۶۶۶۷۳۱
۳ نظر
۵۰۱۱
۳ نظر
۵۰۱۱
پ

چگونه باید تعادل را در اخبار رسانه‌ها حفظ کرد؟

روزنامه اعتماد نوشت: آخرين باري كه ايستاديد جلوي كيوسك روزنامه‌فروشي يا نشستيد جلوي مانيتور و صفحه روزنامه‌ها و خبرگزاري‌ها را ديديد و فكر كرديد: «چه خبر خوبي!» كي بوده؟ رسانه‌ها باعث مي‌شوند كه اين خاطره تقريبا دور به نظر برسد يا تمام اين مدت نگاه شما به سمت خبرهاي بد چرخيده؟ اين سوالي است كه در بحث خبر بد و خبر خوب بارها تكرار شده است.

روزنامه اعتماد نوشت: آخرين باري كه ايستاديد جلوي كيوسك روزنامه‌فروشي يا نشستيد جلوي مانيتور و صفحه روزنامه‌ها و خبرگزاري‌ها را ديديد و فكر كرديد: «چه خبر خوبي!» كي بوده؟ رسانه‌ها باعث مي‌شوند كه اين خاطره تقريبا دور به نظر برسد يا تمام اين مدت نگاه شما به سمت خبرهاي بد چرخيده؟ اين سوالي است كه در بحث خبر بد و خبر خوب بارها تكرار شده است.
سال ٢٠١٣ دو پژوهشگر از دانشگاه مك‌گيل كانادا اين پرسش را به آزمون گذاشتند. شركت‌كنندگان در اين آزمايش در پرسشنامه‌ها جواب داده بودند كه خبرهاي خوب را به خبرهاي بد ترجيح مي‌دهند، كار كه به عمل رسيد اما نتايج متفاوتي به دست آمد. شركت‌كنندگاني كه از آنها خواسته شده بود از ميان گزارش‌ها و خبرها دست به انتخاب بزنند تا واكنش بينايي آنها نسبت به اخبار سنجيده شود، اغلب به سمت اخباري رفتند كه در مورد فساد و رسوايي بودند و محتوايي داشتند كه در قالب خبرهاي بد تعريف مي‌شوند. فارغ از اين ميل ذاتي به سوي خواندن خبرهاي تلخ، رسانه‌ها چه نقشي در ارايه اين اخبار ايفا مي‌كنند، تا كجا بنا بر حرفه خود در مورد حوادث و واقعيت‌ها مي‌نويسند و از كجا پاي‌شان را از مرز واقعيت فراتر مي‌گذارند و سعي مي‌كنند وارد بازي با احساسات مخاطبان شوند؟

«وقتي يك اتفاق بد مي‌افتد كنجكاوي ذاتي بشر اين است كه جزيياتش را بداند و جذابيت خبر هم در ذكر جزييات احساسي است. براي خبرنگار هم خيلي مهم است كه آنچه منجر به جذابيت خبر و خوانده شدنش مي‌شود را حفظ كند اما بايد توجه كرد كه هم مي‌شود جذابيت را با بزرگ كردن جزييات خبر به خصوص در مورد خبرهايي كه در آنها خشونت و قتل وجود دارد، مطرح كرد و هم مي‌توان با هيجاني كه با اين خبر ايجاد مي‌كنيم برويم به سمت تحليل ماجراها. در تحليل ماجراها هم بايد حواس‌مان باشد كه يك مورد خاص را تحليل نمي‌كنيم بلكه خشونت را به صورت كلي‌تر و راهكارهاي پيشگيري از آن را تحليل مي‌كنيم و در واقع جنبه هشداري به آن مي‌دهيم. » در دو روز گذشته همايش سلامت روان و رسانه در تهران برگزار شد. «مريم رسوليان» دبير علمي اين همايش معتقد است كه رسانه به درست بايد به سراغ حوادث برود اما اشتباه از آنجايي آغاز مي‌شود كه بي‌توجه به احساسات و هيجاناتي كه در مخاطب برانگيخته از كنار ماجرا عبور كند. «مريم رسوليان» به «اعتماد» مي‌گويد: «اين هنر خبرنگار است كه با برانگيختن احساسات مردم پيام كنترل خشونت بدهد بايد حواس‌مان باشد كه با برانگيختن احساسي و هيجاني به گونه‌اي رفتار كنيم كه بهره‌برداري درستي از آن شود. اگر احساسات را برانگيزيم و در مرحله بعد به دنبال حل مساله و كنترل شرايط نباشيم خودش مصداق ترويج خشونت است يعني هيجان‌هاي خام و اوليه را برمي‌انگيزيم و رهايش مي‌كنيم، احساس ناكامي و نارضايتي و محروميت و بدبختي در فرد مي‌ماند و اين يعني ترويج خشونت. با طرح كردن گزينه‌ها و احتمالات مختلف بايد هيجانات را مديريت كرد.»

رسوليان مي‌گويد كه حتي فجايعي كه احساسات ملي را هم به‌شدت درگير خود مي‌كنند را مي‌توان با مديريت به گونه‌اي هدايت كرد كه كمترين آسيب ممكن را برسانند: «خبرهايي مثل فروريختن ساختمان پلاسكو يا تصادف كشتي سانچي وقتي فاجعه اينقدر گسترده است و حساسيت گروه‌هاي مختلفي را برمي‌انگيزد حتما بايد در موردش صحبت كرد اما بايد يادمان باشد كه در اين صحبت كردن مثل هر چيز ديگري، آدمي كه اهل انديشه و فكر است برايش سناريو مي‌سازد. خيلي وقت‌ها اين اتفاق قابل برگشت نيست اينكه ما تحليل كنيم شرايط و راهكارهاي پيشگيري كمك مي‌كند كه هم احساسات منفي آدم‌ها سروسامان بگيرد و هم عقلانيت آنها رو بيايد.» او مي‌گويد در زمينه نحوه اطلاع‌رساني به بازماندگان وظيفه اصلي بر عهده مسوولان است كه نقش اصلي را در حوزه اطلاع‌رساني ايفا مي‌كنند: «اگر مسوولان خوب اين موضوع را مديريت كنند مي‌شود از هر يك از اين فجايع نتايج خوبي گرفت، خانواده‌ها را جمع كرد، به آنها اطلاعات داد و نه اميدواري بيهوده. بايد در عين همدردي، با حضور گروه‌هاي روانشناس و مشاور اطلاعات دقيق و درست به آنها داد.
به صورت خاص در مورد حادثه كشتي سانچي اگر مقامات كشتيراني و وزارت نفت ابهام دارند بايد همين ابهام را صادقانه با مردم مطرح كنند. وقتي بازماندگان ببينند درد و رنج‌شان فهميده مي‌شود براي‌شان تاثير بهتري دارد. همين اتفاق براي كل جامعه هم مي‌افتد، اگر اطلاعات دقيق و درست به آدم‌ها داده شود يعني نه با سياه‌نمايي و نه با اميدواري بي‌خود و تحريفي در اطلاعات نباشد خودش راهكاري است كه احساس بهتري به مخاطبان مي‌دهد. در همه اين موارد هنر رسانه اين است كه از هيجان ايجاد شده به عنوان جذابيت خبري ايجاد كند اما بعد با سناريويي كه براي خودش تعريف كرده است اين احساسات را به سوي همدردي مناسب، راه‌حل، پيشگيري و كاهش درد و رنج هدايت كنند.

خبر بد نداريم

«يك مشكل اساسي اين است كه مخاطب رسانه دنبال خبر ازدواج و تولد و ماشين‌هاي جديد يا اين قبيل خبرها نيست. رسانه مجبور است دنبال خبرهايي بگردد كه مورد پسند مخاطبان است و اين خبرها خواه ناخواه تلخ و سياه هستند بنابراين گناه رسانه نيست كه به دنبال اخبار زلزله و فساد مالي و حوادث است.» «علي‌اكبر قاضي‌زاده» استاد روزنامه‌نگاري معتقد است كه آنچه در صفحات روزنامه‌ها منتشر مي‌شود فارغ از نوع تاثيري كه بر مخاطب مي‌گذارد يكي از وظايف كار روزنامه‌نگاران است؛ وظيفه‌اي كه البته هميشه هم به درستي انجام نمي‌شود و مشكل از همين جا آغاز مي‌شود: ‌«مشكلي كه در اخبار رسانه‌ها هست همين كاري است كه خبرنگاران انجام مي‌دهند يعني تهيه خبرهاي نشسته، اين قبيل گزارش‌ها و اخبار است كه مخاطب را مي‌راند. اگر خبرنگار در صحنه حاضر نباشد ناچار مي‌شود رو بياورد به انشانويسي و روضه‌خواني چون اطلاعات ندارد و فقط بايد با احساسات و زبان‌بازي مطلبش را بنويسد، حادثه‌اي مثل پلاسكو و زلزله كرمانشاه رخ مي‌دهد و ما بيشتر متكي به داده‌هاي فضاي مجازي هستيم، خبرنگار به جاي اينكه اطلاعات بدهد در چنين رويدادهايي بيشتر احساسات مخاطب را به بازي مي‌گيرد و همين است كه مخاطب را زده مي‌كند.»

قاضي‌زاده به «اعتماد» مي‌گويد كه به دسته‌بندي خبر بد و خبر خوب چندان اعتقادي ندارد: «ببينيد ما چيزي به اسم خبر بد نداريم، خبر بد تنظيم‌شده داريم. حوادث به هر حال اتفاق مي‌افتند، اختلاس و زلزله وجود دارد و هنر ما آگاه كردن مخاطب است، خبرنگار بايد در صحنه حادثه باشد و گزارش كند نه اينكه بنشيند پشت ميز و در مورد سوختن آتش‌نشانان بنويسد.»

روانشناسان بارها در موارد مختلف در خصوص نحوه تاثير اخبار حوادث و رويدادها به مخاطبان هشدار داده‌اند و در بسياري از موارد انگشت اتهام را به سوي رسانه‌ها نشانه رفته‌اند. قاضي‌زاده مي‌گويد كه نمي‌توان واقعيت‌هاي جامعه را كنار گذاشت و براي شاد كردن فضاي خبرها از آنچه مي‌گذرد، گذشت: ‌«روانشناسان ممكن است از تاثير بد خبرها روي مردم بگويند اما من به عنوان خبرنگار بايد وظيفه‌ام اطلاع‌رساني باشد نه اينكه به دليل از ميان رفتن تاثير منفي خبر بگويم كه بياييم دست به دست هم دهيم و روي خرابه‌هاي پلاسكو، پلاسكويي ديگر بسازيم. اگر وظيفه اطلاع‌رساني‌مان به خوبي انجام نمي‌گيرد دليلش فقط اين است كه يا كارمان را بلد نيستيم يا نمي‌گذارند كه كار كنيم بنابراين مي‌افتيم به هذيان‌گويي در فضاي مجازي. مردم به حرف روانشناس و جامعه‌شناس نيستند، دنبال خبر مي‌گردند و براي همين سوار مترو و اتوبوس كه مي‌شويد مي‌بينيد همه در حال انگشت زدن روي صفحه تلفن‌هاي همراه‌شان هستند. اگر مخاطب از روزنامه برگشته و تلفنش را زيرورو مي‌كند هم دليلش ضعف ما است. نگوييم فضاي مجازي باعث شده مخاطب روزنامه‌ها كم شود، مگر فضاي مجازي را ما اختراع كرده‌ايم؟ بقيه دنيا مگر به شبكه‌هاي اجتماعي دسترسي ندارند؟ همه جا فضاي مجازي هست و روزنامه‌هاي مهمي هم هستند كه تيراژ ميليوني دارند.»

خبر بد داريم تا خبر بد

«علي گرانمايه‌پور» استاد ارتباطات مي‌گويد كه بحث خبرهاي خوب و خبرهاي بد در غرب و بسياري از كشورهاي ديگر مورد بحث و بررسي قرار گرفته‌اند و در مورد نقش رسانه‌ها در جرم‌خيزي، روانشناسي اجتماعي، افسردگي و اميد اجتماعي صحبت مي‌شود اما جداي از اينها نبايد فراموش كرد كه رسانه بر اساس قواعد خبري عمل مي‌كند: ‌«اولين دستورالعملي كه در مورد پردازش خبر در تمام رسانه‌هاي دنيا وجود دارد موضوع ارزش خبري است. يك حادثه اتفاق مي‌افتد و به دنبال آن يك رسانه ارزش خبري تعداد و مقدار آدم‌هايي كه تحت تاثير قرار گرفته‌اند را در نظر مي‌گيرد، يكي ديگر با تمركز بر ارزش خبري برخورد و تضاد تكيه مي‌كند و رسانه ديگر ارزش خبري شهرت را مورد توجه قرار مي‌دهد. اما نكته ديگري وجود دارد، در سطح اجتماع هم مردم با آنچه در ذهن دارند اين خبرها را مي‌خوانند و تفسير مي‌كنند و بر همين اساس بخشي از خبرها وقتي به سطح اجتماع مي‌رسند حزن و اندوه بيشتري را ايجاد مي‌كنند. در چند روز گذشته خبري آمده با عنوان دستگير شدن چند كودك آب‌نبات‌فروش‌ و يك خبر ديگر هم با عنوان قطع دست يك دزد در مشهد. افكار عمومي زماني دچار تاثر و تاسف از يك خبر مي‌شود كه ببيند در مورد يك جرم مشخص، نظام قضايي و نظام سياسي، دولت و حاكميت دو رفتار متضاد داشته باشد.»

گرانمايه‌پور به «اعتماد» مي‌گويد: يكي از دلايلي كه سبب وجود خبرهاي بد مي‌شود اين است كه اتفاقات و حوادث به هر نحوي جنبه جناحي و سياسي به خود مي‌گيرند: «چرا خبرها بد شده؟ يكي از دلايلش اين است كه روزنامه‌نگاري حرفه‌اي تبديل شده است به روزنامه‌نگاري جناحي. روزنامه‌ها تبديل به كيسه‌هاي شن شده‌اند و روزنامه‌نگاران نقش مبارزان‌شان را پيدا كرده‌اند و در اين ميان منافع پرداختن به اين خبرهاي عجيب و غريب معلوم نيست به جيب چه كساني مي‌رود. چون حزب نداريم پس كار حزب براي گرفتن منفعت و امتياز از دولت يا نهادهاي ديگر به گردن روزنامه‌ها افتاده است.»

به گفته اين استاد ارتباطات يكي از پديده‌هاي بد روزنامه‌نگاري دهه ٩٠ ايراني ظهور تيترهايي است با عنوان تيترهاي توهين: «در پاريس مردم ترور مي‌شوند و يك روزنامه عكس يك قرباني فرانسوي را منتشر مي‌كند با تيتر «بفرماييد شام» خب اينها نشان مي‌دهد كه روزنامه‌نگاري حرفه‌اي نيست، نمي‌دانند در جامعه‌اي كه ١٠ تا ١٢ ميليون بيكار داريم، ٢٠ ميليون نفر حاشيه‌نشين داريم و سالانه بايد براي يك ميليون تا يك ميليون و ٢٠٠ هزار نفر دانشجوي فارغ‌التحصيل دختر و پسر كار پيدا كنيم، دولت كسري بودجه دارد و دلار در حال رسيدن به مرز ٥ هزار تومان است، هر خبري تنش‌ز‌ا است، هر خبر بدي مردم را دچار نااميدي مي‌كند.»

به گفته او خبرهاي بد هم خودشان انواعي دارند، گاهي آنچه به عنوان خبر بد دسته‌بندي مي‌شود در واقع گزارش‌هايي هستند تحقيقي و پرده‌بردارانه كه در واقع ايفاي وظيفه رسانه‌ها است: «اعتقاد دارم كه در بخشي از خبرها، روزنامه‌نگار چاره‌اي جز افشاگري ندارد. در مورد خبرهايي كه از پشت‌پرده خبر مي‌دهند، فساد مالي، سياسي و اقتصادي را برملا مي‌كنند من با اينها مخالف نيستم اما يك نكته وجود دارد. در جامعه‌اي كه تقريبا افسرده است، عصباني است، كارگرانش دو، سه ماه است حقوق نگرفته‌اند و... مردم تا اين خبرها را مي‌شنوند عمدتا دچار جو نااميدي و يأس مي‌شوند. اين خبرها بد نيستند، اين وظيفه رسانه است.» گرانمايه‌پور مي‌گويد كه با وجود يأس ايجاد شده توسط اين خبرها، مردم و مخاطبان مي‌توانند تشخيص دهند كه ضرورت ارايه اين گزارش‌ها در چيست: «جامعه واقعيت‌ها را مي‌بيند. زماني كه كسي در شركت نفت ٣٠٠ ميليارد تومان اختلاس مي‌كند و مي‌رود، وقتي عامل اصلي‌ اختلاس ٣ هزار ميليارد توماني دارد راحت زندگي‌اش را مي‌كند و هيچ‌كدام مجازات نشده‌اند و بعد يك نفر به جرم دزديدن بز يا گوسفند قطع يد مي‌شود بايد بدانيد كه در بستر اجتماعي معناي خودش را پيدا مي‌كند. اينجا عملكرد نظام سياسي ما در برابر رفتاري مثل دزدي نشان مي‌دهد خبر بد و خوب كدام است. اينجاست كه بايد بگوييم خبر بد داريم تا خبر بد.»

اما آنجا كه بحث يأس و نااميدي جامعه به ميان مي‌آيد جدا از مسوولان و نحوه برخوردهاي دوگانه‌شان با مسائل و جرايم مختلف، پاي رسانه هم به ميان مي‌آيد. گرانمايه‌پور معتقد است كه بخشي از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران ايراني كه هنوز فاصله‌اي قابل توجه تا رسيدن به استانداردهاي حرفه‌اي دارند براي درك اين نكته و نحوه ورود به موضوعات و خبرهاي گوناگون بايد آموزش ببينند: «در تعريف خبر خوب و بد شاخص‌هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي داريم اما روزنامه‌نگاري ايراني چون حرفه‌اي نيست خبرنگاران دچار افراط و تفريط مي‌شوند. اين نياز دارد كه بنشينند در كارگاه‌هاي آموزشي و ياد بگيرند كه مثلا خبر اختلاس را با چه رويكردي بنويسند، خبر قطع شدن دست را با چه رويكردي ببينيم، همه اينها بستگي به زمينه‌هاي اجتماعي دارد كه بايد به آنها توجه كنيم.»

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    مدیر کاردان چاره کاره

  • بدون نام

    تیتر خیلی مسخرست. اگر کسی شرافت انسانی داشته باشه خبر رو بدون کم و کاست در رسانه ها پخش میکنه تا مردم آگاه بشن و هر دلیلی هم برای پخش اخبار کذب میارن مزخرفاتی بیش نیست.

    پاسخ ها

    • بدون نام

      درجامعه جوگیر ایران که مردم عادت دارند حتی از کاه هم کوه بسازند اتفاقا تعادل در اخبار خیلی هم مهمه

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج