۶۷۷۶۲۳
۳ نظر
۵۰۰۴
۳ نظر
۵۰۰۴
پ

گره‌گشایی از ماجرای ترکش‌های اشتباهی حاتمی‌کیا

یکشنبه شب گذشته شاید دل خیلی از بینندگان پخش زنده مراسم اختتامیه فیلم فجر ۳۶ و احتمالاً حضار در سالن برای رضا رشیدپور سوخت. مجری ای که این شبها چه از ناحیه پذیرفتن اجرای «هفت» و چه زیاد دیده شدن و توی چشم بودن، سیبل مناسبی برای منتقدان خود و رسانه اش تلقی می شود.

بانی فیلم- هادی اعتمادی مجد: یکشنبه شب گذشته شاید دل خیلی از بینندگان پخش زنده مراسم اختتامیه فیلم فجر ۳۶ و احتمالاً حضار در سالن برای رضا رشیدپور سوخت. مجری ای که این شبها چه از ناحیه پذیرفتن اجرای «هفت» و چه زیاد دیده شدن و توی چشم بودن، سیبل مناسبی برای منتقدان خود و رسانه اش تلقی می شود. رشیدپور از خرداد سال ۸۶ بعد از طرح قضیه برادر شهید بودن احمدرضا درویش در «شب شیشه ای» به این سو، چنین تحقیر نشده و در جایگاه متهم قرار نگرفته بود.

گره‌گشایی از ماجرای ترکش‌های اشتباهی حاتمی‌کیا

آن هم در حالی که در هر دو نوبت، چندان تقصیر کار نبود و ناخواسته در موقعیتی قرار گرفت تا قربانی شود و دیگران از قِبَل او مطالباتشان را مطرح کنند. گناه رشیدپور شاید بیشتر این بود که در زمان اشتباه و موقعیت نابجایی قرار گرفت. ابراهیم حاتمی کیا یکشنبه شب روی سن برج میلاد آمده بود که دلخوری و عصبانیتش را بر سر صدا و سیما آوار کند و در این باره چه کسی بهتر از رشیدپور به عنوان نماینده شناخته شده این رسانه که همزمان مجری مراسم نیز بود. رشیدپور ایده آل ترین مهره بی دفاع برای حاتمی کیا بود تا گلایه هایش را از تریبونی مناسب در سطح گسترده ای از صدا و سیما مطرح کند. ضمن اینکه او توانست دفاعیه تند و تیزش را علیه منتقدان «به وقت شام» نیز به معرض نمایش بگذارد. در هر حال ولی این رشیدپور بود که جور تحمل اعتراضات آقای کارگردان را به دوش کشید و ناگزیر در پاسخ، به لبخندهای هیستریک بسنده کرد.

 رشیدپور مقصر بود؟!

پاسخ منفی است. رشیدپور اگر به دلایل مختلف در این روزها مستحق انتقاد باشد، دست کم در این یک مورد نبود. در واقع حاتمی کیا با وجود تحسین هایی که از سوی جشنواره فجر امسال نثار فیلمش شد، چنان از «کمدی و فانتزی» خواندن «به وقت شام» جَری بود که اگر هر مجری دیگری غیر از رشیدپور هم پشت تریبون می ایستاد، به او می تاخت.

رشیدپور اتفاقاً در «هفت» به استقبال «به وقت شام» هم رفته بود. او گفته بود: «…فیلم هایی با تکنیک های فوق العاده بصری مثل «به وقت شام» که حقیقتاً یک گام بسیار بزرگ رو به جلویت در تکنیک کار کردن در حوزه سینمایی که جنگ رو به تصویر می کشه. هر چند که ساخته آقای حاتمی کیا مستقیماً به هشت سال دفاع مقدس مربوط نیست، اما صحنه ها در خلق تکنیکی آنچنان زیبا از کار در آمدند که حتی منتقدان به محتوا هم در حوزه پیشرفت تکنیکی سینمای ایران، تحسین رو برگزیدند…».
ملاحظه کردید!

رشیدپور دست کم در حوزه سینما کمتر جسارت و حتی سواد آن را دارد که بخواهد به چهره ای مثل حاتمی کیا ایراد فنی بگیرد. او حتی اذعان داشت که بارها از حاتمی کیا برای حضور در هفت دعوت کرده است و پاسخ منفی شنیده. پس از اصل قضیه چه بود؟!

 دو منتقدی که «به وقت شام» را برنتافتند

روی سخن حاتمی کیا در واقع با آدمهای دیگری بود. هر چند به نظر می رسد او با اطلاعات تکمیل نشده ای که به دستش رسیده بود، لب به اعتراض گشود.

نیما حسنی نسب منتقد پرحاشیه سینما نخستین کسی بود که در برنامه سینما دو این طور به حاتمی کیا طعنه زد: «اصلاً فکر نمی کردم ابراهیم حاتمی کیا اینقدر طبع فانتزی و یه کم هجو و کاریکاتوری کمیک داشته باشد… فیلم بشدت یه جاهایی کاریکاتوری و بامزه میشه!». او حتی حاتمی کیا را متهم کرد که موضوعش را خیلی جدی و پراهمیت در نظر گرفته، اما به دلیل نوع پروسه ساخت و یک سری چیزهای دیگه، عملاً به شکل کاریکاتوری در می آید!».

صحبت هایی عجیب که با واکنش حامد عنقا مجری برنامه سینمایی شبکه دو مواجه شد تا به منتقد مهمان تلنگر بزند: «به نظرم داری تیکه میندازی!» و اقرار کند حاتمی کیا بعید است چنین دیدگاهی در ساخت «به وقت شام» داشته.

منتقد دوم امیر قادری بود، ولی از جایگاهی غیر از صدا و سیما.او با حضور جلوی دوربین یک برنامه اینترنتی- که این روزها وفور بی ضابطه ای را به لطف فضای مجازی تجریه می کنند- حرفهای مشابهی را درباره «به وقت شام» مطرح کرد؛ از جمله: «یکی از عجیب ترین فیلمهایی که میشه دید. اصلاً انتظار دیدن همچین فیلمی در مقیاس تاریخ سینما عجیبه! این فیلم انگار با ذهنیت فیلمهای ارزون قیمت هارور زامبیای چیپ دهه ۷۰ در سطح محصولات اصلی و با بودجه بالا ساخته شده. فکر می کنم مثل فیلمسازانی که قرار بوده فیلم های وحشتناکی بسازن که بیشتر از آنکه صحنه های ترسناک داشته باشد، خنده بگیرد… اینها بیشتر فیلمای زیرزمینی هستن و اتفاقاتی هستن که در حاشیه سینما رخ می دهند.

فیلمایی خیلی خیلی بامزه با ایده های تخیلی و توهم های عجیب و غریب و جالب اینکه اینجا خالص ساخته شده. یعنی حاتمی کیا با تمام وجود فیلمی بد و گرانقیمت ساخته…»!
حرفهایی تند و تا حدود زیادی اغراق آمیز درباره «به وقت شام» که به نظر بیشتر تکیه به نقد فیلمساز دارد تا فیلمش.

چیزی که در نقد سنتی خلاف نظریه «مرگ مولف» رولان بارت فرانسوی است و همچنان خیلی ها آنرا برنمی تابند. گرچه منتقدان جوان اهمیتی برایش قائل نیستند.

در هر حال همین اظهارنظرها که به جای نقد فیلم مطرح شدند، زمینه را برای عصبانیت حاتمی کیا فراهم آوردند تا او در عین تحسین های طرفدارانش، همچنان با لقب فیلمساز همیشه معترض از سوی مخالفان تقبیح نیز شود.

 واکنش ها در حجم وسیع

حاتمی کیا قطعاً می دانست این تاکتیک روی سن میلاد در اختتامیه فجر ۳۶ بهترین شیوه برای اعلام مواضعش پس از مدتها خواهد بود. همانطور که در فجر نوزدهم در جلسه مطبوعاتی «موج مرده» نگاتیوهای بریده شده فیلمش را در دست گرفت و به نشست مطبوعاتی آمد تا اعتراضش را به ممیزی آن علنی کند. یا همین اواخر در جریان اکران فیلمش در خراسان رضوی که برای اعتراض به تصویربرداری از روی پرده با موبایل توسط تماشاگران حاضر در سالن نمایش «به وقت شام» را قطع کرد و به مسوولان سینما خرده گرفت.

البته در عین مشابهت هایی که برای قرار دادن این رفتارها به جنس اعتراض های حاج کاظم، کاراکتر ساختارشکن «آژانس شیشه ای» مطرح می شود، خیلی ها با آن موافق نیستند و حاتمی کیا را محق نمی دانند. در واقع حاتمی کیا از سوی مخالفانش متهم می شود که همیشه امکانات فیلمسازی و فعالیت داشته و برخلاف برخی دیگر از همکارانش حق اعتراض، آن هم در چنین گستره و کیفیتی را ندارد. واکنش های مخالفان به اعتراض اخیر او نیز از شوخی صداگذاری روی صحبت هایش تا هجونویسی در فضای مجازی را در برگرفت و نمونه بیشتر دیده شده اش پست اینستاگرامی مهراب قاسم خانی بود. نقدهایی که بیشتر با تکیه روی کلید واژه «من وابسته ام» به عنوان چکیده حرفهای حاتمی کیا، تلاش کردند رنگ و بوی سیاسی غالب تری به آن بدهند یا این چاشنی را بیشتر هم بکنند. مدافعان حاتمی کیا هم جانانه از او حمایت کردند.

احمد طالبی نژاد در اعتماد نوشت: «حقیقت این است که من هم از حرفهای سرشار از خشونت ابراهیم حاتمی کیا ناراحت شدم و میان همه نارحتی ها، بیشتر دلم برای خود حاتمی کیا سوخت. از این جهت که به هر حال او هنرمند است و هنرمند هم با احساسش زندگی می کند. شب اختتامیه وقتی این حرف ها را می زد، احساس کردم او از جایی بدجور گزیده شده که این طور حرف می زند… گویا یکی از کسانی که سالهاست به اسم منتقد در عرصه سینما کار می کند و به اعتقاد من مأموریتی برای تخریب حریم و حرمت نقد دارد، در یک برنامه تلویزیونی «به وقت شام» را به یک فیلم کمدی تشبیه کرده…».

عماد افروغ هم معتقد است: «خیلی هم طبیعی است که اگر کسی با پتک توی سر شما بکوبد آیا شما از خودتان دفاع نمی‌کنید؟ اگر کسی به شخصیت ایشان توهین کرده باشد آیا از عدالت به دور نیست که ایشان از خودشان دفاع نکنند؟ به نظر من این حق مخاطب است که بداند چه عقبه‌ای بر حاتمی‌کیا گذشته که او این‌چنین ناراحت شده و چنین واکنشی را از خود نشان می‌دهد… متاسفم که اینجا باید بگویم که ما در زمینه نقد بسیار عقب‌افتاده هستیم و این مساله اصلا ربطی به جناح راست و چپ ندارد در نقد فیلم‌هایی که ساخته می‌شود بیشتر چگونگی شخصیت فیلمساز را هدف قرار می‌دهیم تا ساخته او را. من به ‌هیچ ‌عنوان با نقد آثار مخالفتی ندارم و اتفاقا معتقدم فیلم‌ها را بی‌محابا و تندوتیز نقد کنند اما نه شخصیت فیلمساز را».

 حاتمی کیا محق بود یا نبود؟!

پاسخ روشن به این سوال شاید امر ساده ای نباشد. چه آنان که دیگر فیلمسازان مهجور و بدون پشتیبانی را که مدتهاست فعالیتی ندارند محق تر از حاتمی کیا می دانند و چه طرفداران او، هرگز نمی توانند جای او باشند و نقد دقیقی از عملکردش در اتفاق اخیر ارائه دهند.

حاتمی کیا چه با هدف بسترسازی مناسب برای جلب حمایت تلویزیون در جریان اکران فیلمش، چه بستن دهان منتقدان و چه براساس دریافت هایش از مواجهه های غیرمنطقی با «به وقت شام» و چه به هر علت دیگری، تشخیص داد که باید آن حرفها را روی سن بزند. در هر صورت او فعلاً به آنچه می خواست رسیده. ظاهراً برای حاتمی کیا هم چندان مهم نیست که فیلمسازی همیشه معترض و عصبانی قلمداد شود. آقای فیلمساز امروز مدل اعتراض هایش هم تغییر کرده و دیگر نه از جنس حاج کاظم «آژانس شیشه ای»، بلکه از دیدگاه حاج حیدر «بادیگارد» به پیرامونش می نگرد. حال چه عده ای را خوش بیاید و یا خیر.
به هر صورت این حاتمی کیاست که تصمیم می گیرد چطور ادامه دهد و فیلم بسازد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ..

    آخییییی رششششید پوووور مظلوووومه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    پاسخ ها

    • بدون نام

      با این چیزایی که میبینیم معلوم میشه تو ایران چه خبره همه سایه همو با تیر میزنن

  • سارا

    به نظر من حاتمی کیا راه رو داره اشتباه می ره ...

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج