کاهش بازگشت دانشجویان نخبه به کشور
آمار دقیقی از دانشجویان خارج کشور وجود ندارد همانطور که آمار دقیقی از تعداد ایرانیان خارج از کشور نداریم. بر اساس فهرستهای مختلفی که در وزارتخانههای مختلف وجود دارد، جمع بندی موجود این است که بین ۸۰ تا ۱۰۰ هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور تحصیل میکنند. در گذشته بیشترین تعداد دانشجویان در مالزی بودند که حالا با گران شدن زندگی در این کشور گویا مقدار آن کم شده است.
روزنامه صبح نو: آمار دقیقی از دانشجویان خارج کشور وجود ندارد همانطور که آمار دقیقی از تعداد ایرانیان خارج از کشور نداریم. بر اساس فهرستهای مختلفی که در وزارتخانههای مختلف وجود دارد، جمع بندی موجود این است که بین ۸۰ تا ۱۰۰ هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور تحصیل میکنند. در گذشته بیشترین تعداد دانشجویان در مالزی بودند که حالا با گران شدن زندگی در این کشور گویا مقدار آن کم شده است.
براساس آماری غیر رسمی ۹۸ درصد افرادی که در کشورهای آسیایی تحصیل میکنند به کشور بر میگردند، تعداد زیادی از دانشجویان اروپا بهویژه در اروپای شرقی هم برمیگردند، اما برگشت از آمریکا و کانادا کم است. شاید عمده دلیل این اتفاق این باشد که زمینه برگشت این افراد آماده نیست.
از این موضوع گذشته تعداد زیادی از دانشجویانی که برمیگردند و علاقهمند به کار در داخل کشورند نیز به دلیل نبود زمینههای لازم در داخل کشور برای اینکه مشغول شوند، از بازگشت صرف نظر میکنند. برای بازگشت دانشجویان به کشور عوامل و حوزههای مختلفی وجود دارند اما این عوامل و حوزهها نتوانستهاند باعث این شوند که فارغالتحصیلان ممتاز خارج از کشور، بازگرداند.
جاذبه مالی
آقای کارن خانلری عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی درباره علل عدم برگشت برخی از دانشجویان خارج از کشور، به روزنامه صبح نو میگوید: «یکی از عمدهترین دلایلی که بیشتر دانشجویان قصد برگشت به کشور را ندارند، مسائل مادی است، یعنی به لحاظ مالی، در کشور مقصد تأمین هستند، اما به نظرم این موضوع جنبههای بیشتری دارد.»
او ادامه میدهد: «خیلی از کسانی که برای تحصیل به خارج از کشور میروند برمیگردند و اینگونه نیست که هیچکس برنگردد اما فکر میکنم دلایل ذهنی از جمله طرز تفکر و روحیات، خیلی بیشتر از جاذبههای مالی در این موضوع مؤثر است. یکسری از دانشجویان که مدارک خود به ویژه در مقطع لیسانس را در دانشگاههای دولتی میگیرند، فکر میکنند در حقشان اجحاف شده و با همین طرز تفکر برای ادامه تحصیل به خارج میروند و معمولاً این تیپ دانشجویان به کشور بازنمیگردند.»
حس وطنپرستی
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی اضافه میکند: «به نظرم این موضوع بیشتر فرهنگی و مربوط به طرز تفکر آدمهاست. متاسفانه در زمانیکه باید به خیلی از نوجوانان و جوانان درس وطن دوستی بدهیم، مغز آنها را با تستهای کنکوری پر میکنیم و اینها سلاح لازم را برای آینده خود ندارند و حس میهندوستی در آنها ضعیف است و خانوادهها هم آنگونه که لازم است، نمیتوانند آموزشها را در اختیار فرزندانشان بگذارند.»
رویای کار
خانلری با تاکید بر اینکه ما متاسفانه برای بچههای خودمان در سنین نوجوانی برنامهای نداریم که آموزههای وطن دوستی را به آنها منتقل کنیم، میگوید: «خیلی از دانشجویانی که به خارج از کشور میروند فکر میکنند که بعد از فارغالتحصیلی حتماً کار خیلی خوبی بهدست خواهد آورد که در بیشتر موارد این گونه نیست.»
او ادامه میدهد: «خیلی از دانشجویان فکر میکنند بهشت برین را در کشورهای غربی پیدا خواهند کرد و به نظرم خیلی از این افراد هم در کارهایی جذب میشوند که خیلی هم بار علمی ندارند. معمولاً کارهایی است که دانشمندان آن کشور علاقهای برای انجام آن ندارند و دانشجویان ما آن کار را میکنند که میتواند کاری تکراری باشد. البته این موضوع در مورد همه صدق نمیکند و عدهای از همین دانشجویان هستند که به مدارج بالای علمی میرسند و خیلی هم در کار خود موفق هستند.»
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی اضافه میکند: «خیلی از فارغالتحصیلان فوق لیسانس فکر میکنند به خارج که میروند کارهای خیلی علمی بزرگی انجام خواهند داد که اینگونه نیست.»
ارتباط دانشگاه و بازار کار
او در پاسخ به این سؤال که برای زمینه سازی برگشت دانشجویان به کشور چه کاری باید شود، اضافه میکند:« دانشجویان باید نسبت به وطنشان عشق و علاقه داشته باشند و اگر این موضوع وجود نداشته باشد هر کاری هم صورت بگیرد نمیتواند آنها را به کشور برگرداند.»
خانلری ادامه میدهد: «این موضوعی است که باید حتماً در مورد آن بحث شود، اگر قرار باشد همه چیز تأمین باشد وطن دوست شدن خیلی ساده است و بحث این است که اگر غیر از این بود چهکار باید کرد.»
او درباره تأثیر نوع ارتباط دانشگاه و آموزشها با بازار کار در کاهش فاصله علم و کار میگوید: «ارتباط رشته و تحصیلات آکادمیک ما با بازار کار یکی از آن روابط پیچیده است. دانشگاهها باید با بازار و صنعت ارتباط تنگاتنگ داشته باشند و بدانند چه چیزهایی نیاز جهان صنعت است و بازار چه تخصصهایی را میطلبد و آن را ادامه بدهند. این اتفاق در دانشگاههای دولتی با مشکلات بیشتری مواجه است.»
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی اضافه میکند: «به نظرم چون دانشگاههای دولتی بودجه خود را از سر وقت از دولت دریافت میکنند و نگرانی از بابت کمبود بودجههایشان ندارند، اقدامی برای تقویت ارتباط دانشگاه و بازار نمیکنند.»
شاید بهترین راه جذب، آماده کردن فضا باشد که افراد احساس کنند اگر درخواست کار در داخل را بدهند پاسخ مناسبی دریافت میکنند. نوع برخورد ادارات و ارگان با موضوع جذب باید همانطور که از نامش پیداست جذاب باشد اما در این زمینه مشکل داریم. نوع برخوردها، ارتباط برقرار کردن، بررسی پروندهها و تسریع در انجام امور عواملی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. کشورهای خارجی که دانشجویان ایرانی را جذب میکنند کار ویژهای انجام نمیدهند بلکه اگر رزومه فرد خوب باشد به سرعت جواب میدهند. مسوولان باید این موارد را یاد بگیرند و آموزش و فرهنگسازی کنند.
نظر کاربران
منم باشم برنمیگردم
بیام ایران غصه بخورم
منم بودم بر نمی گشتم
با مدرک دکترای آمریکا بیان ایران نون و مشکل بخورن
درد غربت درد بدی است اما این ایام میارزد.
به دور و بر خودتون نگاه کنید چند تا مهاجر دارید و چندتا شون برگشتن؟
یکی هم نیست بپرسه چرا
بزرگترین جمعیت مهاجر در جهان به نسبت جمعیت شدیم .اونها سرمایه هایی هستند که بشدت نیازمندشان هستیم .در نبود انها این شدیم
آن خانه قشنگ است ولی خانه من نیست. آن خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
وطنی که ۹ درصد منابع کل دنیا رو داره ولی به مردمش هیچی جز آب باریکه نمیرسه و بی سوادا مسول و باسوادا راننده آژانسن اصن دوست داشتنی نیست