فنر ارز تا کجا رها میشود؟
یکی از چالش برانگیز ترین بحثهای این روزهای اقتصاد ایران قیمت نرخ ارز است؛ نرخی که بیش از یک ماه گذشته با تغییرات محسوسی روبه رو شد و به شکل بی سابقه ای دست کم در سال جاری با افزایش قیمت مواجه شد و این روزها بالا و پایین زیادی را تجربه میکند.
از آنجایی که نرخ ارز یکی از اصلی ترین عوامل تعیین کننده بر وضعیت صادرات و واردات و حتی قیمت کالاهای مصرفی روزمره مردم است، همواره افکار عمومی توجه ویژه به آن دارند و در سطح کارشناسان و فعالان اقتصادی هم نرخ ارز یکی از مناقشه برانگیزترین بحث ها است. برخی موافق واقعی سازی و یکسان سازی نرخ ارز هستند و برخی دیگر هنوز بسترهای لازم را برای این اقدام مهیا نمی بینند.
اکنون بازار دارای دو نرخ برای ارز است یکی در بازار آزاد و دیگری در مرکز مبادلات ارزی که موضوع واقعی و یا غیرواقعی بودن نرخ دلار در بازار آزاد مورد توجه است.
البته از بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم تقریبا هر سال بانک مرکزی وعده یکسان سازی نرخ ارز را داده است اما هنوز این اقدام عملی نشده است، اقدامی که تقریبا واضح است تا پایان سال ۹۶ هم عملی نخواهد شد.
رئیس کل بانک مرکزی هموار نشدن شرایط برای تامین انتظارات از لغو تحریمها را مورد اشاره قرار داده و اخیر گفته که با وجود گشایشهایی که در نتیجه اجرایی شدن برجام در بخش بانکی اتفاق افتاده، اما انتظارات به طور کامل برآورده نشد و در نتیجه هنوز شرایط برای یکسان ساری نرخ ارز فراهم نشده است.
ارز تکنرخی چاره کاراست؟
اما فعالان اقتصادی در اتاق بازرگانی عموما معتقدند که دولت و بانک مرکزی باید هر چه سریع تر ارز را تک نرخی کنند و مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی تهران بارها در جلسات هیات نمایندگان بر لزوم یکسان سازی ارز تاکید کرده است.
اتاق بازرگانی معتقد است که دو نرخی بودن یا چند نرخی بودن ارز باعث ایجاد رانت می شود و در نتیجه امکان رقابت را از فعالان بخش خصوصی و کسانی که دسترسی به از مبادله ای ندارند می گیرد، لذا بخش خصوصی مذاکرات زیادی با دولت برای تک نرخی کردن ارز داشته است اما هنوز به نتیجه نرسیده است.
در حال حاضر بر اساس اطلاعاتی که وجود دارد حدود ۶۰ درصد از واردات با ارز مبادلهای صورت میگیرد و ۴۰ درصد از واردات نیز با ارز بازار آزاد انجام میشود. با توجه به تفاوت نرخ دلار آزاد و دلار مبادلهای که عددی نزدیک به ۱۰۰۰ تومان است، پیشبینی میشود که در طول سال رقمی در حدود ۱۶ هزار میلیارد تومان نصیب استفاده کنندگان ارز مبادلهای میشود که عملا رقابتی نابرابر را به وجود آورده است.
نرخ دلار در حدود دو هفته گذشته برای اولین بار از مرز ۴۷۰۰ تومان عبور کرد تا رکورد قیمت دلار شکسته شود. اگرچه پیش از این رئیس کل بانک مرکزی از مردم درخواست کرد که ارز نخرند و وعده داد که قیمت ارز تعدیل می شود،اما هنوز قیمت ها به سمت بالا چسبندگی دارد.
هیجان جلوتر از تورم
برخی این تلقی را دارند که افزایش نرخ ارز به طور معمول به نفع صادرکنندگان و به ضرر واردکنندگان است. اما صادرکنندگان هم خیلی به این موضوع باور ندارند. بعضی از صادرکنندگان معتقدند که بر خلاف تصور عمومی افزایشهای هیجانی مورد تایید و درخواست صادرکنندگان نیست و صادرکنندگان از ثبات بازار استقبال می کنند.
شاید دلیل اصلی این صحبت غیرقابل پیش بینی بودن وضعیت بازار است و اینکه صادرکنندگان نمی توانند در این وضعیت دست به برنامه ریزی بلند مدت بزنند.
اما آنچه واضح به نظر میرسد این است که پایین نگه داشتن نرخ ارز به شکل مصنوعی به ضرر صادرات است و صادرکنندگان این درخواست را دارند که نرخ ارز باید هر ساله به اندازه تفاضل نرخ تورم داخلی و تورم جهانی افزایش پیدا کند. افزایشی که نه هیجانی و نه ناشی از عوامل روانی است بلکه به دلیل منطق موجود در بازار است.
در حال حاضر آنچه از مقایسه نرخ ارز آزاد و ارز مبادله ای به دست می آید این است که با توجه به فاصله معنادار این دو نرخ در آینده نزدیک امکان یکسان سازی و واقعی سازی نرخ ارز وجود ندارد. از طرف دیگر وضعیت بازار در روزها و هفته های آینده قابل پیش بینی نیست و مشخص نیست که با نزدیک شدن به پایان سال بازار ارز به کدام مسیر می رود. آیا بانک مرکزی دخالت بیشتری بازار خواهد کرد و قیمت را پایین می آرود و یا اینکه اجازه میدهد فنر ارز بیش از این رها شود.
نظر کاربران
تا وقتی مدیریت هوس کند ای لعنت بر مدیر خائن
این فنر لا کردار خیلی قوی است
متاسفانه اقتصاد ایران در وضعیتی قرار گرفته که نه سرمایه گذار بخش خصوصی تمایلی به سرمایه گذاری دارد،نه سرمایه گذار خارجی تمایلی به سرمایه گذاری در کشور پر معضلی مثل ایران را دارد،
در نتیجه صرفا صنایع دولتی باید با حتی ضرر به کار خود ادامه داده تا عده کثیری کارمند از کار بیکار نشوند
درآمد های نفتی هم محدود و تحت تاثیر ده ها مقوله قرار دارد،
به اینها به مدیریت نه چندان قوی و منسجم داخلی را اضافه کنیم با زیر مجموعه آموزش ندیده و بعضا متوقع.
نتیجه تمام عوامل بالا نابودی پول ملی است که به این سادگیها قابل جبران نیست.
به هر حال متولیان کشور اگر دست از سفید نمایی کاذب بر نداشته و تغییر زیرکانه ای به سیاستها و حتی نفرات خود ندهند،سرنوشت نا معلومی در انتظار پول ملی خواهد بود.
خدایا همه چیز نا بود شد .من صادر کننده که دیگر هیچ کاری نمی توانم بکنم
پاسخ ها
شمادولتمردان اگه اعتقاد به خدا براتون مسخره است ولی ماروستاییان گرسنه حواسمان به خدا هست بی اذن اوسربه بالش نمیزاریم شما بخوریدوبخندیددرعوض فکرمان ازنداشتن راحته ولی بیچاره شماکه باهمرقابت وچشم همچشمی داریدفرزندانتان بااین پولهای دزدی کیف میکنندومردم به روحتان لعنت میفرستند
تا کانادا با مسولین