عمو قناد، سکوت قلقلی را ترجمه میکرد
کارش را با عمو قناد آغاز کرده و مانند خود عمو قناد شاد و سرحال و سرزنده مانده است، شاید این خصلت همه آنهایی باشد که با هنر نفس می کشند و با خاطرات خوش زندگی میکنند.
کودکی سه نسل از ایرانیها با او گره خورده است. حرفهایش به دل بچهها نشسته. اگرچه کلامی از او نشنیدهاند. «قلقلی» را میگویم، مرد ساکتی که با زبان بدن فریاد میزد و خنده به صورت بچهها مینشاند. حرفهای او را همیشه عمو قناد ترجمه میکرد و ما یک نقل قول غیر مستقیم از او داشتیم.
بارزترین وجه شخصیتیاش همین سکوت بود که میخواست اندازه همه دنیا حرف بزند و مخاطب بازیگوش را راضی نگه دارد.
شهرام لاسمی یا همان «قلقلی» یادگاری از دوره سینمای صامت بود. به خاطر دارم یک بار لباس چارلی چاپلین را هم پوشید، خندههایش و حرکات دست و پایش چقدر شبیه او بود، آنجا بود که فهمیدم واقعا هنرمند است.
خوشبختانه برای جشن بزرگ کودک و سالمند به شهرستان گناباد آمده بود. هنوز ته دلم دلهرهای احساس میشد که لحن صدای واقعی «قلقلی» چطور باید باشد و نوستالژی کودکیمان ناگهان فرو نریزد. خوشبختانه گفتوگوی شیرینی از کار درآمد که در ادامه میخوانید.
شهرام لاسمی معروف به «قلقلی» در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، اظهار کرد: از سال ۱۳۶۳ کارم را با آقای مجید قناد برای کودکان در برنامهای با عنوان «بازی، شادی، تماشا» در شبکه دوم سیما آغاز کردم که در آن برنامه من در نقش شخصیتی بودم که بیکلام است و با زبان بدن با کودکان حرف میزند.
وی ادامه داد: بچههای زیادی با من بزرگ شدهاند و خدا را شاکرم و خوشحالم که مثمر ثمر واقع شدهام، ضمنا در زمان جنگ تحمیلی نیز بچههای ایران را سرگرم کرده و حتی چیزهای زیادی به آنها یاد دادم.
لاسمی تصریح کرد: بچههای آن موقع تنها دو شبکه داشتند و تمام سرگرمیشان تلویزیون بود، اما بچههای الان، نسل اینترنت هستند و همه چیز را نیز در اختیار دارند، ضمن اینکه فاصله زیادی نیز بین این دو نسل وجود دارد.
این چهره حوزه کودک و نوجوان افزود: وقتی بچههای دهه شصت من را میبینند و یا در شبکه اجتماعی برایم پیغام میگذارند در صحبتهایشان این موضوع را بیان میکنند که اجراهایم برایشان تاثیرگذار بوده و بر همین اساس، نقش خود را به خوبی ایفا کردهام.
شاد کردن دل بچههای ایران در زمان جنگ
وی همچنین گفت: در زمان جنگ تحمیلی در استودیو تلویزیون که میبودیم به یک باره میدیدیم هواپیماهای عراقی، حمله موشکی میکردند اما ما کارمان را میکردیم و این موشکها هیچ خللی در روند کارمان ایجاد نمی کردف چراکه هدفمان این بود که دل بچههای ایران را در آن شرایط سخت شاد کنیم.
لاسمی خاطرنشان کرد: همچنین پیامهایی از نظر اجتماعی و اخلاقی که نیاز جامعه آن زمان بود را به آنها آموزش میدادیم.
وی با اشاره به زلزله در کرمانشاه و چند استان دیگر کشور گفت: مرگ پایان زندگی نیست و آغاز زندگی بعد است. بر همین اساس، هموطنان عزیزم در کرمانشاه نبایستی ناراحت باشند و زلزله که فعل و انفعالات زمین است نیز طبیعی بوده و باید در زمانی که زلزله وقوع میپیوندند نیز خدا را شکر کرد و همچنین اینکه خدا نیز بندگانش را دوست داشته و به جز این دنیا، دنیای دیگری نیز برایشان در نظر دارد.
او عنوان کرد: مردم ایران مردم شادی هستند اما متأسفانه به دلیل مشکلاتی که در جامعه وجود دارد مقداری درگیر رفع آنها هستند.
وی با بیان اینکه ساکن شهر مشهد شدهام، افزود: مشهد را به خاطر وجود امامرضا (ع) دوست دارم و بسیار خوشحالم که خدا این سعادت بزرگ را نصیبم کرده که در این شهر زندگی کنم.
لاسمی عنوان کرد: خیلی خوشحالم که این افتخار را داشتم که در جشن باشکوه که به نفع کودکان معلول ذهنی در گناباد برگزار شده حضور پیدا کردم و از خیرینی که شرایط کمک کردن به این بچه ها را دارند تقاضا دارم که این افراد را فراموش نکنند، ضمن اینکه امیدوارم مجددا شرایطی فراهم شود تا بتوانم با این کودکان معصوم دیدار داشته باشم.
ارسال نظر