٣ رمان از گابریل گارسیا مارکز
سه رمان كوتاه از گابریل گارسیا مارکز با عناوین «برگباد»، «کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد» و «وقایعنگاری مرگی اعلام شده» با ترجمه كاوه میرعباسی در یك كتاب منتشر شده است.
شهروند: سه رمان كوتاه از گابریل گارسیا مارکز با عناوین «برگباد»، «کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد» و «وقایعنگاری مرگی اعلام شده» با ترجمه كاوه میرعباسی در یك كتاب منتشر شده است. گابریل گارسیا ماركز همواره در ایران با اقبال مخاطبان و مترجمان و ناشران رو به رو بوده است و از اغلب آثار این برنده جایزه نوبل ادبی، ترجمههای متفاوتی در بازار موجود است.
كاوه میرعباسی نیز به سراغ ترجمه آثار این چهره مهم ادبی آمریكای لاتین رفته است و كتابهای او را از اسپانیایی برگردان كرده است. در پشتجلد این كتاب آمده است: «رمان «برگ باد»، نخستین رمان مارکز، روایتی چند صدایی است با پایانی باز که گوشهچشمی به نمایشنامه «آنتیگونه» سوفوکلس دارد و در آن نویسنده، ضمن افشای فساد اجتماعی به شکلی استعاری، به پیشواز برخی از پرسوناژها و مضامین کلیدی «صدسال تنهایی» رفته است، که سرهنگ آئورلیانو بوئندیا و یورش ویرانگرِ «کمپانی موز» از آن جملهاند. «کسی نیست به سرهنگ نامه بنویسد» شرح انتظار طولانی و پایداری سرسختانه یکی از پرسوناژهای فرعی «صدسال تنهایی» است که در نهایت جلوهای اسطورهای مییابد.
«وقایعنگاری مرگی اعلام شده» بر پایه رویدادی واقعی پدید آمده و به برکت دیالکتیک باروری که خلاقیت ادبی گارسیا مارکز میان واقعیت و اسطوره ایجاد میکند، تا حد استعارهای جهانشمول از وضعیت بشری ارتقا یافته.» کاوه میرعباسی (متولد ۱۳۳۴) مترجم و نویسنده دانشآموخته رشته کارگردانی سینما و زبان اسپانیایی است و تاکنون بیش از ۴۰ کتاب و مجموعه داستان از نویسندگان مشهوری چون کارلوس فوئنتس، لوییس بورخس، گابریل گارسیا مارکز، ماریو بارگاس یوسا، آندره برتون و... به زبان فارسی ترجمه کرده است. او از زبانهای انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی ترجمه میکند.
در بخشی از متن کتاب سه رمان كوتاه می خوانیم: «آخرین شبی که روی اِیوان با هم صحبت کردیم، هوا گرمتر از معمول بود. چند روز بعدش از دکان سلمانی برگشت تا دیگر به آنجا پا نگذارد و خودش را توی اتاق حبس کرد. ولی آخرین شبِ در اِیوان، یکی از گرمترین و سنگینترین شبهایی که به خاطرم مانده، درک و انعطافی از خود نشان داد که نظیرش را کمتر نزد او دیده بودم.
میان آن تنور بیکران، نشانهای از حیات نبود جز تلالو کدر جیرجیرکهایی که عطششان برای طبیعت آزارشان میداد، و تحرک اندک و ناچیز، لیکن بیحد و حصرِ اکلیل کوهی و سنبل هندی، که در کانون آن لحظههای برهوت میسوختند. جفتمان مدتی کوتاه ساکت ماندیم و مادهای ضخیم و لزج از تنمان بیرون تراوید که عرق نبود بلکه بزاقِ جسمی زنده بود که داشت متلاشی میشد...» سه رمان كوتاه با ترجمه کاوه میرعباسی، توسط نشر کتابسرای نیک، در ٣٠٨ صفحه و قیمت ٢٩٥٠٠ تومان منتشر شده است.
ارسال نظر