۶۸۳۰۲۱
۵۰ نظر
۵۰۳۶
۵۰ نظر
۵۰۳۶
پ

خواب‌های آشفته یک قاتل ١٧ ساله

پسر نوجوان با همدستی دوستش، پدر و مادرش را به قتل رساند.

روزنامه شهورند نوشت: پسر نوجوان با همدستی دوستش، پدر و مادرش را به قتل رساند.

«پدر و مادرم هیچ بدی به من نکرده بودند. دوستشان داشتم، اما آنها را کشتم. بعد از این قتل، مادرم هر شب به خوابم می‌آید، دست نوازش به سرم می‌کشد و من شرمنده‌تر از همیشه حتی به او نگاه هم نمی‌کنم. همین خواب‌ها دارد مرا ذره‌ذره می‌کشد.»

اینها را پسر ١٧ساله‌ای می‌گوید که‌ سال گذشته، در اقدامی هولناک و عجیب به همراه دوست و همکلاسی‌اش، نقشه قتل پدر و مادر خود را اجرا کرد. او صبح روز گذشته در مقابل قضات جنایی دادگاه کیفری، بشدت اشک ریخت و جزییات این جنایت را روایت کرد. این درحالی است که خواهر ١٣ساله او رضایت خود را اعلام کرد ولی پدربزرگش خواستار قصاص او و همدستش شد.

٢٧ بهمن ‌سال ٩٥ پسری در تماس با اورژانس و آتش‌نشانی از گازگرفتگی پدر و مادرش خبر داد. بلافاصله امدادگران راهی محل حادثه که خانه‌ای قدیمی در بومهن بود، شدند. معاینات و بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که این زوج دچار خفگی شده‌ و جان خود را از دست داده‌اند. کارشناسان سازمان آتش‌نشانی هم نشت گاز شهری را علت این گازگرفتگی اعلام کردند. در ادامه، تحقیقات در این زمینه آغاز و اجساد برای تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. کارآگاهان در ابتدا به سراغ پسر ۱۷ساله این زوج که با ماموران تماس گرفته بود، رفتند. حمید درباره این ماجرا به ماموران پلیس گفت: «صبح برای کاری از خانه خارج شدم. وقتی برگشتم بوی شدید گاز در خانه پیچیده بود. همان لحظه نگران شدم و پس از بررسی خانه جسد پدر و مادرم را دیدم. همان موقع نیز با اورژانس تماس گرفتم که امدادگران بعد از حضور در خانه و معاینه پدر و مادرم، مرگشان را تأیید کردند.»

این درحالی است که دست‌های پسر نوجوان زخمی بود و وقتی ماموران درباره علت این جراحت از او سوال کردند، مدعی شد: «در خیابان با پسری درگیر شدم و این جراحت مربوط به درگیری است.»

درحالی‌که همه تصور می‌کردند این زوج بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست داده‌اند، گزارش پزشکی قانونی راز یک جنایت هولناک را فاش کرد. بررسی کارشناسان پزشکی قانونی نشان داد که روی گردن این زوج آثار خونمردگی وجود دارد و به احتمال زیاد کسی آنها را خفه کرده است. با این گزارش و کشف سرنخ‌های دیگری که حکایت از جنایت داشت، تحقیقات پلیس وارد مرحله‌ای‌ تازه شد. کارآگاهان پلیس در نخستین گام از تجسس‌های خود به پسر این زوج که با ماموران تماس گرفته بود، مظنون شدند و او را مورد بازجویی قرار دادند. او که سعی داشت همان صحبت‌های قبلی خود را تکرار کند، وقتی با دلایل و مدارک پلیس روبه‌رو شد، راز قتل عام خانوادگی را فاش و درنهایت اعتراف کرد که پدر و مادر خود را با همدستی دوستش به قتل رسانده است.

حمید درباره جزییات این جنایت گفت: «پدر و مادرم رفتار خوبی با من نداشتند و همیشه مرا اذیت می‌کردند. مرتب با آنها درگیر بودم. برای همین بعد از یک مشاجره طولانی، تصمیم به قتل گرفتم. موضوع را با صمیمی‌ترین دوستم در میان گذاشتم. او هم گفت که کمکم می‌کند. ابتدا داروی بیهوشی تهیه کردیم. من دارو را به آنها دادم که پس از خوردن بیهوش شدند. بعد هر دو را خفه کردیم. رد زخم روی دستم هم مربوط به مقاومت آنهاست. وقتی از مرگشان مطمئن شدم، شیر گاز را باز گذاشتم و از خانه بیرون رفتم. می‌خواستم با صحنه‌سازی، مرگ آنها را بر اثر گازگرفتگی جلوه دهم.»

با اعتراف این پسر ۱۷ساله، همدست او هم بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد. آنها صحنه جنایت را هم بازسازی کردند و پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. صبح دیروز این دو پسر نوجوان از کانون اصلاح و تربیت به دادگاه کیفری منتقل شدند و به سوالات قضات جنایی پاسخ دادند. ساعت ١١ صبح بود که متهمان به همراه یک مشاور در کانون اصلاح و تربیت، در جلسه حاضر شدند. تنها خواهر متهم که ١٣‌سال دارد، از همان ابتدا مرتب اشک می‌ریخت. برای برادرش گریه می‌کرد و می‌گفت نمی‌خواهم او را اعدام کنند. در ادامه، قاضی کیخاه، رئیس شعبه، جلسه را آغاز کرد. پس از قرائت کیفرخواست، خواهر متهم و دختر مقتولان در جایگاه ایستاد. او درحالی‌که اشک می‌ریخت، گفت: «من نمی‌دانم برادرم چرا چنین کاری کرده است. او آن روز به من هم قرص خواب داده بود. قبلا از او شکایت داشتم، ولی حالا او را می‌بخشم. نمی‌خواهم برادرم اعدام شود. من نسبت به هر دو متهم اعلام رضایت می‌کنم. از برادرم هیچ چیزی نمی‌خواهم، ولی دوستش باید دیه بپردازد و اگر نمی‌تواند پرداخت کند، درخواست قصاصش را دارم.»

در ادامه پدربزرگ متهم که پدر مادر حمید است، با اعلام شکایت گفت: «من می‌خواهم هر دوی متهمان قصاص شوند. به هیچ عنوان رضایت نمی‌دهم. پولی برای تفاضل دیه ندارم اما می‌خواهم هر دو اعدام شوند. آنها دختر مرا به طرز فجیعی کشتند و نمی‌توانم از این موضوع بگذرم.»

پس از آن متهم در جایگاه ایستاد. او اشک‌ریزان ماجرای جنایت را تعریف کرد و گفت: «پدر و مادرم هیچ بدی به من نکرده بودند. مادرم زن خیلی خوبی بود. فقط این اواخر نسبت به مسعود حساس شده بودند. ٤‌سال پیش بود که در یک اردو با مسعود که هم‌مدرسه‌ای من بود، دوست شدم. ما خیلی با هم صمیمی شدیم تا جایی که من مرتب با او درد دل می‌کردم. مسعود تنها دوست صمیمی من بود، اما نمی‌دانم چه شد که پدرم گفت دیگر حق ندارم با مسعود رفت‌وآمد کنم. می‌گفت باید ارتباطم را با او قطع کنم. چون در مدرسه شیطنت می‌کرد و معلم‌ها از او شاکی بودند، پدر و مادرم هم نسبت به او حساس شدند. من هم نمی‌خواستم ارتباطم با دوستم قطع شود. برای همین مرتب درگیر بودیم. تا این‌که یک روز مسعود گفت اگر پدر و مادرت نبودند، راحت‌تر می‌توانستی زندگی کنی. همان جا تصمیم به قتل گرفتم. به مسعود گفتم و او هم قبول کرد. اول به عطاری رفتیم و قرص برنج خریدیم. همان شب قرص را در غذای پدر و مادرم ریختم، اما اتفاقی برایشان نیفتاد، گویا قرص قلابی بود. چند روز از این ماجرا گذشت و مشاجره‌های من و پدر و مادرم همچنان ادامه یافت. برای همین دوباره تصمیم گرفتم نقشه‌ام را اجرا کنم. قرص خواب خریدم و با مسعود به خانه رفتیم. پدرم با خواهرم به بازار رفته بودند. من و مسعود بالای سر مادرم در اتاق حاضر شدیم و من بلافاصله گلوی مادرم را گرفتم. بعد از آن با یک شال او را خفه کردم. بعد از آن وقتی پدرم و خواهرم به خانه آمدند، یک قرص به خواهرم خوراندم تا شاهد ماجرا نباشد. بعد از آن با مسعود به سراغ پدرم رفتیم. من به دلیل این‌که دستم زخمی بود نتوانستم کاری کنم، برای همین این‌بار مسعود پدرم را خفه کرد.»

این پسر درحالی‌که اشک می‌ریخت، ادامه داد: «باور کنید خودم هم نمی‌دانم چرا این جنایت را مرتکب شدم. پدر و مادرم بد نبودند. از بچگی رابطه خوبی با پدرم نداشتم ولی مادرم را دوست داشتم. نمی‌دانم چرا به التماس‌هایش توجه نکردم. هنوز هم باورم نمی‌شود. یک‌سال است که مادرم هر شب به خوابم می‌آید. من به چشمانش نگاه نمی‌کنم، اما او دست نوازش به سرم می‌کشد و با محبت نگاهم می‌کند. همین‌ها دارد مرا دیوانه می‌کند. این عذاب وجدان مرا ذره‌ذره می‌کشد. من بچگی کردم.»

در این لحظه خواهر متهم اشک ریخت و از قضات خواست برادرش را ببخشند. پس از آن متهم ردیف دوم در جایگاه ایستاد. او نیز صحبت‌های دوستش را تکرار کرد و گفت: «یک روز حمید به من گفت که اگر پدر و مادرش نباشند، پول زیادی به او می‌رسد و می‌تواند مرا هم از لحاظ مالی تأمین کند. برای همین قبول کردم و دست به چنین کاری زدیم. ما اصلا نمی‌دانستیم که مجازات قتل اعدام است. تصور می‌کردیم زندانی می‌شویم. حتی روزهای اول حمید به من گفت که قتل‌ها را گردن بگیرم تا او آزاد شود و رضایت بدهد. ما خیلی بچه بودیم و اصلا متوجه کارمان نبودیم.»
در پایان نیز هیأت قضائی وارد شور شد تا رأی خود را درباره این پرونده صادر کند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • رسول 10 ساله از تهران

    با سلام
    من روانشناس از دانشگاه افغانستان هستم و برای تحقیق به ایران آمدم موضوع تحقیق اندازه گیری صبر ایرانی ها

    پاسخ ها

    • سانی

      بابا این خله. جمعش کنید توروخدا. اه

    • بدون نام

      خدا لعنتت نکنه
      ترکیدم از خنده ....

    • گندم مجیدی ...15ساله...پونک قزوین

      یه بار که روانی هستی ، یه بار که افغانی هستی ، یه بار که روانشناس هستی ، دیگ واقعا موندم چی بهت بگم ؟؟؟؟

  • بدون نام

    بیکار تر از رسول ۱۰ساله کسی تو جهان نیست .جالبه که پیاماش همه ثبت میشه .

  • بدون نام

    رسول برو بمیر

  • رسول 10 ساله از تهران

    چی بگم من که گیج شدم فقط میتونم بگم متاسفم همین

  • بدون نام

    این پسر چه ذات شیطانی داشته که همچین کاری رو کرده با پدر و مادرش فقط به این خاطر که نگرانش بودند حقش همچین جانوری شیطان صفت اعدام بشه

  • بدون نام

    افغانستان عقب مونده مگه دانشگاهم داره حتمی طالبان کثفت نجس بالون دوست نکبتت این چه کاری بودادم جونش برای پدرمادرش میده نفهم مسولین خوابیدن وجدان در ندارین چی به روزایران وایرانیه هم وطن اومدفقربیادایمان میر بیش از۳۰درصدسرپرست خانوادههابیکاروفقیرن هر۴جوان۳تابیکارهمشم به خاطروجودحدود۱۶ملیون مهاجرافغانی خارجی باعث بیکاری وفقرجرم جنایت ناامنی ناامیدی وفسادمیکش

    پاسخ ها

    • بدون نام

      هههه متاسفم که فهم و شعوردر حد صفر درصد
      یادم افتاد یه زمانی یکی ازم میپرسید افغانستان ماشین داره فقط یه لبخند بهش زدم چون بعضی حرف ها در حدی نیست که آدم بهش جواب بده

      مگه افغانستان دانشگاه هم داره؟خخخخخ
      عقب ماندگی تو فکر و ذهن و شعور بعضی ها مشهوده

    • بدون نام

      اوه ببخشید حرفم رو پس میگیرم این همون بیسواده اس که همیشه نظر میده معلومه از دانشگاه چیزی نمیدونه

    • بدون نام

      هر انسانی باید خودش راه راستو بره
      در این صورت همه چی درست میشه...
      لازمم نیست از دیگران انتقاد کنیم
      خودمونو درست کنیم...

  • زهرا

    جناب مدیرمحترم اخبار داغ . شما بایستی اظهار نظرهایی را که
    منطقی باشد باطلاع بعموم قسمت ارسال نظر برسانید شما میگویید پس از مشاهده شما تایید میشوند آیا همین آقایی که میگوید رسول ده ساله همش هم گیجه چطور تایید میشود لطفا به این مسایل جدی برخورد شود و نظرات خوب قید شده نه مسخره بازی این افراد . انشاالله منبعد دقت بیشتری رعایت و ما با دبدگاه بهتری به اخبار داغ نگاه کنیم متشکرم

  • طوفان

    تقصیر ماست که رسول خل و چل اینجوری نظر میده بیایین عهد کنیم اصلا و ابدا جوابشو ندیم بره پی کارش اگه جوابشو ندیدیم دیگه نمی یاد نظر بده

    پاسخ ها

    • رسول10ساله

      طوفان
      چی زدی .اخه بامن چکارداری منگ.

  • شیرازی

    تواب نمک شب هامیخوابی

  • شوهر ننه رسول ۱۰ ساله از تهران

    اعدامش کنید

    پاسخ ها

    • نیما

      ایول باووو داره ازت خوشم میاد خیلی باحالی رسول

  • بدون نام

    پسر 17 ساله نمیدونسته که مجازات قتل اعدام هست مگه میشه

  • بدون نام

    نبا ایکارومیکردی اشتباه کردی فقط اعداممممممممممممم

  • هموطن

    دوستان اینقد کامنتهای رسول رو حساسیت به خرج ندید چون هرجه ما توجه کنیم اون بیشتذ اینکارهارو میکنه

  • هموطن

    خدا هرچه افغانیهارو نابود کنه از جمله رسول افغانی روانی

    پاسخ ها

    • بدون نام

      خدا ان شالله رسول و هموطن هاش رو نابود کنه

    • بدون نام

      متاسفم که یاد گرفتیم همش همدیگر رو لعنت و نفرین کنیم...

  • محمدی

    ناظر جان الان ی مدته دیگ نظرات خواننده ها شده بچه بازی،رسول 10ساله یعنی چی اخه بخدا اول خبر رو ک میخونی بعد میای نظرات کاربران رو بخونی محتوای خبر یادت میره،اگ امکانش هست به نظرات کاربران احترام بذارید بخدا اخبار داغ داره کم کم جذابیت شو از دست میده،از همه کاربران معذرت خواهی میکنم ولی لطف کنید بعضیها رو دیگ شاخ نکنید،ممنون از ناظر محترم،

    پاسخ ها

    • علی سنتوری

      موافقم.

  • mazyar cvjjnbb

    بیست بار اعدامش کنید این کثافتو

  • شیرازی

    اقای ناظرنکنه رسول خودتی اخه هرنظری میده چاپ میشه ولی نظرات مانصفه ونیمه

  • بدون نام

    این خبر که تکراری بود...

  • مانی

    دوستان این رسولو آدم حسابش نکنید بره گمشه در موردش حرف میزنید یعنی آدم حسابش کردی فهم نداره وگرنه کورشو گم میکرد

  • هموطن

    شیرازی گل گفتی

  • خاطره

    واقعامتاسفم برای این دوتابچه که قدرپدرمادربه این خوبی روندونستن و دست به این عمل شیطانی زدن پدرمادرش همشهری من بودن واقعاحیف شدن خدایاخودت رحم به این مملکت اشفته و بی سروسامان بکن وعاقبت ههمونوختم بخیرکن

  • بدون نام

    کاربر12:40مسخره بازی نیار آنقدرازفهم شعورت واسه ما دم نزن،شرط میبندم تو همسر یه افغانی هستی وبااسم های مختلف اینجا کامنت پراکنی وتوهین به زن ومرد میکنی وبا شیوه های مختلفی همه رو به جون هم میندازی،

    پاسخ ها

    • بدون نام

      کدوم مسخره بازی ؟ فکر کنم از کامنتی که گذاشتم دقیقا مشخص هست که من خودم افغان هستم
      بعدم منظورت از مسخره بازی رو نفهمیدم مسخره اون کسی هست که سطح فهمش در حدی هست که نمیدونه مگه میشه کشوری تو دنیا باشه که دانشگاه نداشته باشه مسخره اون کسی هست که میپرسه کشورت ماشین داره
      من نیازی ندارم با اسم های مختلف اینجا کامنت بذارم چون آدم مسخره به اندازه کافی اینجا هست که جای برای کس دیگه نمیمونه من فقط اینجا هستم تا هر وقت کس حرف زیادی در مورد کشورم زد جواب حماقت هاشو بدم چون شماها یاد گرفیت کمبود های خودتون رو با توهین به افغان ها جبران کنین
      عقده ای های نسخره

  • ناشناس

    رسول امشب باید تو کوچه بخوابی

    پاسخ ها

    • رسول کله پوک

      رسول گناه داره خدا اینطوریش کرده برای شفاش دعا کنید

  • بدون نام

    لایک16/41شاید همین طورباشه

    پاسخ ها

    • بدون نام

      دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید

  • کامی

    مرسی شوهر ننه رسول

  • ناصر

    سانسور تو ذات ماهست هیچکی نظر خودشو درباره خبر نمیده همه میگن رسول راحذف کن چه آزاری به شما رسونده که روشنفکرانه خواهان حذفش هستید بیچاره یه جوک ایهامی گفته همین

  • بدون نام

    ادمین جان خواهش میکنم نظرات این رسول ده ساله رو تایید نکن. من از زمانی ک این مجله تاسیس شده دارم مطالبش رو دنبال میکنم. اون موقه ها خیلی خوب بود. الان یه همچین نظرات بی محتوایی واقعا از کیفیت سایت کم میکنه و مخاطب ها رو میرونه. اصن آی پیش رو مسدود کنید که نتونه بیاد. متشکرم

  • طوفان

    من واقعا برای برترین ها متاسف ام که اراجیف این رسول رو چاپ میکنه ولی وقتی من یا امثال من حرف حق میزنیم سانسور میشه اگه تا فردا شب اراجیف رسول دیوانه چاپ بشه برترین ها رو حذف میکنم

  • بدون نام

    اینو یک ماه پیش خوندیم تکراری بود

  • بدون نام

    همه خبر ها بحث اصلی شده رسول هههه این رسول هر چی هست یه عده رو بد جور گذاشته سر کار آخه اصلا به شما چه هر خواست بگه چرا انقد درگیرش هستین مقصر اون نیست خودتون هستین اگه تحریک شماها نباشه هیچ وقت ادامه نمیده

  • بدون نام

    دندون گندیده رو باید از بیخ کشید کسی که به خانوادش رحم نکنه فردا به مردم رحم کنه؟

  • بدون نام

    کاربر11:53من بحثی درمورد ماشین ودانشگاه فلان کشور ندارم تو خودت یه نوع بیکار وعقده ای تشریف دارین که میگی نشستم اینجا جواب توهین روبدم درواقع این فهم وشعور خودت رو میرسونه، چرا حقیقت براتون تلخ هست وقتی مامشکلات بسیارداریم چرا شماها رو قبول کنیم غیرازاین هست؟تو که کشورت اینقدربرات عزیزه اینجا چکارمیکنید لابد به جای شما من برم بجنگم؟البته اگرافغانی باشی! شنیدید میگند مهمان اگرچه عزیز هست ولی همچو نفس خفه میسازد اگر آید وبیرون نرود،دیگرحرفی ندارم موفق باشید،

    پاسخ ها

    • بدون نام

      مهمان به کسی میگن که تشریف ببره خونه کسی ما تو خونه خودمون هستیم و از دست رنج خودمون میخوریم شما هر وقت کاره ای شدی تصمیم بگیر و مهاجرین رو بیرون کن
      ما تو کشورمون نا امنی داریم ولی جنگی که شما فکری کنی نیست که داری دعوت به جنگ می کنی

  • زنی امیدوار به زندگی

    قدیم ها در این شرایط نوجوان ها تصمیم به فرار میگرفتن خیلی که زرنگ بودن چند روزی میرفتن بعد دست از پا دراز تر بر میگشتن سر زندگیشون یا دیگه معتاد می شدن نه اینکه نقشه قتل پدر و مادرشون رو بکشن. خدا همه رو مارو به راه راست هدایت کن

  • بدون نام

    خاک برسرت بی شرف.اگه بدونی اون مادرت برات چه زحمتی کشیده بوده.یا اون پدرت فقط چه قدر براتوحرص خورده تا توسر بی شام زمین نذاری.یاخدا به دادمون برس .ماهم بچه بودیم بدون اجازه پدر مادرمون نفس نمیکشیدیم.خاک پای همه پدر مادرای دنیام.

  • الی

    ای ول داری مانی جان...لایک

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج