بحران برف یا فرهنگ؟
اگر باران و برف میبارد، اطلاعات هواشناسی را چک نمیکنیم، ماشین را روشن میکنیم و به جاده میزنیم و در نهایت هم با اوج گرفتن بارش، در راه میمانیم. خودمان مقصریم یا باید دیگران را محکوم کنیم؟
بعد از زلزله، گرانی تخم مرغ، گرم و سرد شدن هوا و ... این بار بارش سنگین برف سوژه بسیاری در شبکههای اجتماعی شده است. عکسها از شادیها زیر برف و آدم برفی ساختن گرفته تا انتقاد از بیتوجهی مسوولان برای نداشتن مدیریت بحران را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتهاند.
نبود مدیریت بحران در کشور ما تا کنون و بعد از گذراندن تجربههای متفاوت برای مردم روشن شده است ولی ما به عنوان مردم تا چه اندازه برای انجام کارهایمان برنامهریزی و سعی میکنیم بدون توجه به کمکهای دولتی، روی پای خودمان بیاستیم؟
درست است که سنگفرشهای خیابان استاندارد نیستند و هر لحظه ممکن است زمین بخوریم. مسوولان آمادگی مواجه با برف سنگین را نداشتهاند و امکانات لازم برای آب کردن آن در خیابانها کم است. امکانات حمل و نقل عمومی ناچیز است اما چند درصد با در نظر گرفتن ترافیک و مسدودن شدن معابر و خیابانها تصمیم میگیرند ماشین شخصی خود را از پارکینگ بیرون نیاورند و از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند؟ چند درصد قبل از آنکه پشت فرمان بنشینند و عزمشان را برای سفر در یک روز بارانی جزم کنند، اطلاعات هواشناسی را چک میکنند؟ چند نفر بعد از نگاه کردن از پنجره و تماشای برف بیسابقهای که در خیابان نشسته است به این فکر میکنند که برای رفتن به محل کارشان کمی زودتر راه بیفتند تا در ساعات اوج شلوغی حمل و نقل عمومی، اضافه بار نباشند؟ و در نهایت چقدر به پیامهایی که از طریق رسانهها منتشر میشود، توجه میشود؟
چند درصد به جای مسخره کردن پیام شهردار تهران «از شهروندان خوب تهرانی به خصوص جوانان و دانش آموزان دبیرستانی دعوت میکنم از چند ساعت دیگر با گرمتر شدن هوا، در کنار ماموران شهرداری به سبکتر شدن بار شاخههای درختان ازبرف به آرامی و دقت کمک کنند» درختها را تکان دادیم تا شاخههایشان نشکند؟ سهم ما برای محیط زندگیمان در میان اینهمه توقع چیست و کجا باید ادا شود؟
به جای آنکه برف را به بحران تبدیل کنیم، پرندگان و گربهها را به غذای شب ماندهمان که میخواستیم آن را به زباله تبدیل کنیم، میتوانیم دعوت کنیم. یا هنگامی که یک کارتن خواب را زیر سرما دیدیم، با شماره ۱۳۷ تماس بگیریم تا بتوانند از خدمات شهرداری استفاده کنند. سرعت ماشینی که بخاریاش را روشن کردهایم و خبر از حال عابر پیادهای که در سرما راه میرود، نداریم، کم کنیم تا با پاشیدن آب و گِلی که در خیابانها جاری شده است، عصبانیاش نکنیم.
برف بهانه خوبی برای شادی کودکانی است که سالها با بازی کردن بچههای همسایه در خیابانها غریب هستند. بهانهای که حتی صاحبان کسب و کار که به دلیل بحران اقتصادی جلوی مغازههایشان بیکار ایستادهاند؛ حتی با پرتاب یک گلوله برفی شاد میکند. این شادیهای بهظاهر کوچک را از هم دریغ نکنیم.
در میان شکر نعمت خدا، شاکر قدرتهای خدادادیمان هم باشیم و برای استفاده از توانمان برای بهتر شدنها، دریغ نورزیم.
نظر کاربران
اگه قاليباف شهر دار بود و اين پيام محبت اميز !!!!!!رو ميداد سرويسش ميكردين (صد البته حقش هم هست ) ولى جناب نجفى مثل اينكه خوديه ؟ نه؟
كلاً بجاى مديريت بحران ، بحران مديريت داريم ، بالاخره برف و باران نعمت خداوند هستند يا بحران ؟
دو خط اول و خوندم اعصاب ریخت بهم.باز مقصر مردم عستن.زلزله میاد مردم کممممک کنید روزی صدبار هلال احمر پیامک میداد کمک کنید.بحران اب میشه مررردم مصرف نکنید.مررردم اشکنه بخورید مرررردم ...اه بست دیگه...همش تقصیر مسوولین بی کفایت هست
متاسفانه یه عده فقط بلدن انتقاد کنند راه حل هم می پرسی جواب ندارن بدن
نبود مدیریت در تربیت وفرهنگ عاقبتش شود ندانم کاری
درسته ما اگه فرهنگ ورفتار اجتماعی خودمونو اصلاح کنیم خیلی از مشکلات کمتر میشه.
چرا از مردم منتقد میشید مگه دولت برای مردم چه کاری انجام داده هر کی تو این مملکت بچاپ بچاپ خودشو انجام میده و راهشو میکشه و میره خارج بعد شما میگین مردم چرا اینجوری و چرا اونجوری.چرا قضاوت بیجا در مورد مردم میکنید من که خودم اصلا با این شرایط برف نه ماشینمو بیرون آوردم و نه اصلا سرکار رفتم .چون با دیدن این برف تا تهشو خوندم که چه خبره تو شهر.به جای این نقدهای بیجا یه کم بودجه مملکت رو صرف خود مردم کنید و وسایل نقلیه عمومز رو ززادتر و مناسبتر کنید. تا زمانی که بنشینیم و هی حرف بزنیم وضع همینجوریست بیخود تقصیر مردم هم نندازید.
تمامأ بی فرهنگی مردم خودمونه،طرف زنگ زده توی این یخبندون وبرف میگه چرا سفارش منو موتور سوارتون نمیاره،وقتی هم توضیح میدی بهش،بدوبیرا میگه!یا سر کوچه فرعی سگشو آورده با ماشین توی برف یه دوری بزنه ،وایستاده نمیره ،اعتراض میکنی که زمین لیزه وراه را بستی ،می بینی یه خانم شیک و امروزی و ظاهرأ محترمه ،اما وقتی فحش میده ،میگی صدرحمت به ...