پشت پرده تخریبهای شبانه در شیراز
از شيرازي كه حافظ فخر «وضع بيمثالش» را به عالم ميفروخت و از خداوندگار خود ميخواست تا «نگه دارد از زوالش» چيزي نمانده و اين شهر اين روزها حال و روز خوشي ندارد. بافت تاريخي شهر هر روز كمرمقتر ميشود و ميدان را به لودرهاي قلدر واگذار ميكند كه از هيچ مرجعي حرفشنوي ندارند و راه خود را ميروند و كار خود را ميكنند.
روزنامه اعتماد: از شيرازي كه حافظ فخر «وضع بيمثالش» را به عالم ميفروخت و از خداوندگار خود ميخواست تا «نگه دارد از زوالش» چيزي نمانده و اين شهر اين روزها حال و روز خوشي ندارد. بافت تاريخي شهر هر روز كمرمقتر ميشود و ميدان را به لودرهاي قلدر واگذار ميكند كه از هيچ مرجعي حرفشنوي ندارند و راه خود را ميروند و كار خود را ميكنند.
اخبار خوبي از شيراز و باقيمانده بافت تاريخياش به گوش نميرسد. در روزهاي نزديك به بهار كه ريههاي شهر خود را براي بوي بهارنارنج آماده ميكنند، لودرها در همسايگي نارنجستان قوام گرد و خاك به پا كردهاند. تخريب خانههاي تاريخي شيراز اتفاق تازهاي نيست، از سال ٧٤ و آغاز طرح توسعه حرم شاهچراغ تخريب بافت تاريخي شيراز آغاز شده است و طبق آمارهاي موجود بالغ بر ٩٠٠ پلاك تاريخي در اين بافت به بهانه اجراي پروژههاي مختلف تخريب شده است و از اين تعداد بيش از ١٥ پلاك جزو بناهاي ثبت شده در فهرست آثار ملي بودند.
به گفته «مسعود منيعاتي» رييس انجمن دوستداران ميراث فرهنگي فارس «در سالهاي اخير در پروژه بينالحرمين ٣٠٧ پلاك، در پروژه نيكان ١٠٨ پلاك، در پروژه ٩ دي ١٠٣ بنا تخريب شد، خيلي راحت از كنار اين تخريبها عبور ميكنيم، اما وقتي مطالعه ميكنيم متوجه ميشويم در اين پلاكهاي تخريب شده، حمام تاريخي، مدرسه، آب ابنار و بسياري بناهاي واجد ارزش ديگر هم وجود داشته و تمام بناهاي تخريب شده خانه تاريخي نبودهاند.»
در روزهاي اخير خبر تخريب دو خانه با ثبت ملي ديگر (خانه سليمي و منتصري) در شيراز دوباره كام فعالان و علاقهمندان ميراث فرهنگي را تلخ كرده است. مسوولان شهري هم پيگير موضوع بودند و نمايندگان شورا از طريق كانالهاي تلگرامي و اكانتهاي توييتريشان گزارشهاي تخريب را به مخاطبان اعلام ميكردند.
طرحي كه روي كاغذ نيامده است
جلسه علني روز هفتم اسفند شوراي شهر شيراز اختصاص به رسيدگي به موضوع تخريب بافت تاريخي شيراز داشت. در اين جلسه مسوولان ميراث فرهنگي و استانداري نيز حضور داشتند. نصيري، معاون ميراث فرهنگي استان فارس در اين جلسه ضمن اعلام اينكه مجريان طرح از ورود نمايندگان ميراث فرهنگي به محدوده ممانعت به عمل آوردهاند، گفت: «ما در حال حاضر با اجراي طرحي كه موسوم به طرح توسعه ٥٧ هكتاري حرم است مواجه نيستيم، اتفاقي در حال وقوع است كه ما از آن بيخبريم، طرحي اجرا ميشود كه عملا روي كاغذ نيامده است و اگر هم آمده است ما از آن خبر نداريم.»
جمشيدي، مديركل دفتر فني استانداري فارس هم در تاييد سخنان نصيري گفت: «طرح مجموعه شاهچراغ به تصويب شوراي عالي شهرسازي رسيده است، اما چيزي كه اجرا ميشود طبق طرح مصوب نيست. نميدانيم كه مجموعه توليت بر چه اساسي كارهاي اجرايي شان را انجام ميدهند.»
ارتباط مستقيم تعطيلات و تخريبها
در اين جلسه مهدي حاجتي با اشاره به ثبت اين دو خانه در فهرست ميراث ملي گفت: «منطقهاي از بافت تاريخي محصور شده و نرده كشيده شده است، اين محدوده در تملك حرم مطهر شاهچراغ است اما معابري در اين منطقه بوده كه نميدانيم اين معابر چطور به تملك جاي ديگري درآمده است. اگر اين معابر به تملك در نيامده است بر چه اساسي معابري كه در اختيار شهرداري و شهروندان است نردهكشي شده است؟ اگر اين اقدامات قانوني است چرا شبانه انجام ميشود و در روزهاي تعطيل؟ در تخريب اول سازمان ميراث فرهنگي مطلع شده و يگان حفاظت ميراث به اين منطقه مراجعه ميكند اما مانع از ورود نيروهاي يگان حفاظت به داخل محدوده ميشوند و بعد از آن با تماس با پليس ١١٠ هم موفق به ورود به محدوده نميشوند. رياست كلانتري محله هم به محدوده مراجعه ميكند كه از ورود ايشان هم جلوگيري به عمل ميآيد.»
ممانعت از ورود يگان حفاظت ميراث فرهنگي به محل تخريب
موضوع تخريبهاي بافت تاريخي شيراز به نخستين جلسه مطبوعاتي سردار امير رحمتاللهي، فرمانده يگان حفاظت سازمان ميراث فرهنگي هم رسيد و سردار رحمتاللهي در واكنش به اين تخريبها با اشاره به اينكه مجريان پروژه از ورود نيروهاي يگان حفاظت ميراث فرهنگي به محدوده تخريبها ممانعت به عمل آوردهاند، گفت: «متاسفانه ما برخي مواقع شاهد تزاحم بين دستگاهها هستيم. بر اساس قانون، تشخيص تاريخي بودن يك اثر بر عهده سازمان ميراث فرهنگي است. اگر دستگاهي قصد تخريب دارد حتما بايد با ميراث فرهنگي هماهنگ كند. اينكه قانونگذار از كلمه «هر كس» استفاده كرده، همه نهادها و دستگاههاي دولتي را نيز شامل ميشود. اين موضوع كه مجريان يك پروژه با ميراث فرهنگي همكاري نميكنند و حتي از ورود ماموران ميراث فرهنگي به محوطههاي تحت اختيارش جلوگيري ميكنند، بايد در شوراي تامين استان مطرح و مورد بررسي قرار گيرد. موضع جدي سازمان به مراجع ذيصلاح اعلام و اين موضوعات پيگيري ميشود. از آنجايي كه ميراث فرهنگي متعلق به همه مردم است، لذا همه افراد در مقابل حفظ و نگهداري آن مسوول هستند.»
قانون و نهادهاي فراقانوني
صبوري، نايبرييس شوراي شهر شيراز در جلسه علني هفته گذشته شوراي شهر گفت: «در مورد خانههاي قبلي كه در بافت تاريخي توسط همين افراد تخريب شده است، آيا حكمي صادر شده است؟ اگر هم حكمي صادر شده است چرا اجرا نشده است؟ و اگر حكمي اجرا شده است چرا دوباره اين مسائل تكرار ميشوند؟ مطمئنا حكمي صادر و اجرا نشده است. هم تاريخ اين شهر را و هم فرهنگ اين شهر را و هم قانون. به نظرم تنها راه ما استمداد از مردم و افكار عمومي است كه چنين افرادي را تحت فشار قرار دهند. اگر نه به نظر ميرسد قانون در مقابل چنين افراد و نهادهايي كم آورده است.»
تخريبها تدريجي اتفاق ميافتند
نايبرييس شوراي شهر شيراز در حالي از استمداد از مردم و نهادهاي مردمي سخن ميگويد كه نه تنها در جلسه علني شورا از نهادهاي فعال در حوزه ميراث فرهنگي دعوت به عمل نيامده بود، بلكه از حضور نمايندگان اين نهادها كه سالها براي حفاظت از بافت تاريخي اين شهر تلاش كردهاند هم در جلسه ممانعت شد. مسعود منيعاتي، رييس انجمن دوستداران ميراث فرهنگي فارس در گفتوگو با «اعتماد» در مورد روند دنبالهدار تخريب در بافت تاريخي شيراز تاكيد كرد: «اين خانهها اولين خانههاي ثبت ملي نبودند كه تخريب ميشدند، قبل از اين خانهها هم بناهاي ديگري در اين محدوده تخريب شده بودند. وقتي اين خانهها تخريب شدند. آقاي اميري، مديركل ميراث بودند و ميتوانند گزارشي ارايه كنند و بگويند كه بعد از اين اتفاقات چه اقداماتي انجام دادهاند و چه نتايجي گرفتهاند. زماني كه دو سال پيش خانه حلي ساز را تخريب كردند همه اين حساسيتها ايجاد شد، اما پيگيري جدي صورت نگرفت. تا به امروز حدود ١٥ خانه ثبت ملي شده در محدوده بافت تاريخي شيراز تخريب شده است.»
منيعاتي با تاكيد بر اينكه تخريبها به تدريج و با برنامه انجام ميشود، گفت: «يك سال پيش اين خانه تخريب شده است، نه چند روز پيش اين خانهها را آجر به آجر و كاشي به كاشي تخريب ميكنند و به شكل نيمه مخروبه در ميآورند و در نهايت اسكلت نهايي را در يك شب تخريب ميكنند. اينطور نيست كه يك خانه حفاظت شده در يك شب كاملا تخريب شود. وقتي ميخواهند بنايي را تخريب كنند، فضا را جوري مهيا ميكنند كه مامن دزدان و معتادان شود. وقتي هم اين خانهها تبديل به پاتوق شد از اين فضا فيلم ميگيرند و به نهادهاي قضايي ميگويند اين مكان مركز فساد و تخلف شده و به همين دليل تخريب شده است. يكي از پيشبينيهاي ما براي تخريبها حضور معتادان است، وقتي ميبينيم در يك محدودهاي معتادان رفت و آمد دارند، حدس ميزنيم كه در اين محدوده قرار است پروژهاي ساخته شود يا به زودي اين بنا تخريب ميشود.»
هزينه نهادهاي مردمي براي پرسشگري
فعاليت انجمن دوستداران ميراث فرهنگي در شهرستانها از زماني كه «حميد بقايي» رياست سازمان ميراث فرهنگي را به عهده گرفت، كمرنگ شد و فعاليت بسياري از اين انجمنها در شهرهاي مختلف متوقف شد و همين موضوع زمينه بسياري از تخريبها را در شهرهاي مختلف فراهم كرد. رييس انجمن دوستداران ميراث فرهنگي در اين زمينه گفت: «در گذشته به قدري هماهنگي با ميراث فرهنگي داشتيم كه وقتي نيروهاي يگان توان جلوگيري از تخريب را نداشتند با ما تماس ميگرفتند و ما پيگيري ميكرديم و مانع تخريب بناها ميشديم. اما در سالهاي اخير ميراث هيچ تعاملي با ما ندارد، در دو مورد تخريب اخير هم اصلا به ما اطلاع ندادند. وقتي كه بعد از تخريب ما به محل مراجعه كرديم، متوجه شديم كه دو خانه تخريب شده نه يك خانه، در صورتي كه در گزارشهاي نماينده ميراث فر هنگي آمده بود كه يك خانه در محدوده تخريب شده، اين نشان ميدهد كه در زمان تخريب هيچ مسوولي در محدوده حضور نداشته.»
منيعاتي همچنين به هزينههايي كه براي واكنش در قبال اين تخريبها ميپردازند اشاره كرده و افزود: «وقتي ما در واكنش به تخريب اين دو خانه بيانيه منتشر كرديم و از اين روند انتقاد كرديم، به ما نامه دادند كه بايد خانه منطقي نژاد (كه دفتر انجمن در آن قرار دارد) را تخليه كنيد. اين خانه قرار بود تخريب شود، ما خانه منطقينژاد را از زير چرخ لودرها بيرون كشيديم. شبها وقتي بيل مكانيكي براي تخريب بناهاي اطراف ميآمد ما جلوي ماشينها ميايستاديم و مانع تخريب ميشديم. خانه رقيه توفاني كه تخريب شد دو پلاك با خانه منطقي نژاد فاصله داشت و در فهرست آثار ملي ثبت شده بود، الان به جاي آن سرويس بهداشتي ساختهاند.»
حالا انجمن دوستداران ميراث فرهنگي نااميد از اقدام مسوولان فراخواني عمومي منتشر كردهاند و از وكلاي حقوقي كمك خواستهاند: «در اين فراخوان از وكلايي كه مايلند داوطلبانه فعاليت كنند، خواستيم تا براي پيگيري وضعيت بافت تاريخي شيراز همراه ما شوند. تا به حال ٦ نفر اعلام آمادگي كردهاند. سازمانهاي مردم نهاد از سال ٩٣ طبق ماده ٦٦ آيين دادرسي كيفري در بعضي موارد از جمله ميراث فرهنگي ميتوانند اعلام جرم كنند. ما براي اين كار نياز به وكلاي مجرب داريم.»
شهر گردشگر يا شهر زندگي
شيراز را جهان با شكوه تختجمشيد و عطر بهارنارنج و آرامش باغها و زلالي رودهايش ميشناسد. شيراز را با فالودههاي پشت ارگ و شربت بهار نارنج حافظيه و عطر نسترن و بيدمشك سعديه ميشناسند. چه تلخ ميشود وقتي نامش همنشين تخريبهاي شبانه ميشود و خبر از رفتن روح زندگي از بافت تاريخي اين شهر نگراني را ميهمان ذهن كساني ميكند كه گوشهاي از تاريخ خاطرات خوششان با نام شيراز گره خورده است. هر چند هنوز هم بازار وكيل و سراي مشير ستون فقرات شهرند و روح زندگي را در آن زنده نگه داشتهاند، در همسايگي كوچههاي باريك آشتيكنان شيراز، اما خانههاي پر خاطره و تاريخي يكي پس از ديگري قرباني پروژههاي توسعه ميشوند. پروژههايي كه نه تنها روح خانههاي تاريخي را بلكه مسير رودها و جان درختان را هم هدف گرفتهاند. بهار نزديك است و شهر بهارنارنج خود را آماده ميكند تا عطر مسحوركنندهاش را ميهمان ريههاي ميهماناني كند كه از دور و نزديك به اميد باغهاي مصفا و رودهاي روانش راهي شهر استاد سخن ميشوند. شايد مسوولان شهري فراموششان شده كه اگر شيراز محبوب است، اين محبوبيت را تنها مديون جاذبههاي شهر نيست، بلكه مديون مردماني است كه در اين شهر زيست ميكنند. روح زندگي اگر در يك شهر توريستي جاري نباشد، اگر آن شهر حتي شيراز باشد با گلگشت مصلي و عفيفآباد و نارنجستان قوام و... باز هم يك جاذبه بزرگ براي پاگير كردن آدمها كم دارد. جاذبهاي به نام «روح زندگي» در شهري كه اين روزها خانههايش زير پاي لودرها با خاك يكسان ميشوند، نميتواند محلي براي سرمايهگذاري باشد. تخريب دو بناي ارزشمند در بافت تاريخي شيراز باز هم سرتيتر خبرها شده، اما آنچه مسلم است، اين اولينبار نيست و آخرين بار هم نخواهد بود كه نام شيراز و بافت تاريخياش همنشين واژه تخريب ميشود.
نظر کاربران
دین فروختنی نیست
لطفا تاریخمون و واسمون بذارین این یکی شوخی بازی نیست اگه رفت هویت ما هم باهاش میره
من برترین ها رو میخونم و تیتر خبر را خودتون انتخاب وتهیه کنید چون من روزنامه اعتماد رو نمیخونم.روزنامه یا هرخبری باید برپایه اصل باشد وبایه حرکت ربط به کل پیدا نکند.هویت وتاریخ تنها چیزی هست که دست نمیخورد .پس نگران نباشید.همانطور که جوانان درجنگ تحمیلی بااهدای خون وجان خویش هویت ایرانی را در تاریخ ثبت کردند. درود برتمام ایران وایرانی
تا چند سال دیگه در ایران اثر تاریخی نمیبینید فرزندان ما باید از پدراشون بشنوند که چی بودیم و چی شدیم
... خاک عالم برسرمان که ازماست که برماست
دنبال گنج میگردند
بله همان اسراییلی هایی که بنر را اویزان کرده انددر حال تخریب تمدن ایرانی هستند