۶۸۵۵۵۰
۱۸ نظر
۵۰۳۷
۱۸ نظر
۵۰۳۷
پ

بررسی زندگی اجتماعی مجردها در نظرخواهی توئیتری

چرا مجردها منزوی می‌شوند؟

«در جمع‌های فامیلی اصلاً آدم حسابم نمی‌کنند. به خاطر همین هم هست که سعی می‌کنم تا می‌توانم در میهمانی‌ها شرکت نکنم. اینجوری راحت‌ترم. کسی هم کاری به کارم ندارد. از برخوردها و نگاه‌های تحقیرآمیز واقعاً خسته شده‌ام.»

روزنامه ایران - مریم طالشی: «در جمع‌های فامیلی اصلاً آدم حسابم نمی‌کنند. به خاطر همین هم هست که سعی می‌کنم تا می‌توانم در میهمانی‌ها شرکت نکنم. اینجوری راحت‌ترم. کسی هم کاری به کارم ندارد. از برخوردها و نگاه‌های تحقیرآمیز واقعاً خسته شده‌ام.»

چرا مجردها منزوی می‌شوند؟

این را مرجان می‌گوید. 37 ساله است. دکترای باستان‌شناسی دارد و به‌عنوان مدیر در سازمانی مشغول به کار است. هنوز ازدواج نکرده و دلیل انزوای اجباری‌اش را هم همین می‌داند. انزوای اجباری، همان چیزی است که خیلی‌ها را مثل مرجان گوشه‌نشین می‌کند؛ آنهایی که هنوز به قول خودشان موقعیت این را پیدا نکرده‌اند که ازدواج مناسبی داشته باشند. طبعاً مرجان هم خواستگارهایی داشته اما ترجیح داده صبر کند تا آدم خودش را پیدا کند. همین چند جمله مرجان کافی بود تا سوژه را در توئیتر به اشتراک بگذارم. از کاربران خواستم اگر تجربه‌هایی در این رابطه دارند آن را به اشتراک بگذارند. باید اعتراف کنم از حجم نظرات شگفت‌زده شدم. سوژه این گزارش دختران و پسران مجردی هستند که از تجربه‌های‌شان و رابطه تجرد و انزوا می‌گویند.

«36 سالمه، خونه و ماشین و زندگی خودمو دارم، کار می‌کنم و خیلی اوقاتم به سفر و گشت و‌گذار می‌گذرونم. آدم خیلی موفقی هستم تو کارم، ولی تو بیشتر جمع‌ها تنها چیزی که بهم میگن اینه که ازدواج کن دیگه، یه مرد باید باشه بهش تکیه کنی.»

«من شغلم پروژه‌ایه، ثابت نیست اما درآمدم خوبه. دوتا لیسانس و یه فوق لیسانس دارم، نه تنها تو فامیل داخل آدم حسابم نمی‌کنند، بلکه روزی نیست که پسرای بیکار و معتادشون رو نزنن تو سرمن و مامان و بابام و بابت مجرد بودنم تحقیر نکنند.»

«هروقت توی دفتر اومدم قاطی بقیه معلم‌ها غر بزنم، گفتن تو که خونه باباتی، خرجی نداری. یعنی تا خرج زندگی مشترک ندی آدم محسوب نمی‌شی و حق حیات نداری.»
«مشکل برخوردها فقط مختص دخترها نیست. من شغلم وکالته. وقتی با موکلم جلسه دارم، یه حلقه توی انگشت چپم می‌ندازم تا فکر کنه متأهل هستم و بتونه روم حساب کنه. اینو تجربه بهم ثابت کرده. قبلاً موکل‌هایی داشتم که وقتی می‌فهمیدند مجردم، یه جورایی دودل می‌شدن که وکالتشون رو بهم بسپارن یا نه؛ خصوصاً توی پرونده‌های خانواده.»

«سرکار وقت پول دادن که می‌شه، می‌گن تو که مجردی، پول می‌خوای چیکار؟ برو شوهر کن از اون پول بگیر. همین سه روز پیش سرکارخانم دکتر عضو هیأت علمی بهم گفت شما مجردا خرج هم دارین مگه؟ صاحبخونه می‌خواد پول بگیره، مگه میگه تو مجردی کمتر اجاره بده؟! خونه مجردا مهمون نمیره؟! پول آب و برق و گاز نمیدن؟!»

«توی فک و فامیل به من به چشم دختر خونه نگاه می‌شه اما به فلانی که ۲۰ سالشه و عروس شده به چشم خانم محترم. حتی تو خوشامدگویی و خوش و بش‌ها و دعوت کردن‌ رسمی برای مهمونی‌ها و هدیه دادن‌ها و غیره. خیر سرمون هم کلی درس خوندیم و مستقل زندگی می‌کنیم.»

«کارشناسی ارشد مهندسی دارم با شغل عالی دولتی، سمت نظارت، بعد توی فامیل دختر متأهل سن پایین احترام بیشتری داره. تفکر لایه‌های درونی اجتماع با ظاهر مدرنش هزار سال فاصله داره. حتی در خانواده‌های تحصیلکرده هم همینطوره و رقابت سر ازدواج کردنه.»

«خیلی از دوستام که استاد دانشگاه، کارمند عالیرتبه، دبیر، مدیر نهاد دولتی و... هستند به خاطر مجرد موندن دچار انزوای تحمیلی از سمت اجتماع شدن. اونقدر که کنایه شنیدن و مخاطب شوخی‌های زننده و ناراحت‌کننده در این مورد قرار گرفتن. حتی خیلی وقتها شوخی هم نیست، واقعاً نیش زبونه و خشونت رفتاری و زبانی. حتی ممکنه این‌ها هم نباشه اما رفتار زیرپوستی، محترم‌تر انگاشتن متأهل‌هاست.»

«من و پسرخاله‌م همسنیم. اون چند سال پیش ازدواج کرد. توی مراسم عروسیش، شوهرخاله‌ام به من گفت ببین اینم همسن توئه. تو چرا ازدواج نمی‌کنی؟ پسر خاله‌ا‌م خندید و گفت
‌ای بابا. این هنوز بچه‌اس، بزرگ نشده و بعد دوتایی باهم خندیدن.»

«هیچ کس به انتخاب ما احترام نمی‌ذاره. کسایی که ازدواج کردن فکر می‌کنن همه چی رو بهتر از ما می‌دونن. در مورد هر مسأله‌ای که باهاشون بحث کنی، خودشون رو صاحب نظر می‌دونن. خصوصاً اگر در مورد ازدواج و مسائل مربوط به اون باشه. خیلی راحت می‌گن تو که تجربه ازدواج رو نداری، نمی‌دونی من چی می‌گم.»

«وقتی می‌خوان کسی رو برای شغلی انتخاب کنن، همیشه اولویت با متأهل‌هاست. حالا ممکنه اون فرد مجرد، سرپرست خانواده باشه، اما در نهایت طوری به نظر میاد انگار که داره برای اینکه خرج تفریح کردنشو دربیاره، کار می‌کنه.»

«نزدیک عید که می‌شه، عزا می‌گیرم. دید و بازدید عید طاقت‌فرساترین کاریه که باید انجامش داد چون همه می‌خوان بپرسن چرا ازدواج نمی‌کنی و کلی سرکوفت به آدم بزنن. بعضیا هم دلسوزی می‌کنن و این هم آدم رو آزار می‌ده. شاید اصلاً کسی خواستگار نداشته باشه، باید هی بزنن توی سرش و به روش بیارن؟! این چه کاریه آخه؟ من که ترجیح می‌دم جایی نرم و وقتی مهمون میاد هم خونه نباشم.»

بیشتر نظرهایی که دریافت کردم مشابه همین‌ها بود که در نهایت به همان انزوای اجباری اشاره می‌کرد. کاری با آمار ازدواج و تعداد افراد ازدواج نکرده نداریم. این آمار بارها و بارها اعلام شده. عددها سرجای خودشان، این را هم می‌دانیم که روال طبیعی زندگی این است که افراد در سن مناسب ازدواج کنند و تشکیل خانواده دهند. انتخاب یا اجبار، هرکس دلیلی برای ازدواج نکردنش دارد. کاری با ایده‌آل‌ها هم نداریم. واقعیتی که وجود دارد این است که دختران و پسران مجرد بالای 30 سال غالباً با فشارهایی از سوی جامعه مواجه هستند و هرچه سن‌شان بالاتر می‌رود، طبعاً فشار هم بیشتر می‌شود تا جایی که بعضی‌ها به طور کامل منزوی می‌شوند و بعضی هم به ازدواج‌هایی تن می‌دهند که هیچ موفقیتی در آنها نیست و گاهی خیلی زود به شکست منجر می‌شود. با توجه به نظرات دریافتی و همچنین با توجه به آنچه در خانواده‌ها دیده می‌شود، فشار و بار روانی این قضیه روی زنان بیشتر است.

دکتر نیره توکلی، جامعه شناس در گفت‌و‌گو با «ایران» در این باره می‌گوید:«اگر بخواهیم به لحاظ جامعه‌شناسی در مسأله‌ای ورود کنیم، باید موضوعات جنسیتی، طبقاتی، قومیتی، فرهنگی و... را در نظر داشته باشیم. در جامعه ما به لحاظ اینکه در شرایط مساوی، به مردها احترام بیشتری گذاشته می‌شود، فشار تنهایی روی زنان بیشتر است. در سطوح پایین‌تر و غیررسمی مثل خانواده هم به هرحال فرهنگ رسمی تأثیر دارد و اینکه شما خارج از چارچوب خانواده باشید، حالا یا ازدواج نکرده یا از ازدواج خارج شده باشید، مشکلات بیشتری برای زنان ایجاد می‌شود.

بحث برچسب‌های اجتماعی هم هست که این برچسب‌ها در قضاوت و پیشداوری آدم‌ها خیلی مؤثر است. 50سال پیش می‌گفتند زن یا دانشجو است یا خوشگل. الان هم تا حدی این تفکر وجود دارد. خیلی‌ها این نظر را دارند که زنانی که دنبال کسب دانش در مدارج بالا می‌روند، حتماً شوهر پیدا نکرده‌اند. به زنان روشنفکر انگ زده می‌شود که آنها چارچوب ندارند و هیچ چیز برایشان مهم نیست. باید با این برچسب‌ها مبارزه کرد چون این قضیه باعث منزوی شدن این افراد می‌شود و آنها تنهایی را به در جمع بودن ترجیح می‌دهند.»

خودم هم خوب می‌دانم این بحث را نمی‌شود در 1200 کلمه جمع کرد. حرف‌ها زیاد است و می‌دانم بعد از چاپ این گزارش هم نظرات زیادی دریافت خواهم کرد که شاید مقدمه نوشتن گزارش بعدی باشد. این، تنها طرح مسأله است.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • علیرضا

    یه مقدار باید روش صحبت کردنمون رو عوض کنیم متاسفانه زبان بعضیا فقط نیش و زخم زدنه چقدر خوب میشه جلوی کسی که مجرده چه دختر و چه پسر مخصوصا اگه سنی ازش گذشته از ازدواج صحبت نکنیم باور کنید اینا جزء دید داری و مسلمونیه. کاشکی به جای سرزنش کردن راهی جلوی این افراد مجرد گذاشته بشه. به قول شاعر هنر آموز کز هنرمندی// در گشایی کنی نه دربندی

  • شقایق

    من دختری تحصیل کرده هستم از دانشگاه تهران مدرک گرفتم.یکی شهرستانهای بزرگ غربی زندگی میکنم.این جا خیلی فشار رومه وحتی کار خوب برای رشته من نیست .خواستگار هم ندارم فامیل هم هیچکدوم کسی رو معرفی نمی کنن دوس پسر داشتن هم زشت محسوب میشه هم تو خانواده وهم فامیل با این حال انتظار دارن ازدواج کنم. قصد دارم از ایران برم انشاء الله دوساله میرم

  • بدون نام

    من به خدا شکایت میبرم از رفتارهای زشت و زننده شون خدایا تو میبینی خودت سزاشونو بده که زندگی های نکبتی شونو تو سر منِ تحصیل کرده میزنن

  • بدون نام

    خاک تو سر اون دخترای مجردی که با داشتن دکترا وفوق لیسانس دنبال ی میگردن تا بهش تکیه کنند؛حالم بهم خورد از حرفاشون

  • بی نام

    اکثر افراد متاهل احساس خوشبختی ندارن و اگر ازشون بپرسی دوست دارن به دوران مجردی برگردی همگی تمایل دارن.ولی وقتی در جمع هستن جلوی همسر و افراد دیگه افراد مجرد رو تشویق به ازدواج میکنن.در جواب به این دوگانگی هم با خنده پاسخ جالبی میدن"ما بد بخت شدیم دلمون می خواد بقیه هم مثل ما بد بخت بشن"

  • محبوبه

    من دختر ۳۲ ساله و مجردم..بزرگترین مشکلم توی جمع های خانوادگی تنها بودنه هر کس پیش زن یا شوهر خودش می شینه من حتی نمی دونم کجا بشینم....مامان و بابام مرتب بهم سرکوفت می زنن می گن از بس بداخلاقی هیچ کس تو رو نمی خواد....

  • بدون نام

    کلا فرهنگ جامعه ایران داغونه(تو ابعاد مختلف)؛از هر طرف نگاه کنی میبینی فرهنگ رو به شدت آوردن پایین.
    همینه که جامعه اصلا طراوت و شادابی نداره(برعکس جوامع پیشرفته غربی) و آدما احساس خوشبختیشون خیلی پایینه

  • دراكولا تا به تا

    چه مقاله جالبي! من به زودي ٣٤ ساله ميشم و به تدريج با اين مشكل مواجه شدم. هنوز سعي ميكنم تو جمع ها ظاهر بشم ولي به شدت سابق، لذت نميبرم. افراد در ظاهر خير خواهي كه تو هر جمعي شما رو ميبينند و فكر ميكنند دنبال شوهريد، اين افراد واقعا سوهان روح افراد مجردند. هر جا بريم محكوم ميشيم به دنبال شوهر رفتن. 
    "این جور وقت ها حتی اگر چند دست مانتو و شلوار و کیف و کفش برای خودت بخری، باز هم زنی سر راهت سبز می شود که بگوید: خودت خریدی؟ خیلی بی عرضه ای! اما تو خوب می دانی کسی که این حرف را می زند، یک سینه ریز یا انگشتر را با چه حجمی از غصه تاخت زده است."
    "اني دالتون"

  • محمد

    علاوه بر مجرد ها تو فامیل و تو جمع
    هیچکس کوچکترارو صاحب نظر نمیدونه هیچ در بیشتر موارد هم مورد سلطه و دخالت بی حد و اندازه قرار میگیرن که باعث میشه به نفس طرف توهین بشه و منزوی بشه
    چون متاسفانه در جامعه بزرگترا عادت کردن که دیدگاه کوچکتر را ببرند زیر سوال و اگه کوچکتر مقابله کنه تازه میگن بی ادبه و احترام بزرگتر را نگه نداشت
    من خودم به شدت قربانی این موضوع بودم
    یه مدته به خاطر تذکر ها و دخالت های تحقیر آمیز دایی و خالم تو جمع واقعا عصبی و زودرنج شدم مادر و پدرمم هیچ موضعی ندارن و اغلب مواقع هم من زیر سوالم
    اینا فقط تجربم بود
    ولی متاسفانه خشونت تو خانواده ها در هر زمینه ای که بگین موج میزنه

  • بدون نام

    نظر نویسنده رو نخوندم اما تمام اون آقایون و خانومای مجرد، حقیقت محض جامعه رو بیان کردن. و من هم مثل خیلی مجردای دیگه ب دلایل متعددی ک در بالا بهش اشاره شد، عید ترجیح میدم مسافرت و گردش برم تا خونه اقوام!

  • بدون نام

    از زندگیتان لذت ببرید. بالای پنجاه درصد زوج هایی که میان اینجا بعد شش ماه ازهم جدا میشوند. شاید در کشور خودشان والدین و فامیل بوده اندکه میانه را بگیرند. هدف ازدواج تکیه کردن به دیگری نیست. یار و غمخوار باید بود درخوبی وسختی.

  • بدون نام

    بستگی به شخصیت شما داره که مجردی رو دست دارید یا متاهل بودن رو ؟
    من به عنوان متاهل میگم خیلی از این حرفا رو همین جوری به مجردا میگن تا حرفی زده باشن و سر صحبت باز بشه ،وگرنه کی کار داره به کسی مردم خودشون هزار تا کار دارن ،بعدم مجردا الان خیلی زیادند و نو هر خونه ای حداقل یکی هست پس اصلا چیز عجیبی نیست خیلی عادیه .

    ببینید پدر مادرها به این فکر می کنن که وقتی از دنیا رفتند شما تنهایی چطور زندگی می کنید ،اگه شبی نصف شبی مشکلی پیش اومد مریض شدید کی به شما رسیدگی میکنه ،؟
    یکی از فامیلای ما خانم مسن مجردی است تنها زندگی میکنه ،از شانسش دوستش شب پیشش می خوابه نصف شب این خانومه سکته ی مغزی میکنه ،اگه دوستش نبود شاید الان زنده نبود

  • بدون نام

    حقیقتا مجرد بدون در جوانی ایرادی ندارد اما وقتی به سنین کهولت نزدیک میشویم دوست داریم فرزند داشته باشیم یا بقول این خانم اگر سکته زدیم کسی به دادمان برسد. پس ازدواج و یا داشتن یار و غمخوار خوب است. اما نباید افراد را از نظر تجرد تحقیر کرد باید شرایط انتخاب درست فراهم شود. که در سیستم بسته ما و پسرانی که این جامعه تحویل داده است پسرانی با درصد بالای اعتیاد بیکاری رفتارهای نابهنجار (در دختران هم این موارد هست اما کمتر) عملا امکان ازدواجهای موفق بسیار کاهش یافته، راه گریزی نیست.

  • پروانه

    من سی و هشت سالمه، تا بیست و پنج سالگی اصلا خواستگار نداشتم، بیست و شش سالگی یک خواستگار اومد برام که پسندم نکردند و خبری ازشون نشد، دیگه هیچ کس ازم خواستگاری نکرد. با ادامه تحصیل سرمو گرم کردم... شاغلم ولی حتی تو محیط کار هم خواستگار برام پیدا نشد در حالی که واقعا دوست داشتم ازدواج بکنم. زشت نیستم ولی اگر خوشگل بودم حتما ازدواج کرده بودم.

  • منِ غمگین

    من یه دختر بیست و شش ساله مجردم،واقعا دیگه از دست فامیل و دوست و آشنا به ستوه اومدم،هرجا میرم خونه فامیل با ترحم و دلسوزی بهم نگاه میکنند و میگن چرا هنوز مجردی،حتما خودت سخت میگیری،اکثر دوستای متاهلم سعی میکنن زندگی مشترک و خوشبختیشونو به رخم بکشن و همش میگن ازدواج خیلی خوبه،تو چرا با این موقعیتت تاحالا موندی؟ موقعیتمم خوبه برای ازدواج ،هم خونواده تحصیل کرده ای دارم هم خداروشکر چهره و اندام خوب و زیبا،تاحالام خواستگار داشتم ولی اکثرشون بعد از یه جلسه که همدیگه رو میبینیم و حرف می‌زنیم میرن و دیگه پیداشون نمیشه،جالبم اینجاست که به هرکی تاحالاگفتم همه تعجب میکنن و میگن حتما خودت سخت میگیری ،حتی پیش مشاورم رفتم تا طرز رفتارمو آنالیز کنه،مشاور گفت تو هیچ عیبی نداری و مشکل از خواستگاراس،واقعا دیگه خسته شدم ازین زندگی،اعتماد به نفسمو واقعا از دست دیدم و یه جورایی از خودم بدم میاد،هر خواستگاری که پیدا میشه تا چند وقت بعدش افسرده و دلمرده ام،پدرو مادرمم خیلی ناراحتن برام،تصمیم دارم از ایران برم پیش برادرم تا اقلا ازین زخم زبون ها و طعنه کنایه ها راحت شم

  • ع سلطانی

    بنظر من خوشبخت بودن به ازدواج کردن نیست ،انسانی که بتواند از هر لحطه زندگی خود آرامش وآسایش داشته باشد ،خوشبخت میباشد

  • ناشناس

    باید زد تو دهنش
    به نظر من این آدمایی که این طوری حرف میزنند برای عهد قلقل میرزا هستند و طرف مقابل باید بزنه تو دهنشون
    اگه مورد خوب بود باشه اگر نبود به درک

  • فاطمه

    زندگی دیگران به کسی چه ربطی داره؟ ما خودمون هم باید یاد بگیریم که توی زندگی دیگران دخالت نکنیم و فقط حالشون رو بپرسیم نه تاهل و تجرد و کار و این حرف ها رو شاید کسی نخواد در مورد شرایطش با ما صحبت کنه و اطلاعات بده به نظرم باید روی فرهنگ خودمون کار کنیم ایشالا که درست بسه جز ناراحتی این سوال ها چیزی نداره

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج