ایجاد تقاضای اجتماعی در زمان وقوع بحران
سيامك زند رضوي در روزنامه اعتماد نوشت: جدي شدن بحران آب در كشور اهميت استفاده از شيوههاي نوين بهرهبرداري بهينه آب مانند بازچرخاني را بيش از پيش روشن ميكند. اما چرا در كشور ما از اين شيوهها استفاده نميشود؟
سيامك زند رضوي در روزنامه اعتماد نوشت: جدي شدن بحران آب در كشور اهميت استفاده از شيوههاي نوين بهرهبرداري بهينه آب مانند بازچرخاني را بيش از پيش روشن ميكند. اما چرا در كشور ما از اين شيوهها استفاده نميشود؟ براي پاسخ به اين پرسش ميتوانم از نمونه شهر كرمان به عنوان يكي از مناطق درگير با بحران آب استفاده كنم. اجراي طرح فاضلاب شهري كرمان با وجود اينكه از تسهيلات خارجي هم استفاده شده بيش از ١٠ سال است كه روي زمين مانده و اين در حالي است كه به دليل بالا آمدن سطح آبهاي سطحي، ساختمانهاي تاريخي اين شهر در معرض خطر تخريب قرار دارند.
روشن است كه اجراي فاضلاب شهري كرمان، تصفيه و استفاده دوباره از آن چقدر ميتواند در بخش كشاورزي و صنعت راهگشا باشد اما ميبينيم كه هنوز هيچ دورنماي روشني براي اتمام آن وجود ندارد. همزمان با اين وضعيت ميبينيم كه طرح بزرگ انتقال آب از درياي عمان به كرمان با حمايت مالي دولت به طور جدي دنبال ميشود. درباره محاسبه هزينه تمام شده طرحهاي انتقال آب هم شائبه جدي وجود دارد. قرار است آب از ارتفاع صفر كنار دريا به ارتفاع يك هزار و ٧٠٠ متري از سطح دريا منتقل شود اگر ما علاوه بر هزينههاي عمراني، قيمت برق و سوختي را كه قرار است براي پمپاژ آب در اين ارتفاع مصرف شود محاسبه كنيم آن وقت عدد واقعي هزينه انتقال هر متر مكعب آب مشخص ميشود. بنابراين اگر جزييات دو طرح انتقال آب از درياي عمان به كرمان و طرح نيمهكاره مانده فاضلاب اين شهر را در كنار هم ارزيابي كنيم، متوجه ميشويم كه سياستگذاران اين بخش اولويت اولشان اجراي طرحهاي سازهاي مديريت آب است. اگر بازچرخاني و تصفيه آب مهم است اين سوال مطرح ميشود كه چرا تمركز اصلي سياستگذاران روي طرحهاي سازهاي است.
مسوولاني كه تصميمگير هستند از جمله مسوولان وزارت نيرو بايد در اين باره پاسخگو باشند. براي پيمانكاراني كه اين پروژهها را اجرا ميكنند ممكن است مهمترين هدف كسب سود در كوتاهمدت باشد اما وزارت نيرو و ساير تصميمگيران حوزه آب بايد به اين پرسش پاسخ بدهد كه چرا اين تصميمها در اتاقهاي در بسته گرفته ميشود و عموما هم به نفع نگاه سازهاي و پروژه بزرگ انتقال آب است. براي اصلاح روند موجود به چند مرحله اقدام اساسي نيازمنديم. در گام نخست بايد به صورت گسترده به شهروندان و ذينفعان بخش كشاورزي و صنعت درباره مزاياي استفاده از شيوههاي نوين استفاده از آب مانند شيوه بازچرخاني در قالب ارايه بستههاي آموزشي قابل استفاده و كاربردي اطلاعرساني كنيم. در حقيقت كساني كه ميخواهند اين ايدههاي جديد را عملياتي كنند بايد اول اطلاعات مزاياي رويكردهاي جديد را به زبان ساده در اختيار همه قرار دهند.
مردم ما بايد بدانند كه همين شيوه بازچرخاني در شرق آسيا و بسياري از كشورهاي جهان چقدر مهم و با ارزش است. پس بايد اول بين كشاورزان، صنعتگران و همه مردم بهطور عمومي تقاضاي اجتماعي ايجاد كنيم. در گام دوم نيازمند تربيت نيروي متخصص و استفاده از تكنولوژيهاي جديدي هستيم. در حال حاضر چون هنوز از اين شيوهها استفاده نميكنيم ممكن است در اين زمينهها به اندازه كافي توانمند نباشيم. در گام سوم بايد مسير سوءاستفاده از قانون را ببنديم. به عنوان مثال بر اساس يكي از قوانين مصوب مجلس، شهرهايي كه در ساحل درياي عمان و خليج فارس قرار دارند، براي تامين آب شرب مجازند كه آب را تصفيه كنند و تا فاصلهاي معلوم جابهجا كنند.
اما نبايد شهري كه هزار كيلومتر آن طرفتر قرار دارد هم به استناد همين قانون آب را منتقل كند. بايد اين منافذ قانوني بسته شود. گام مهم ديگر در حوزه سياستگذاري به اين برميگردد كه تصميمگيران در سطوح بالا اولويتهايشان را تغيير دهند و با كنار گذاشتن اجراي طرحهاي پرهزينه و زيانآور زيستمحيطي انتقال آب از طرحهاي بازچرخاني و بازيافت و موارد مشابه حمايت كنند. در صورت بستن راههاي سوءاستفاده از قانون و تغيير سياست به نفع شيوههاي جديد، ميتوانيم اميدوار باشيم كه سرمايهگذاران بخش خصوصي هم به اين صرافت بيفتند كه در طرحهاي جديد مشاركت كنند.
نظر کاربران
بخش خصوصی ورشکسته شده فقط مامخالف انتقال ابیم چراهمش حرف انتقال مگه منتفی نشده بود