۶۸۲۰۴۲
۵۰۱۶
۵۰۱۶
پ

جو رایت از «تاریک‌ترین ساعت» می‌گوید

فیلم «تاریک‌ترین ساعت» به نویسندگی «آنتونی مک کارتن» و کارگردانی «جو رایت» و بازی «گری الدمن» و «لیلی جیمز» یکی از موفق‌ترین فیلم‌های چند ماه گذشته بوده است.

روزنامه وقایع اتفاقیه: فیلم «تاریک‌ترین ساعت» به نویسندگی «آنتونی مک کارتن» و کارگردانی «جو رایت» و بازی «گری الدمن» و «لیلی جیمز» یکی از موفق‌ترین فیلم‌های چند ماه گذشته بوده است. فیلم مذکور در ژانر درام تاریخی-جنگی به دوران «وینستون چرچیل»، سیاست‌مدار و نویسنده بریتانیایی که بین سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵، در خلال جنگ جهانی دوم و بار دیگر، بین سال‌های ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵ نخست‌وزیر بریتانیا بود، می‌پردازد. در این فیلم سکانس‌ها و لحظات دراماتیک بی‌نظیری وجود دارد که می‌تواند برای آموزش سیاست مورد استفاده قرار بگیرد. چرچیل در هر جایی از فیلم که با مشکلات فراوان روبه‌رو می‌شود با توصیه‌: «ببین مردم چه می‌خواهند» مواجه می‌شود. حرف زدن، آن هم بدون تشریفات با مردم و مشورت با آنها از نکته‌های بارز رفتار سیاسی چرچیل در فیلم است. «مایکل اردونا» منتقد مشهور در «رسانه خرد مشترک» در رابطه با بازی‌های فوق‌العاده فیلم می‌گوید: «خصوصیت اصلی درام جو رایت، دگردیسی شگرف «گری الدمن» به «وینستون چرچیل» است.» فیلم «تاریک‌ترین ساعت»، در دوره نودمین مراسم اسکار (آکادمی علوم و هنرهای سینمایی) در بخش‌های: بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد (گری الدمن)، بهترین طراحی تولید، بهترین فیلمبرداری، بهترین گریم و بهترین طراحی لباس نامزد دریافت تندیس طلایی اسکار شده است که با این حساب، با ۶ نامزدی، چهارمین فیلم پر افتخار مراسم اسکار امسال است. به همین مناسبت بخش‌هایی از گفت‌وگوی «نیکول اسپرلینگ» از «ونیتی فیر» با «جو رایت» را می‌خوانید.

جو رایت از «تاریک‌ترین ساعت» می‌گوید

شما در طول حرفه کارگردانی خود هفت فیلم ساخته‌اید که چهار ستاره زن هم در آنها متولد شده‌اند. آیا خطوطی در میان داستان‌هایتان وجود دارد که همه آنها را به یکدیگر پیوند دهد؟


همه داستان‌هایم درباره آدمی است که اندازه نیست. آدم‌هایی که ذره‌ای بیگانه هستند و نقطه‌ای از زندگی آنها را می‌بینیم که با دیگران رابطه‌ای صمیمانه برقرار می‌کنند که می‌شود «الیزابت بنت» و رشد رابطه او با آقای «دارسی» و درک انسانیت او. [در فیلم «غرور و تعصب» (۲۰۰۵)] که می‌شود «برونی تالیس» [در فیلم «تاوان» (۲۰۰۷)] و راهی که آن زن، دیگران را بدون اینکه افراد دور و برش را ببیند، اداره می‌کند. اینکه چطور شخصیتش رشد می‌کند و نوعی حس مسئولیت نسبت به دیگران به‌دست می‌آورد. یا اصلا خود وینستون چرچیل... اینکه چطور وینستون می‌تواند مردم را دوست داشته باشد با اینکه هنوز صدای آنها را نمی‌شنود. چرچیل در خط‌مشی فیلم به گونه‌ای رشد می‌کند که در ارتباط با مردم قرار می‌گیرد. جایی که مردم را می‌بیند و در نهایت صدای مردم می‌شود.

گری الدمن در آغاز، علاقه‌ای به بازی در نقش وینستون چرچیل نداشت. چه چیزی به او گفتید تا متقاعد شد در نقش چرچیل بازی کند؟


گفتم: «به اندازه کافی خوب هستی.» وقتی بازیگری مانند گری الدمن که به نظرم از بزرگ‌ترین بازیگرهای هم‌نسل خودش است در فیلم من بازی می‌کند، شگفت‌زده می‌شوم. وقتی بازیگری مانند الدمن مانند هر شخصیت دیگری و هر بازیگر دیگری پر از شک و عدم اعتماد به نفس است، تحت‌تاثیر قرار می‌گیرم. فکر می‌کردم که فرایند کار کردن با گری الدمن به خاطر ایجاد فضای کاری برای او خیلی بیشتر طول بکشد. کشف کردم که احتمالا خلاق‌ترین همکاری کاری‌ام با یک بازیگر به جز «سیرشا رونان»، بازیگر ۱۱ ساله فیلم «تاوان» باشد.

شما «سیرشا رونان» را برای اولین‌بار وقتی ۱۱ سال بیشتر نداشت برای بازی انتخاب کردید. اولین تاثیرات او بر شما چه بود؟


برای نقش فیلم «تاوان» بچه‌های خیلی زیادی را دیدیم. بعد، فیلمی را دریافت کردیم که دختر کوچکی در آن به لهجه فوق‌العاده عالی انگلیسی دهه ۱۹۲۰ حرف می‌زد. او قدرت، پویایی و اراده لازم را داشت. از او خواستیم به لندن بیاید و با دختری آشنا شدیم که به لهجه غلیظ ایرلندی حرف می‌زد. فکر کردم حتما اشتباهی صورت گرفته است. سپس در کنارش نشستم تا متن را بخواند. همان جا متوجه شدم که استعداد چشمگیری دارد.

همچنین علاقه‌مند به انتخاب «لیلی جیمز» در فیلم «تاریک‌ترین ساعت» هستم. آیا شما به ایفای نقش جیمز در فیلم قبلی‌اش علاقه‌مند بودید؟


یکی از طرفدارهای بزرگ فیلم «سیندرلا» (۲۰۰۵) بوده‌ام. یادم نیست چطور شد که «سیندرلا» را دیدم ولی واقعا درگیرش شدم. لیلی جیمز توانایی شگفت‌انگیزی در جلب توجه تماشاگران دارد. کاراکتر فیلم، سد راهی برای ارتباط بین لیلی جیمز و مخاطب‌ نمی‌شود. این همان چیزی بود که برای شخصیت «الیزابت لیتون» دنبالش می‌گشتم. کسی که بتواند مخاطب را به جهان کاملا مبهم و برهنه سیاست بریتانیایی بکشاند. به‌طور خاص، لیلی جیمز را انتخاب کردم تا اولین کسی باشد که وینستون چرچیل را به مخاطب‌ معرفی کند. ما با چرچیل به همراه لیلی جیمز آشنا می‌شویم.

قبلا گفته‌اید که خیلی از کارگردان‌ها، بازیگرها را دوست ندارند. چرا فکر می‌کنید که این حرف درست است و اینکه آیا خودتان فرق دارید؟


فکر می‌کنم این تنفر از بازیگرها وقتی که بخواهید خودتان آنها را مستقیما در برابر دوربین هدایت کنید، مفید واقع شود. شما می‌فهمید افشای علاقه به بازیگرها چطور می‌تواند به شما در آن موقعیت آسیب بزند. باشگاه «دراما» جایی بود که من از این موضوع فرار کردم. [وقتی جوان بودم] آن زمان با لهجه خنده‌دار طبقه متوسطی‌ام در میان افرادی از طبقات کارگر حرف می‌زدم. بنابراین، خیلی قلدری می‌کردم. اما، در کارگاه‌های «دراما» همه ما برابر بودیم. پذیرش اجتماعی که در مدرسه نداشتم در همان کارگاه‌های «دراما» به دست آوردم. مردم فکر می‌کنند که بازیگری به نوعی کیمیاگری جادویی است؛ البته عناصری از کیمیاگری را هم دارد. ولی بیشتر «مهارت» است، چیزی که مردم درک نمی‌کنند. آنها از چیزی که می‌بینند به علت عدم شناخت، وحشت‌زده می‌شوند. متاسفانه، کارگردان‌های بی‌شماری که اغلب مذکر هم هستند به علت اینکه از عاطفه می‌ترسند، از بازیگرها هم متنفر هستند. چون بازیگرها خیلی عاطفی هستند. این موضوع خیلی کنایه‌آمیز است. چون کارگردان‌ها از بازیگرها می‌خواهند عاطفی باشند. من عاشق بازیگرها هستم.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج