زندگی تلخ دختری که با پسر همسایه ازدواج کرد
روزنامه ایران گزارشی را از یک جلسه دادگاه خانواده منتشر کرده است.
روزنامه ایران گزارشی را از یک جلسه دادگاه خانواده منتشر کرده است.
در این گزارش امده است:
«شهرزاد» با اینکه سن و سال کمی داشت اما مشکلات زندگی حسابی پیرش کرده بود. دست دختر بچه ناآرامی را گرفته بود و با تقلای بسیار سعی میکرد او را روی صندلی بنشاند.
چشمانش خیس اشک بود و قبل از اینکه کلامی به زبانش بیاید سیل اشکهایش سرازیر شد: «از بچگیام چیزی جز درگیری و کتککاریهای پدر و مادرم یادم نمیآید. انگار من و برادرم را نمیدیدند. شاید بیراه نگفته باشم که با هر فریاد آنها، من و برادرم نیز ساعتها ضجه میزدیم و اشک میریختیم اما افسوس که هرگز پدر و مادرم توجهی به ما نداشتند. دوران نوجوانیام هم شرایط بهتری نداشت. اما دیگر سعی میکردم خودم را به کاری سرگرم کنم تا فریادهایشان کمتر به گوشم برسد.
تازه دیپلم گرفته بودم که پسر همسایهمان به خواستگاریام آمد. هیچ شناختی از او نداشتیم. اما پدرم که انگار دنبال بهانهای بود تا از دست من خلاص شود بدون هیچ تحقیق و حتی بدون اینکه نظر مرا بپرسد با پدرخواستگارم قرار عقد و عروسی را گذاشت. با اینکه آن اتفاق میتوانست بهترین خاطره زندگیام باشد اما خوشحال نبودم. ولی هیچ مخالفتی نکردم چون هیچ وقت معنای خوشبختی را نفهمیده بودم.
من و «میثم» بعد ازطی تشریفات معمول زیر یک سقف رفتیم. هر دونفرمان کم سن و سال و ناپخته بودیم و نمیدانستیم چطور با هم رفتار کنیم. «میثم» هنوز نتوانسته بود از دنیای مجردی جدا شود. هر شب دیر میآمد و تا نیمههای شب با دوستانش خوشگذرانی میکرد. روزهای اول زندگیمان سعی میکردم زیاد به اوکاری نداشته باشم اما کم کم احساس کردم او این سکوت را به نشانه نفهمیام گذاشته.پس ازمدتی چند بار به او اعتراض کردم اما نتیجهاش فقط درگیری و داد و بیداد بود... بارها به جدایی فکر کردم اما باید کجا میرفتم. پیش پدر و مادری که مرا بدون هیچ تحقیقی در این جهنم گرفتار کرده بودند. یا....
این شرایط مدتی ادامه داشت تا اینکه فهمیدم «میثم» در شبنشینیها معتاد شده است. درچنین شرایطی درمانده شده بودم وبشدت احساس تنهایی میکردم. تا اینکه تصمیمم را گرفتم و خانه را ترک کردم و پیش یکی از دوستانم رفتم. این حرکت تلنگری به «میثم» زد. تا آن موقع مرا جدی نمیگرفت. اما وقتی فهمید قصد ندارم به خانه برگردم اخلاقش عوض شد. هر روز جلوی خانه دوستم میآمد و با خواهش و التماس میخواست برگردم. قول داد رفتارش را عوض کند و من هم که بیش از یک هفته نمیتوانستم مزاحم دوستم باشم، حرفش را قبول کردم و برگشتم.
روزهای اول مهربان شده بود و سر وقت خانه میآمد. بدون من شام نمیخورد و گفت اگر بچهدار شویم اعتیادش را هم کنار میگذارد. من هم به حرفهایش اعتماد کردم و باردار شدم. وقتی خبر بارداریام را به «میثم» دادم خیلی خوشحال شد. به او قولش را یادآوری کردم و او هم تضمین داد که بزودی اعتیادش را کنار میگذارد. ۹ ماه بارداریام رو به پایان بود اما «میثم» نه تنها پاک نشده بود که اعتیادش شدیدترهم شده بود. اما دلم خوش بود که بچهام را دارم و او سنگ صبورم میشود. بالاخره لحظه زایمانم رسیده بود و درد وحشتناکی داشتم. با کمک همسایهها به بیمارستان رفتم و دخترم به دنیا آمد. وقتی دخترم را در آغوش گرفتم، پزشک معالجم بالای سرم آمد و گفت: «تولد دخترت را تبریک میگویم اما آزمایشهای ما نشان میدهد فرزند شما عقبمانده ذهنی است.»
با شنیدن این حرف احساس کردم دنیا روی سرم خراب شده. وقتی شرایط زندگیام را به او گفتم، احتمال داد اعتیاد شدید شوهرم روی مغز بچه تأثیر گذاشته باشد.
نمیدانم چه کسی مقصر است، خودم، پدرم، مادرم یا همسرم. فقط میدانم که با یک ازدواج شتابزده نه تنها زندگی خودم بلکه زندگی دخترم را هم خراب کردم.
مدتی بعد از زایمانم «میثم» برای تأمین هزینه زندگی رو به مواد فروشی آورد اما خیلی زود لو رفت و دستگیر شد. از وقتی هم درزندان است شرایط من بدتر شده. باور کنید نگهداری از یک کودک عقبمانده کار سادهای نیست... کم آوردهام، فکرم به جایی نمیرسد.
نظر کاربران
منم با همسایه ازدواج کردم. باید بگم ک حتی اگه تحقیقم میکردین چیزی متوجه نمیشدین، چون همسایه ها علیه هم حرف نمیزنن و اگه چیزی ام بدونن نمیگن. زندگیم سیاه شد و ماه ها آواره دادگاه و دادسرایی شدم ک قوانین تاریخ گذشته ش کمکم نکرد حقمو بگیرم. فقط عمرم تلف شد. من ک از حق و حقوقم گذشتم امیدوارم خدا از آدمهای بی وجدان نگذره.
پاسخ ها
لعنت به تولید کنندگان مواد در افغانستان
من یه کارگر ساده ی افغان هستم
واسم دعا کنید
بیماری روانی دارم
رسول گوساله بازپیداش شد
اگر اطاعات از شهر و يا مكان اين هموطن اخبارداغ دارد جهت كمك مالي و هر كمك ديگري امادگي دارم لطفا اطلاع دهيد
شايد تو زندگي اونو تباه كردي از كجا معلوم ما چجوري باور كنيم؟!مداركت رو ارسال كن مسخره
چرنده عقب ماندگی ذهنی ربطی به اعتیاد والدین ندارد
لعنت به فضای مجازی
اینجا رو تقلید از رسول نیست.چون من واقعا گیج شدم
خب بعضیها میخوان اززندگیشون بچه راسروسامانبدن خوب پیش میره ولی بعضیهامعلوم نیست چرامعتاد میشن ودرچند مذتم باید طلاق بگیره
متاسفم .خانواده های عزیز اگر با هم مشکل دارید خواهشا بچه دار نشید و یک نفر دیگه هم بدبخت نکنید
من یک پرسپولیسی دو آتیشه هستم منظورم اون کاربری بود که هی میگفت با رمز شفر برنده میشیم حالا دیدید که آبروی ما رو بردید
پاسخ ها
برد گذاشتیم برای بازی الهلال. یه ۵ تا بزنیم. انتقام شما را بگیریم
دخترم خدا لعنت کنه هرپدرومادری که بدون رضایت جگرگوشه خود رابدون تحقیق به عقدکسی درمیارن نمیدونم چطوری شب اسوده کفه مرگشون رومیزارن رو بالش بخدا پناه ببر که تنها یاور درماندگان اوست
بارمزهای شفر قهرمان میشیم اصغرجان
پاسخ ها
برو از عبدالرحمن بترس کیسه..خخخخ عشق فقط عشقپولیس
خیلی دلم به حالش سوخت. خدا کمکش کنه
ای داد بی داد.....
خدا خودش به داد این بانوی رنج دیده برسه....
این قصه تکراریه نمیدونم مردما چی حساب میکنن
پاسخ ها
از بس که زیاد اتفاق می افته واسه همون بنظرتون تکراری میاد
این نشون میده اجتماع ما به بحران رسیده و آسیبهای اجتماعی بیش از حد شده
رمز پیروزی ما بازیکنان خوب تدابیر سرمربی و حمایت هواداران فهیم پرسپولیس هست کیسه کشا
خدایا خودت آخر عاقبت همه مون رو ختم به خیر کن
الهی آمین
امان ازمافیای موادمخدر
اگر اطاعات از شهر و يا مكان اين هموطن اخبارداغ دارد جهت كمك مالي و هر كمك ديگري امادگي دارم لطفا اطلاع دهيد
پاسخ ها
دمت گرم
پس هنوزم انسان واقعی هست....
بدبختی تمومی نداره فقط شکلش عوض میشه
اعتیاد پدر هیچ ربطی به عقب ماندگی بچه ندارد.ولی اعتیاد مادر تاثیر دارد اینم از نوع صنعتی مثل شیشه اگه سنتی باشد فقط باعث اعتیاد نوزاد می شود
پاسخ ها
به جابی آرزوی خوب کردن براش نرخ تعیین میکنی این وسط
میتونست از پدرش شکایت کنه و به این ازدواج تن نده
پاسخ ها
بابا وکیل رسمی دادگستری کسی از زندگی بقیه خبر نداره پس قضاوت نکنیم
چقد گناه داشت دختره
پاسخ ها
سلام شیدا جان
حسین جان اینجا چت روم نیست خودت رو خسته نکن خخخخ
خدا لعنت کنه پدر وخواهرم که زندگی منم به روز سیاه کشیدن .ومرا به زور به معتاد دادن .
خدا ازشون نگذره
پاسخ ها
بدون هیچ مشگلی میتونی طلاق بگیری چون تنها چیزی که میتونه باعث طلاق بشه اعتیاد ه طلاقو بگیر بخاطر زجری که کشیدی درخواست مهریه کن اون که نمیتونه پرداخت کنه بفرست بره زندان تادلت خنک شه اونم توی زندان ترک میکنه خبرش
من اگه جای تو بودم ول میکردم میرفتم شوهرتم که معتاده راحت میتونی طلاق بگیری
واقعا متاسفم برای خانواده هایکه بدون تحقیق وفقط برای خلاص شدن از هزینه های زندگی خودشون زندگی بچه هاشون خراب می کنند
واقعا خیلی داستان ناراحت کننده ای بود که تا بحال شنیده ام ....
واقعا ناراحت شدم ....!
اقارسول بسه این بیشخصیتی ودلقک بازی دوستان نظرشون رو بااحساسشون بیان میکنن نه باشوخی وبی مزگی به نظرت داری جلب توجه میکنی یه ذره به خودت بیا وخجالت بکش اه اه
پاسخ ها
خواهشا نادیده بگیرین این احمق رو
دقیقا این قوانین تاریخ گذشته کهتماما به نفع آقایون و باعث رنج خانمها وسو استفاده مردها
بی فرهنگی خانواده دختر و پسر
پاسخ ها
به خصوص پدر این دختر
خدایا خودت ب دادمون برس
این چه وضعشه چرا نظرات من نمیزارید
پاسخ ها
عجله نکنید آسیاب به نوبت است به شما هم میرارند حالا یا تعدادشون کم بوده یا متقاضی زیاد میزارن به شما عجله نکنید
اصلا برنامه مزخرفی که نظرات یه ...مثل رسول میزازه باید درش تخته کرد
پاسخ ها
از اینکه رسول میزاره شما هم آماده و منتظر باشید که یک دفعه می بینی دلشون رحم اومد یا حال داشتن بزارن دیگه!!
شما ها آزاد هستید کسی جلوی شما را نگرفته فقط براتون متاسفم همین