نفس سنگ نگاره «سَراب بهرام» به شماره افتاد
سنگ نگاره ساسانی سراب بهرام، واپسین روزهای زیست خود را سپری می کند و نفسهایش به شمارهافتاده است. یادگار ساسانیان در حال پاک شدن از چهره تاریخ است و سالهای سال در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی قرار گرفته و در گوشهای به حال خود رها شده و همچنان مورد بیمهری مدیران فرهنگی قرار دارد.
روزنامه قانون نوشت: سنگ نگاره ساسانی سراب بهرام، واپسین روزهای زیست خود را سپری می کند و نفسهایش به شمارهافتاده است. یادگار ساسانیان در حال پاک شدن از چهره تاریخ است و سالهای سال در بدترین شرایط نگهداری و حفاظتی قرار گرفته و در گوشهای به حال خود رها شده و همچنان مورد بیمهری مدیران فرهنگی قرار دارد.
یادمان ملی در حال حذف از چهره تاریخ
سنگ نگاره ساسانی نامدار به سراب بهرام با همه شکوه و زیباییهایش پس از گذشت ۱۷ سده از زیست خود، آرام آرام در حال پاک شدن از چهره تاریخ و صفحه روزگار بوده و نفسهایش به شماره افتاده است و چشم به راه یاری رسانیهاي من و تو است تا شاید مرهمی بر زخم های کهنهاش باشد. البته اگر مدیران و مسئولان از خواب زمستانی بیدار شوند! امروز این یادمان ملی و ارزشمند را دریابیم، بی گمان فردا دیر است.
سرابی که دیگر خشکید!
سراب زیبای بهرام که تا سال گذشته دارای اندک آبی بوده و شور و شادابی گردشگران و روستاییان را به دنبال داشته است، به انگیزه مدیریت نادرست و بیتوجهی مسئولان در دهههای گذشته و خشکسالی های پیاپی، پس از گذشت هزاران سال در زمستان امسال بهطور کامل خشک شد تا بار دیگر زنگ خطر اثرات ناشی از مدیریت ناکارآمد و خشکسالی که بی گمان مهاجرت کشاورزان منطقه را در پی خواهد داشت، نواخته شود و آیندهای تلخ و تیره را به ارمغان آورد. سراب زیبا و دلنواز بهرام، امسال خشکید، کاش تا با فاجعهای روبهرو نشدهایم چارهای برای درمان آن بیابیم.
سنگ نگارهها، یادمانهایی ارزشمند
سنگنگارهها از جمله آثاری هستند که نزد کارشناسان و پژوهشگران از ارزش ویژهای برخوردارند. این یادگاریها را میتوان سندی زنده و پویا به شمار آورد که رویدادهای اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و گاه سیاسی روزگار خود را به نمایش میگذارند. همچنین هنر پیکره تراشی بهویژه در روزگار ساسانیان به جایگاه والا و شایستهای رسیده است و همین بر ارزش سنگنگارههای این روزگار میافزاید. با این همه، بهدليل نگرش نادرست مدیران فرهنگی به این یادمانهای ملی و بی توجهی به آنان، سنگ نگارهها در شرایط بدی به سر می برند و روز بهروز وضعیت آن ها بحرانیتر میشود.
بازشناسی سنگ نگاره سراب بهرام
سنگ نگاره سراب بهرام در مکانی خوش آبوهوا قرار گرفته و موضوع آن بر تخت نشستن پادشاه است که در دو سویش قرینه وار، دو تن از بزرگان و فرماندهان ساسانی فروتنانه در برابرش ایستادهاند. در این نگارکند پادشاه درمیانه (وسط) نگارهها و با حالتی نشسته برتخت شاهنشاهی نشان داده شده، درحالی که پاهای خود را به دو سو بازکرده است و دو دستش را بر دسته شمشیرکه درمیانه بدنش قرار گرفته، نهاده است. اما شوربختانه این سنگ نگاره در بخش پایین تنه افراد بسیار آسیب دیده و امروزه وضعیت بسیار بدی را پشت سرمی گذارد.
درگذشته حصاری از توریهای فلزی در برابر و پایین این سنگ نگاره وجود داشته تا بتواند این نگاره ساسانی بی همتا را از آسیب مردم منطقه و گذرگوسفندان در امان نگاه دارد اما امروزه این حصار از میان رفته و سنگ نگاره درخطر ویرانی جدی و وضعیت بسیار اندوه باری قرارگرفته است.
در هر دو سوی پادشاه، دو نجیب زاده یا بزرگان درباری ایستادهاند.
هر چهارتن با پوشش گرانمایه (فاخر) و همیشگی ساسانی جای گرفتهاند. همه پژوهشگرانی که درباره این سنگ نگاره یادداشتهایی دارند، در هویت شناسی پادشاه، این نگاره را بهرام دوم با تاجی که ویژه اوست، خواندهاند. اما هویت شناسی چهار دربار دیگر مورد کشمکش (مناقشه) بوده است.
برای نخستین بار«اردمن» این چهارتن را، چهار مقام بلندپایه از دولت ساسانی دانست و آنان را رییس روحانیان، سپاه سالار، دیوان سالار و استریوشان سالار که نمادی از چهارگروه اجتماعی ساسانی است، شناساند. پس از آن «هِرتسفِلد» فرد نخست از سمت چپ را بهرام سوم، جانشین (ولیعهد) پادشاه دانست. اما «لوکونین» با دیدگاه او مخالفت کرد و این فرد را کَرتیر، موبد بزرگ ساسانی دانست. دیدگاهی که «هینتس» و «هرمان» نیز از آن پیروی کردهاند. این دیدگاه با نگرش به دیگر نگارههای کَرتیرکه در آنها قیچی نماد او آورده شده، درست است.
در این میان چهره بدون ریش وی انگیزه دیگری بر این فراخواست (ادعا) است. لوکونین نگاره پشت سرکرتیر را اردشیر ازخاندان «قارن» میدانداما هینتس آن را رد کرده و با گواهآوری (استدلال) به جامی که درگرجستان به دست آمده است و سنجش این نگاره با فرد پشت سر کرتیر در این یادمان و کسی که دارای نشانیاي همانندسنگ نگاره نقش رستم است، نتیجهگیری میکند که این نگاره «بیدخش پاپک» است.
شناسایی دوتن سمت راست کمی دشوارتر است زیرا دارای هیچ شناخت یا نشانی نیستند. لوکونین یکی از آنان را «وهونام فرمذار» می داند، درحالی که هینتس پس از تاریخ گذاری این نگاره نزدیک ۲۹۲ میلادی، این دو تن را اردشیر فرمانده گارد شاهنشاهی می داند و درباره نگاره چهارم دیدگاهی به دست نمیدهد. اما هینتس به گمان بسیار در این تاریخ گذاری اشتباه کرده است زیرا بهرام دوم از میانه پادشاهی خود، در سکهها و نگارههای خود از جمله سرمشهد کازرون و نقش رستم جانشینش یعنی بهرام سوم را همراهی میکند. درحالی که بهرام سوم در این سنگ نگاره نیست. با این اوصاف و پیروی ازدیدگاه لوکونین، باید این نگاره پیش از سال ۲۸۳ میلادی تراشیده شده باشد.
سنگ نگاره سراب بهرام کجاست؟
سنگ نگاره نامدار به سراب بهرام در ۹ کیلومتری شهر نورآباد ممسنی در استان پارس (فارس) قرار گرفته است. این سنگ نگاره به درازای چهارمتر و ۸۵ سانتي متر و پهنای دو متر و ۹۰ سانتي متر در دامان کوه تراشیده شده است. این یادمان تاریخی درکنار چشمه ساری قرار دارد که بنا برمدارک و شواهد تاریخی نخجیرگاه بوده است.
سنگ نگاره سراب بهرام در ۱۲ اسفند ۱۳۱۵ خورشیدی با شماره ۲۷۸ به ثبت ملی رسیده است.
سَراب در فرهنگ عميد بهمعناي باغ و زمینی است که نزدیک آب و سرچشمه یا آغاز نهرو رودخانه باشد. اما درباره سَراب دراین مکان میتوان چنین گفت، سراب = سَر+ آب یا بالای آب است؛ درگذشته سنگنگاره بهرام دوم در بالای چشمه ساری روان و پرآب قرار داشته که درگویش بومی منطقه نیز بسیار باب (متداول) است و پس ازگذر راهی باریکه و رسیدن به چشمه، درسمت چپ سنگ نگاره در بالا و دامان کوه دیده میشود.
نظر کاربران
نمیدانم چه بر سر ملت ما آمده که اینطور با فرهنگ وتمدن وشناسنامه خود در تضادیم.تاسف....
ما مسلمانیم و به هر اثر غیر اسلامی باید بی توجه باشیم.
نگهداری از این سنگ نگاره باارزش ساسانی وظیفه همه ماست
اامیدوارم این سازمان میراث فرهنگی ما که عین کوه پشت آثار باستانی وایساده به این نقش نگاره بی نظیر ساسانی توجه کرده و کار مرمت این نقش برجسته رو شروع کنه
همه این نقش برجسته ها جزیی اصلی از هویت ما ایرانیان است و. به وجود. آنها افتخار می کنیم