دست گذاشتن روی موضوع و سوژههای روز در مدیوم سینما تیغه دو لبهای است که هم میتواند منتج به فایده شود و هم از بستر روایی اصلی خود دور. فیلم «عرق سرد» ساخته سهیل بیرقی هم با آنکه داستانش را روی «اجازه ندادن» مرد برای خروج زن، پیش میبرد ولی از شاکله قصه فراتر نمیرود.
روزنامه وقایع اتفاقیه- ابراهیم عمران: دست گذاشتن روی موضوع و سوژههای روز در مدیوم سینما تیغه دو لبهای است که هم میتواند منتج به فایده شود و هم از بستر روایی اصلی خود دور. فیلم «عرق سرد» ساخته سهیل بیرقی هم با آنکه داستانش را روی «اجازه ندادن» مرد برای خروج زن، پیش میبرد ولی از شاکله قصه فراتر نمیرود. و احقاق حق را «فردی» و به دست آوردن آن را نه در نظم بخشی و اصلاح قانون بلکه در نوعی کنش و واکنش «انتقامی» دنبال میکند.
افروز (با بازی باران کوثری) زنی است که در فوتسال بانوان موفق است و «عرق» زیادی ریخته در این راه و مایل است «سرد» نشود این عرق ریختنها، در زندگی ورزشیاش. ولی از طرفی با شوهری مواجه است که این پیروزیهای ورزشی را دلیل شکست زندگی شخصیاش میداند و اجازه خروج در بزنگاه خاص را به همسرش نمیدهد. داستانی سرراست که از سکانسهای ابتدایی بی هیچ نگاه اضافهای به دنبال آن است تا این مشکل را شرح دهد. ولی با خرده روایتهایی که شاید از منظر سینمایی و برای پایبندی به اصول حفظ تماشاگر تا پایان؛ مفید باشد؛ کمی از اصل داستان و کنه قضیه فاصله میگیرد. نشاندادن آنکه یاسر همسر افروز با بازی هر چند باورپذیر امیر جدیدی، مجری تلویزیون، کاراکتری دوگانه دارد و ظاهر و باطنش، فرق دارد؛ شاید برای تماشاگر لحظات خوشی ایجاد کند ولی از اینکه زمانهای فیلم در بهتصویر کشیدن این رفتارها باشد؛ از حرف اصلی دور میشود.
صحبت از آن است فیلمی که به معضل و مشکل زنان میپردازد و اگر قائل به راهکار دادن است، چرا در مسیر درستش گام برنمیدارد و از هر راهی فقط به فکر گیشه است که لزوما ایرادی به آن نمیتواند باشد. ولی ایکاش چنین موضوعات بکر و بهروزی در بستری کارشناسانه و اصولیتر که قدرت جذب مخاطب را هم تا انتها داشته باشد و هم پهلو نزند به سینمای مستند و بیانیهنویسی؛ با نگاهی ساخته شود که به نتیجه مشخصی هم برسد. هر چند اول و انتهای این قانون (اجازه همسر) مشخص است و نیاز به حرف و حدیث اضافهای ندارد ولی جای آن دارد با نگاهی ژرفتر، چنین سوژههایی براحتی هدر نرود. شخصیت وکیل افروز با بازی لیلی رشیدی که نشان از زنی پیگیر حقوق بانوان دارد؛ آنچنان نتوانسته به خاستگاه اصلی این زنان نزدیک شود.
گرتهبرداری از چند نمونه خارج و داخلنشینی از این دست بانوان وکیل و پیگیر امور، که وجه مشترکشان مصاحبه با تلویزیونهای فارسیزبان است؛ آنچنان نمیتواند بر مدار درستی بچرخد. یا انتهای این فیلم که فقط و فقط تنها راه باقی مانده برای زن، انتقام در برنامه زنده تلویزیونی از همسر است؛ هر چند عرق سردی بر پیشانی، این بار، مرد مینشاند، که نشان از سرخوردگی و استیصال زن دارد ولی نومیدی و یاس را نیز با خود به همراه میآورد.
دیالوگی دارد یاسر با افروز که به باورم حرف اصلی این فیلم است و مانیفست آن که مرد به زن میگوید تو چرا «شاخ شدی» و در حقیقت میخواهد جامعه مردسالار و یکبعدی را نشان دهد که زن فقط برای خانه است و بس و کار و زندگی بیرون تا جایی مجاز است که در برابر شوهر، «برابر» به معنای حقوق مساوی نباشد. که ایکاش همین روند ادامه مییافت در روایت فیلم. هر چند ساختن هر فیلم بستگی به نظر کارگردان و فیلمنامهنویس و مهمتر از همه تهیهکننده دارد که در جای خود قابل احترام است و آزاد که هرچه در درون دارند رو نمایند ولی موضوعات حاد و چالشبرانگیز اجتماعی کمی فراتر از این نگاه را میطلبد و فقط نشاندادن مشکل در مدیوم سینما، وجه سرگرمی سینما را نشانه میرود و راهکار را نه... هر چند به زعم برخی سینما «به ما هو سینما» موضوعی است دیگر و راهحل پیدا نمودن هم نه کار سینما که مصلحان اجتماعی است...
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
لابد میخواستی طوری پیش بره که ممنوع اکران شه... خو نمیشه.. فقط رسالت خودش را انجام داد بقیه با مجلس و.....