، چقدر از شوخیها در فیلمنامه آمده و چقدر هنر بداهه گویی خودتان است؟
در تمام قسمتهای «پایتخت» ما متن و دیالوگ داشتیم و برای همه افراد قصه متن ها نوشته شده بود. طرح کلی قصه را محسن تنابنده میداد و خشایار الوند و حسن وارسته متنها مینوشتند. فیلمنامه دوباره بازخوانی میشد، ایرادتش گرفته میشد و در نهایت به دست ما میرسید. ولی بر اساس دیالوگهایی که داشتیم و جلو میرفتیم اگر کنسه یا شوخیای به عنوان بداهه به ذهنمان میرسید با محسن در میان می گذاشتیم، اگر خوب بود و قبول میکرد در کار استفاده میکردیم اگر نه قطعا دلیلش را بهمان می گفت. نبض «پایتخت» دست اوست و می داند تک تک این شخصیتها چه روحیاتی میتوانند داشته باشند و اگر چه چیز را بگویند به نفعشان است و اگر نگویند به ضررشان. ما با تعامل بین خودمان این کار را انجام دادیم و می توانم بگویم حدود ۷-۸ درصد از نقش من با وجود همه هماهنگیها بداهه بود.
به نظرتان پرسوناژ رحمت اینقدر جذاب بود که قصهای مستقل داشته باشد و این اندازه به او پرداخته شود؟
این اتفاق میتوانست بیفتد، من همیشه به نظر محسن تنابنده احترام میگذارم چون او میداند در «پایتخت» چه کار میکند و در قصه هم همه شخصیتها را به طور موازی جلو میبرد، برای هر کدام که لازم باشد درام جای میدهد، برای هر که موقعیت اقتضا کند تکیه کلام استفاده میکند تا هر شخصیتی رنگ خاص خودش را داشته باشد. ما دقیقا مداد رنگیهایی هستیم که کنار هم چیده شدیم و یک نقاشی رنگی قشنگ را در «پایتخت» به وجود میآوریم.
اگر این اتفاق بیفتد و رحمت در سری بعد هم حضور داشته باشد، فکر می کنید چقدر باید تلاشتان را بیشتر کنید تا مثل بعضی از کاراکترها به ورطه تکرار نیفتید و به این شخصیت ضربه وارد نشود؟
ذهنیتی که محسن تنابنده دارد با تمام طراحیهایی که در ذهنش است، به گونهایایست که تا «پایتخت ده» را هم با تک تک شخصیتها طراحی و ترسیم کرده. چه شخصیتهای جدید وارد کند چه شخصیتهای قدیمی را خارج کند، چه آنها کماکان باقی بمانند و کمرنگتر یا پررنگتر شوند. اما هیچ چیز از حالا معلوم نیست که قرار است چه اتفاقی برای رحمت بیفتد.
حضور رحمت بین خانواده معمولی با توجه به پیشینه قدیمیتری که آنها بین مخاطب داشتند باعث نشد کمتر دیده شوید و چقدر برای بیشتر دیده شدن تلاش کردید؟
کار من خیلی سختتر بود چون باید خودم را به یکسری آدم که چند فصل را پشت سر گذاشتند میرساندم. من تازه برای یک نقش روتین به آنها رسیدم، چون در فصل دو یک قسمت بودم و در سه هم ۸ قسمت بیشتر حضور نداشتم. ولی وقتی قرار شد در فصل چهارم و پنجم حضور بیشتری داشته باشم عزمم را جزم کردم، دوستان هم در متن کمکم کردند و محسن هم در بازیگردانی همراهم شد و اتفاق خوبی برای رحمت افتاد و خوشبختانه به همان اندازه که میتوانست تیپش بامزه باشد دهانش هم گرم بود و کار گرفت.
نظر کاربران
سکوت نمایندگان استان که ظاهرا خودشان از مشتریان دایمی این جلف بازیهای سریال هستند و تمسخر مازندرانیها و تمثیل آنان به کسانی که هنوز کفش ورنی میپوشند و مو رنگ میکنند و به فکر شوهر دادن مادرشان هستند و ازدواج زن بیوه،
و خطاب عباراتی چون شنده کوه و وله غاز و کسانی که هندزفری بیست سانتی تو خواستگاری استفاده میکنند، عایدی جز خطاب کردن هم استانیها به این عبارات در پارکهای تهران و مشهد نخواهد داشت
پاسخ ها
میشه چرت و پرت نگین...چرا الکی مردم مازندران رو تحریک میکنی که واکنش بد نشون بدن به این سریال...اتفاقا مردم مازندران و استان ها شمالی خیلی هم از دیدن این سریال لذت میبرن..
اون کلماتی همکه گفتین ما در لفظ آمیانه هم به کار میبریم...
چرت نگو دیگه داداچ
خیلی چرته پایتخت
پاسخ ها
خودت چرتی
منفی ها رو بنگر
فوق العاده س سریال پایتخت، از اون دسته فیلم ها هست که همه چیز سر جای خودشه همه اونجوری هستن که باید باشن، ماشالا به همه ی عوامل سازندش
اتفاقا خیلی قشنگه و خیلی هم با نمک
من نیشابوری ام و لهجه این سریال رو خیلی دوست دارم لهجتون خیلی قشنگه
خدایی الان چندساله این سریال با همین لهجه پخش میشه غیر اینکه بهتر و شیرین تر فرهنگ و اخلاق خوب شمالی ها رو نشون بده چیز دیگه ی نداشته
لطفا واسه دوتا کلمه که خنده رو لب همه ایرانی ها میاره یه سریال موفق رو به چالش نکشید
من عروس مازندرانی ها شده ام.به نظر من زیادی خوب اینها رو نشون داده آقای تنابنده.....
تنابنده بهتره صرفا به بازیگری بپردازه و از نویسندگی دست بکشه چون افکار عقب افتاده و فرهنگ منحطش رو در قالب سریال داره رواج میده .مثل ترویج ازدواج کودکان